لشکرکشی خامنه ای علیه زنان و گسیل خیل اراذل و اوباش برای آزار و سرکوب زنان معترض به حجاب اجباری به همراه صدور احکام ظالمانه علیه فرزندان ایران توماج صالحی، رضا رسایی، سامان یاسین و مجاهد کورکور و شاید بسیاری دیگر نشان می دهند که خامنه ای برای تداوم حکومت سراسر نکبت خود تصمیم گرفته به رغم تنگ تر شدن حلقه خودی ها بر میزان سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بیافزاید. این تشدید کیفی در سرکوب، باید اپوزیسیون خارج از کشور را بر آن دارد تا تغییری کیفی در نوع کنش سیاسی خود در نظر بگیرد.
در ضمن تاکید بر اهمیت برگزار کردن تظاهرات در شهرهای بزرگ آمریکا و اروپا علیه اعدام، افشاگری در مطبوعات غربی علیه اعدامها و بهره وری از همه اهرمهای حقوق بشری برای جلوگیری از اعدام فرزندان ایران باید در کنار آن کمپین دیگری با خواستهای رادیکال تر برگزار شود تا خامنه ای بفهمد سرکوب های او اپوزیسیون را رادیکال تر می کند.
اپوزیسیون خارج از کشور باید متناسب با تشدید سرکوب ها در ایران خواستهای خود را رادیکال تر کند. تجربه چهل و پنج سال گذشته ثابت کرده است که آنچه در تصمیم گیری خامنه ای تاثیر می گذارد افکار عمومی نیست بلکه تاثیر فعالیت های اپوزیسیون در تداوم حکومت او است. از این جهت در اولین مرحله رادیکال تر کردن خواستهای اپوزیسیون، پیشنهاد می شود که از تمام کشورهای غربی و کشورهای همسایه ایران بخواهیم تا اتحادی یکپارچه برای رساندن کمک های معنوی و مادی به مردم ایران تشکیل بدهند تا این غده سرطانی برای همیشه و به دست مردم ایران از میان برداشته شود.
از آنجا که آمریکا نقش کلیدی در شکل گیری و یا عدم شکل گیری چنین اتحاد بین المللی دارد نامه ای را با مضمون زیر برای ایرانیان مقیم آمریکا تهیه کرده ایم تا این موضوع را وارد گفتمان قانون گذاران آمریکا بکنیم. از همه ایرانیان با هر گرایش سیاسی می خواهیم که این نامه را از طریق ایمیل یا پست معمولی به نمایندگان مجلس و سناتورهای خود بفرستند تا این به یکی از برنامه های روی میز رئیس جمهور آمریکا تبدیل بشود. از ایرانیان مقیم سایر کشورهای غربی هم درخواست می کنیم نامه هایی با مضمونی مشابه برای تصمیم گیران کشور خود تهیه کنند تا این اتحاد بین المللی هرچه زودتر شکل بگیرد.
نه به جمهوری اسلامی
29 آوریل 2024
نهاد مردمی
———————
Letter to Congressmen and Congresswomen
Dear Legislator,
We implore you to assume a leadership role in forming an international consensus aimed at providing moral and material support to the Iranian people in their quest to consign the rule of the Islamic Republic in Iran to the annals of history.
The criminal syndicate that emerged in Iran in 1979 under the guise of political Islam has orchestrated, funded, directed, and overseen the most extremist elements, harboring intense animosity towards Jewish communities and a pathological disdain for modernity. Its objectives are twofold: to further its own destabilizing agendas in the region and to maintain an iron grip on power by utilizing a ruthless cadre of fundamentalists to suppress domestic dissent. Consequently, any attempt at regime change from within by the Iranian populace, without external intervention, would likely result in a protracted and exceedingly violent conflict, inflicting significant human and material costs.
Israel and Iran’s neighboring countries are ideally situated to offer both moral and material assistance to the Iranian people in their pursuit of regime change. However, the formation of such a regional coalition is contingent upon the protection, assistance, and leadership of the United States. As a global leader, the U.S. holds a unique position not only in terms of inventions and innovations but also as a catalyst for fostering positive change in the human condition.
Please be the leader the world needs.
Sincerely,