پشتیبانی از اعتراضات مردم ایران در شھرھای مختلف کشور
ھم میھنان ما در در شھرھای مختلف ایران در اعتراض به گرانی طاقت فرسا، فساد حکومتی و علیه جمهوری اسلامی بار دیگر به خیابان ها آمده اند اما رژیم به جای توجه به خواسته های بحق و اساسی آنان و کوشش در کاستن از رنج و مشقات زندگی، به سرکوب مردم پرداخته و تعدادی را کشته و مجروح ساخته است. نظام فاسد در عین حال با قطع و کند سازی اینترنت و سانسور و تهدید رسانه های داخلی قصد بر سرپوش گذاشتن بر فضای بحرانی حاکم بر ایران دارد تا شاید از گسترش تظاهرات جلوگیری کند.
اکنون با گذشت بیش از چهار دهه از حکومت فرقه تبهکار اسلامی در ایران و تاراج ثروت و سرمایه های ملی کشور و بذل و بخشش آن ها به سوریه برای تداوم حکومت بشار اسد، هم اندیشان خود در عراق، حزب الله لبنان و حوثی های یمن، که از عوامل فقر و نارضایتی گسترده ایرانیان است، کاسه صبر ملت دربند ایران لبریز شده و بر آن است تا با خیزشی همگانی و نهایی خط بطلانی بر حکومت جمهوری اسلامی در میهنمان بکشد.
ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن ابراز پشتیبانی از ملت آزادیخواه ایران و اعتراضات و خواسته های آنان، همدردی خود را با خانواده های کشته شدگان اعلام می کنیم و تردیدی نداریم که شرایط اقتصادی و اجتماعی بحران زده ایران بزودی افراد نیروهای انتظامی و نظامی را نیز به مسئولیت ملی خود آگاه ساخته و نیروهای مسلح به ملت معترض آغوش خواهند گشود و آنگاه ایرانیان یک دل و یک صدا بساط ظلم و جنایت چهل و چند ساله این فرقه تبهکار را جمع خواهند کرد و سران خائن این حکومت، در ایران آزاد فردا برابر دادگاه های ملی خواهند ایستاد.
پاینده ایران
۲۰ مه ۲۰۲۲
از توابسازی تا جذب مهره برای همکاری در جهت بقای نظام
نگار جوکار – جمهوری اسلامی همیشه تلاش داشته تا با روشهای مختلف، افراد زیادی را به سمت خود بکشاند. اصطلاح «تابوتهای آدمسازی» به تابوتهایی مربوط میشود که توسط حاج داوود رحمانی ساخته شد. تابوتهایی برای نابودی هرآنچه در وجود یک زندانی است و تبدیل او به تواب! البته اگر آن زندانی، شکنجهها را در این راه تحمل کند و جان نبازد.
یکی از اهداف مهم در پی توابسازی، داشتن جاسوس و دریافت اطلاعات از آنها بود. فردی که تواب میشد، همچنان یک زندانی سیاسی بود؛ یک جاسوس در نقش مخالف نظام؛ یک مهره برای به دست آوردن اطلاعات کافی از باقی زندانیان و دیگرانی که موفق به فرار شده بودند. داشتن اطلاعات، نوعی برتریست. در این راستا، هما کلهری یکی از همین زندانیهایی که تواب شده بود، کتابی به نام «یادنوشتهها، تابوت زندگان» نوشته است. در این کتاب وی به لحظات تاریکی پرداخته که در یک تابوت زندانی بود؛ به اینکه چگونهاندک اندک، این تابوتها، شکنجهها و بازیهای روانی مانند پخش اذان و دعا از بلندگو، او را تبدیل به یک تواب کرد.
جمهوری اسلامی، حکومتی جاسوسپرور در ابعاد مختلف است. توابسازی تنها مختص به دهه شصت خورشیدی نیست و ادامه دارد اما با روشهای دیگر. جمهوری اسلامی موفق شده در این سالها جاسوسان و مهرههایی را پرورش دهد که خودشان را مخالف نظام معرفی میکنند. مهرههایی برای بقای نظام! مهرداد عارفانی شاعر و منتقد ادبی مثال بسیار خوبی برای این موضوع است. مهرداد عارفانی یکی از همدستان اسدالله اسدی به اتهام تلاش برای بمبگذاری در نشست سالیانه سازمان مجاهدین در پاریس. دو همدست دیگر اسدالله اسدی، نسیمه نعامی و همسرش امیر سعدونی هستند. گفته شده که نسیمه نعامی موفق به دریافت پناهندگی سیاسی از بلژیک شده بود و پس از دریافت تابعیت این کشور، بارها به ایران سفر کرده که این خود نشان از دروغ بودنِ کیس پناهندگی اوست! قسمت قابل توجه قضیه این است که این افراد ظاهرا در زمانهای مختلف، در نشستهای سازمان مجاهدین و تظاهراتشان شرکت کرده بودند! درواقع هدف آنها جمع آوری اطلاعات برای جمهوری اسلامی و در نهایت انجام نقشهای بود که ناکام ماند.
با هم در”جنبش اقدام” !
اقبال اقبالی - پیامد سپردن قدرت به کاست انگل حکومتی که کشور را با سرکتاب برداشتن، مراجعه به حدیت، فال و استخاره اداره کرده، ویرانی اقتصاد، فرهنگ، محیط زیست، اخلاق، تشدید تبعیض در جامعه و فنای سرمایه مردم در شوره زار اسلام، اسلامگرایان و اهداف انسان ستیزانه پیشاقرون وسطائی بوده است.
همه اقشار جامعه زیر منگنه شبکه های مافیائی حکومتی دزدان و غارتگران مچاله شده و ناتوانی ژنتیک ایدئولوژیک – سیاسی مدیریت کشور، با بحران حیات جامعه شهروندی درهم تنیده شده و شهروندان در آستانه خیز بزرگ علیه کلیت رژیم اسلامی ایستاده اند.
مشکلات جامعه ایران فراگیر و در برگیرنده همه اقشار جامعه خارج از مدار شبکه های مافیائی اسلامی- حکومتی است. جامعه ایران به دو قطب مدافعان اسلام سیاسی و ایرانیان آزادی خواه، سکولار، لائیک و میهندوست انشقاق یافته است. شبکه های مافیائی حکومتی و دنبالچه های آنها، مسبب فلاکت جامعه و ویرانی میهن اند.
در حالیکه معضل شهروندان، اقشار اجتماعی و کل جامعه ایران در موجودیت ویرانگرانه حکومت اسلامی تبلور یافته، هنوز باشندگان ایران نتوانستند زیر سقف مشترک برای فصل مشترک شهروند برابرحقوق، ساختن جامعه و میهن، در صفوف واحد و کف خیابان با فریاد مشترک بنیاد نظام را هدف قرار دهند.
محافل و شبکه های مافیائی قبیله ای – فرقه ای سیاسی در برون مرز، خوشبختانه متفرق و غیرتاثیرگذار در مبارزات سیاسی و اجتماعی جامعه شهروندی هستند. اغلب محافل حزب نمای موجود، عامل تفرقه بوده و پیام آنها ناظر بر بیدار باش ویروس های قوم پرستانه و فرقه گرایانه زیر پرچم های دروغین و شعارهای توخالی و بی ربط به زمینه های عینی، ذهنی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشندگان ایران است.
گروهی که مطالبه لغو کار مزدی ویا حاکمیت طبقه کارگر را طرح می کنند، نه تنها از شکست “سوسیالیسم” بنام طبقه کارگر و بکام شبکه های حزبی قیم کارگران نیاموخته اند، بلکه شرایط امروز جهان و ضرورت دمکراتیک تشکیل حکومت های ائتلافی – پلورالیستی آزادی خواه و سوسیال دمکراتیک را هم درک نمی کنند. سوسیالیسم بدون جامعه سوسیال و اقتصاد برتر و کاراتر از سرمایه داری، از دنیای دلخوشی های آرمانگرایان فراتر نمی رود.
بازدید کننده گرامی، نوشته هایی که از هم میهنان در این تارنما منتشر می شوند، در راستای آگاهی رسانی و باور و احترام به آزادی اندیشه و بازتاب آزاد آن است و نویسندگان شخصا مسئول نظرات و نوشته های خود هستند. دیدگاه ها و اندیشه های ابراز شده در این نوشته ها، لزوما سیاست یا مواضع نهاد مردمی را منعکس نمیکنند. |
