علی خامنه‌ای نمی‌خواست «شاه سلطان حسین» باشد! توهّم مملکت‌داری در ۸۵ سالگی

کیهان لندن

مردم ایران سال ۱۴۰۳ را با نگرانی فزاینده از احتمال گسترش درگیری‌ جمهوری اسلامی با اسرائیل آغاز کردند. هرچند به باور بسیاری از تحلیلگران احتمال وقوع جنگ مستقیم تمام‌عیار با اسرائیل زیاد نیست اما طبق معمول «سایه جنگ» بر وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی ایران تأثیر گذاشته است.

در سومین هفته از سال جدید، همزمان با افزایش سالیانه نرخ حمل و نقل، کرایه‌ها و خدمات، اجاره‌بهای مسکن و همچنین افزایش مالیات‌ مشاغل، نرخ دلار در بازار آزاد به بیش از ۶۵ هزار تومان و سکه به ۴۵ میلیون تومان رسید و قیمت تمام اقلام خوراکی و مواد غذایی و خدمات نیز افزایش پیدا کرد.

در شرایطی که گرانی‌ها سفره مردم را خالی‌تر کرده است، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در خطبه‌های نماز «عید فطر» که ۲۲ فروردین‌ماه در مصلای تهران برگزار شد نه تنها به اوضاع اقتصادی اشاره نکرد، بلکه با انتقاد از «بی‌حجابی» و «روزه‌خواری» از مسئولان و آتش‌ به ‌اختیارها خواست با «هنجارشکنی دینی» برخورد کنند.

او که در ۸۵ سالگی نیز از ادامه تخاصم با دنیا دست‌بردار نیست با اشاره به کشته شدن هفت سپاهی در حمله هوایی اسرائیل به ساختمان مجاور سفارت جمهوری اسلامی در دمشق گفت، «رژیم خبیث اشتباه کرد، باید تنبیه شود و تنبیه خواهد شد.» این تهدیدات خامنه‌ای با لبخند رضایت علی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در صف نمازگزاران نشسته بود همراه شد.

احتمال حمله به خاک ایران

در واکنش به این تهدید، یسرائیل کاتز وزیر خارجه اسرائیل، در پیامی به زبان فارسی در شبکه «ایکس»، با اشاره به حساب رسمی علی خامنه‌ای، در پاسخ به وی نوشت، «اگر ایران از خاک خود حمله کند، اسرائیل واکنش نشان داده و در ایران حمله خواهد کرد.» یوآو گالانت وزیر دفاع اسرائیل نیز همین مواضع را تکرار کرد و گفت، «هرکسی حمله کند، با واکنش شدید ما در درون خاک‌اش مواجه خواهد شد.»

ساعاتی بعد از خطبه‌های نماز «عید فطر» گزارش شد که تحرکات نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی در سایت‌های موشکی واقع در مرکز و غرب ایران زیاد شده است.

حدس‌ و گمان‌های مختلفی نیز در رسانه‌های بین‌المللی در مورد سطح و نوع پاسخ جمهوری اسلامی مطرح می‌شود. روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از مقامات نظامی بلندپایه آمریکا نوشت که احتمال حمله گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی به منافع اسرائیل «قریب‌الوقوع» است. برخی دیگر احتمال دادند رژیم ایران برای اینکه بتواند «بازدارندگی» ایجاد کند دست به یک اقدام کنترل شده مستقیم می‌زند.

شرکت هواپیمایی لوفت‌هانزا پروازهای خود را به مقصد ایران متوقف کرد. سخنگوی این شرکت آلمانی اعلام کرد که پس از ارزیابی دقیق تصمیم گرفته شده که پروازهای بین دو کشور «به‌ دلیل وضعیت کنونی خاورمیانه» متوقف گردد.

نگرانی‌ از شدت گرفتن بحران

این وضعیت بی‌شباهت با «انتقام سخت» جمهوری اسلامی از آمریکا بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی در دی‌ماه ۱۳۹۸ نیست که نتیجه‌ی آن شلیک دو موشک توسط سپاه پاسداران به هواپیمای «اوکراین اینترنشنال» بود که ۱۷۶ سرنشین و خدمه آن قربانی شدند. اکنون نیز بسیاری وبسایت «فلایت رادار» را مرتب زیر نظر دارند تا وضعیت پروازها از آسمان ایران را رصد کنند.

در همین ارتباط حامد اسماعیلیون که همسر و فرزندش مسافر پرواز بی‌بازگشت «شماره ۷۵۲» بودند مردم را «بی‌پناه‌ترین اهداف جمهوری اسلامی و سپاه» خواند و از آنها خواست تمام پروازهای داخلی و خارجی خود را لغو کنند.

اصرار مقامات ارشد نظام به ادامه سیاست‌های بحران‌زا با واکنش‌های بین‌المللی مواجه شده است. رهبران دنیا با واسطه یا بدون واسطه به تهران پیام فرستاده‌اند که خطر افزایش بحران در خاورمیانه جدّی است.

با وجود اختلاف شدید دولت بایدن با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به ویژه در مورد ادامه جنگ در غزه علیه حماس، جِیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در یک کنفرانس خبری اعلام کرد حمایت آمریکا از اسرائیل در مقابله با تهدیدات جمهوری اسلامی «آهنین» است.

هشدار در مورد اقدامات احتمالی

روزنامه «اورشلیم پست» به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد وزیران خارجه عربستان سعودی، قطر، امارات و عراق پس از گفتگو با مشاور ارشد جو بایدن با وزیر خارجه جمهوری اسلامی تماس گرفتند و این پیام آمریکا منتقل کردند که تهران باید از افزایش تنش‌ با اسرائیل پرهیز کند. هر چهار کشور میزبان پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی هستند و بیم دارند که اقدام جمهوری اسلامی برای آنها تبدیل به یک دردسر بزرگ شود.

در ایران نیز هشدارها به حکومت در مورد پیامدهای اقدام علیه اسرائیل کم نیست به ویژه آنکه با افزایش نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی، شکل‌گیری موج تازه‌ای از تظاهرات ضدحکومتی را بسیار محتمل کرده است.

برخی تحلیلگران می‌گویند کنترل اقتصاد کشور از دست مسئولان خارج شده و اهرم‌هایی که برای مهار بحران‌ها در شرایط خاص داشتند دیگر کارآیی ندارند. ذبیح‌الله اعظمی ساردویی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با وبسایت «جماران» گفت، «فکر می‌کنم تا پایان سال دلار به ۸۰ هزار تومان و در حالت بدبینانه امکان دارد به ۱۰۰ هزار تومان برسد.»

خامنه‌ای که مسئول اصلی وضعیت موجود است، خودش در تنگنا گرفتار شده و به نظر می‌رسد نه راه پس دارد و نه راه پیش. او به عنوان فرمانده کل قوا مجبور است برای نشان دادن «اقتدار نظام» و راضی کردن حامیانی که پایگاه اجتماعی حکومت را تشکیل می‌دهند، دست به یک اقدام قابل توجه بزند. بدیهی است اگر او در مقابل دشمنان خارجی در «میدان» عقب‌نشینی کند نمی‌تواند توقع داشته باشد که حزب‌اللهی‌ها و آتش به اختیارها در کوچه و خیابان کشور در مقابل معترضان و مخالفان حکومت ایستادگی کنند. اما مسئله این است که نمایش اقتدار در منطقه آنقدر پرهزینه است که پیامدهای ناشی از آن ممکن است اثرات معکوس علیه خود نظام داشته باشد.‌

تصمیمات آنی و راهکارهای کوتاه‌مدّت دولت که عمده آنها از «بیت خامنه‌ای» دیکته می‌شوند نه تنها دیگر پاسخگوی حل مشکلات به صورت موقت نیست بلکه بر شدت آنها اضافه می‌کند. تجربه نشان داده خامنه‌ای زیر بار مسئولیت شکست‌ها نمی‌رود و در بزنگاه‌‌های بحرانی رؤسای دولت‌ها را سپر بلا می‌کند چنانکه علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی‌تژاد «مغضوبین نظام» شدند.

اینبار نیز به نظر می‌رسد شرایط به جایی رسیده که نوبت به قربانی شدن «دولت انقلابی» ابراهیم رئیسی و مافیای اقتصادی- امنیتی اطراف او رسیده است. آنهایی که خودشان مردم و رقبای سیاسی‌شان را قربانی کردند تا بخشی از قدرت را به دست بگیرند، اکنون خودشان در مسیر مسلخ قرار گرفته‌اند!

در هفته‌های اخیر ابراهیم رئیسی و دولت وی به دلیل ضعف و ناتوانی در کنترل اوضاع زیر شدیدترین فشارها قرار گرفته‌اند. منتقدان داخلی می‌گویند دولت او «ضعیف‌ترین دولت ایران نه تنها پس از انقلاب اسلامی بلکه از زمان هوووخشتره است!»

اما این روند یک خطر عمده برای کل نظام دارد. اگر قبلاً جریان اصلی نظام (سوپرانقلابیون) ضعف‌های اساسی، درجا زدن‌ها و شکست‌ها در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی و امنیتی را به گردن دولت‌های قبلی می‌انداختند اینبار خودشان در همان وضعیت قرار گرفته‌اند و جز خودشان کسی نیست که بار مشکلات را به دوش آنها بیندازند. از این گذشته جریانی اکنون «میداندار» است که تجربه نشان می‌دهد برای حفظ موقعیت و منافع خود پای روی هرچیزی می‌گذارند حتا اگر «مصحلت نظام» در میان باشد. آنها جاه‌طلب‌تر از آن هستند که تحمل کنند قربانی منافع نظام ‌شوند، یا گوشه‌ای بایستند و تماشاگر دیگر باندهای رقیب باشند که بر «سفره انقلاب» نشسته و پول به جیب می‌زنند!

توصیه‌ به خودی‌ها

این وضعیت نه تنها باعث افزایش اختلاف‌های درون نظام شده بلکه به ریزش‌ها نیزسرعت بخشیده است. اتفاقاً خامنه‌ای در پایان خطبه‌های نماز عید فطر در اینباره به مسئولان و رسانه‌های حکومت هشدار داد: «اختلاف نظر دارید، داشته باشید؛ اختلاف نظر سیاسی و غیرسیاسی اشکالی ندارد، امّا درگیری و یقه‌گیری و وحدت را شکستن و دودستگی‌ها و دو‌گروهی‌های جعلی درست کردن، به زیان کشور [جمهوری اسلامی] است، به زیان دین شما است، به زیان دنیای شما است، به زیان قوّت شما است!»

کارنامه خامنه‌ای نشان می‌دهد بیش از آنکه توانایی اداره مملکت را داشته باشد، توهم آن را دارد! او راه بقای نظام را شاخ و شانه کشیدن علیه «دشمنان» می‌داند اما پای عمل که می‌رسد جا می‌زند. در یک نمونه، وی ۲۴ آذر ۱۳۸۷ در دیدار با استادان و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ گفته بود، «اگر جمهوری اسلامی دچار شاه سلطان حسین‌ها بشود، دچار مسئولانی بشود که مقابل دشمن دچار رعب و خوف هستند و جرأت و جسارت ندارند، در خود و در مردم خودشان احساس توانائی و قدرت نمی‌کنند، کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.» اما مشکل وی این است که او، به تمثیل خودش، نه اهل صلح و سازش «حسنی» است و نه اهل جنگیدن «حسینی» است! حالا هم کار به جایی رسیده که به نظر می‌رسد «صبر» هوادارانش زودتر از «صبر استراتژیک» نظام به پایان نزدیک می‌شود.

ایران با «مملکت‌داری» علی خامنه‌ای در یکی از بدترین دوران تاریخ خود قرار گرفته. حکومت عزت و رفاه را از مردم سلب کرده و اقلیتی فاسد و مستبد که زمام امور را به دست دارند کشور را به خاک سیاه نشانده‌اند و هیچ راهی هم برای خروج از بحران ندارند. عموم افراد علی خامنه‌ای را مسئول این وضعیت می‌دانند. بخت باید با او یار باشد که «فرشته مرگ» پیش از مردم جان به لب رسیده، درِ خانه‌اش را بزند.

Loading


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این نوشته،  نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کند.

Loading