
چهارده نامه برای بهار
سروده محمود طوقی ۱از دریچه صبح می گذریو خیابان های خلوت را از کسالت خواب شبانه شان بیدار می کنی صدای گام هایت را می شنوندمردمان کوچه های خاموشو از امید سرشار می شوند ۲کجایی بهار!ابرهای باران زایت را در کدام گریوه پنهان کرده ایبگوی ببارندتا قُرق بشکندو مردمان پریشان کوچه های متروکبه کوچه بیایندو…