داریوش معمار
استان فارس بهعنوان یکی از غنیترین مناطق ایران از لحاظ آثار تاریخی و میراثفرهنگی، این روزها با تهدیدهای جدی مواجه است. ترکهای عمیق و آسیبهای وارد شده به تنها سنگنگاره اشکانی در قیر و کارزین و فرو چالههای زمین در تختجمشید، حاکی از بحران مدیریتی و تخریب گسترده میراثفرهنگی در این منطقه است.
تنها سنگنگاره باقیمانده از دوران اشکانی در استان فارس که در ورودی شهر قیر و کارزین قرار دارد، به گفته فعالان میراثفرهنگی، دچار ترکهای ساختاری و آسیبهای جدی شده است. این اثر تاریخی که در گذر زمان از مرمت و حفاظت محروم بوده، اکنون با خطر ریزش مواجه است.
به گفته علی علیزاده، یکی از فعالان میراثفرهنگی فارس، این سنگنگاره دچار ترکها و شکستگیهای مختلفی شده است. او هشدار داده است، ادامه این روند، نابودی کامل این سنگنگاره را در پی خواهد داشت.
منیژه هادیان دهکردی، مدیر سابق پژوهشکده حفاظت و مرمت، نیز با اشاره به تصاویر اخیر این نقشبرجسته، گفته است: «علاوه بر آسیبهای ناشی از وندالیسم، این اثر دچار تنشهای حرارتی و رطوبتی شده است که منجر به ترکهای افقی و لایهلایه شدن سنگ شدهاند.»
فرونشست زمین؛ تهدیدی برای تختجمشید و آثار مرودشت
مشکلات میراثفرهنگی ایران در استان فارس تنها به قیر و کارزین محدود نمیشود. در مرودشت که میزبان برخی از مهمترین آثار باستانی جهان از جمله تختجمشید و نقشرستم است، مسئله فرونشست زمین بهشدت نگرانیها را افزایش داده است.
کارشناسان هشدار دادهاند برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی در منطقه و خاکآهکی میتواند به ایجاد فرو چالهها و تخریب گسترده بناهای تاریخی منجر شود.
سیاوش آریا، از فعالان میراثفرهنگی، وضعیت فعلی تختجمشید را «بحرانی» توصیف کرده و دلیل آن را ضعف مدیریتی میداند.
او با اشاره به فروریختن سقف آرامگاه اردشیر دوم در اثر بارندگی، گفت: «این مشکل باید فوراً مرمت و بازسازی میشد، اما مدیریت میراثفرهنگی نهتنها اقدامی نکرده، بلکه این موارد را پنهان کرده است.»
ساختوسازهای غیرمجاز در حریم تختجمشید
یکی دیگر از عوامل تهدیدکننده تختجمشید، ساختوسازهای غیرمجاز در حریم این اثر جهانی است. به گفته فعالان میراثفرهنگی، احداث اماکن تفریحی و سرویسهای بهداشتی در فاصلهای کمتر از ۵۰۰ متر از این محوطه، قوانین مربوط به حفاظت از حریم درجه یک بناهای تاریخی را نقض کرده است.
خشکشدن بخشی از درختان روبهروی محوطه تختجمشید نیز نمونهای دیگر از دخالتهای انسانی مخرب در این منطقه است.
یکی از مشکلاتی که طی سالهای اخیر توجه کارشناسان را به خود جلب کرده، رشد گلسنگها بر سطح بناهای تختجمشید است. کوروش محمدخانی، عضو شورای فنی تختجمشید و پاسارگاد، در این باره گفته است: «گلسنگها در بخشهایی از کاخ آپادانا، کاخ هدیش و سایر بناهای تختجمشید باعث سرعت گرفتن فرسایش شدهاند. این مشکل اگرچه سالهاست وجود دارد، اما در دهه اخیر به دلیل نبود بودجه کافی برای نگهداری بناها شدت یافته است.»
آنچه این بحرانها را تشدید کرده، نبود بودجه کافی و ضعف مدیریتی در حفاظت از میراثفرهنگی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند ناتوانی در تأمین منابع مالی لازم برای مرمت و حفاظت از بناها، میراثفرهنگی ایران را در معرض آسیبهای جبرانناپذیر قرار داده است.
تحقیقات اخیر نشان از آن دارد تهدید طبیعی و انسانی، همچنان میراثفرهنگی استان فارس را بهطورجدی در معرض خطر قرار داده است. شکافهای عمیق و نشستهای شدید خاک که در بخشهایی از تختجمشید و نقشرستم مشاهده شده، علاوه بر آسیب به این آثار، جان بازدیدکنندگان را نیز تهدید میکند.
شکافهای تهدیدآمیز در اطراف تختجمشید و نقشرستم
بر اساس گزارشهای کارشناسی، شکافی به طول ۳۰۰ متر و چند شکاف موازی دیگر، با عمق حدود یک متر، در فاصله ۱۵۰ متری دیوار صفحه تختجمشید ایجاد شده است. این شکافها همچنین در نقشرستم بهشدت محسوس بوده و نشست بیش از ۳۰ متر از خاک زیر این مجموعه تاریخی تأیید شده است.
علیرضا عسگری چاوردی، مدیر پروژه ثبت جهانی محور ساسانی، ضمن ارائه نتایج بازدیدهای میدانی کارشناسان، توضیح داده است: «برخی از پدیدههایی که در نقشرستم مشاهده میشود، بهجای فرونشست، نتیجه فروشُست یا رانش خاک بوده است. بااینحال، فرونشست گسترده دشت مرودشت در سالهای اخیر، به دلیل ضعف و سستی خاک، تأثیرات مخربی بر این منطقه گذاشته است.»
کعبه زرتشت نیز از خطرات ناشی از فرونشست در امان نمانده است. شکافهای ایجادشده در این بنا تاکنون پر نشدهاند، زیرا مدیران مجموعه منتظر نتایج بررسیهای کارشناسی برای شناسایی دلایل این تخریب هستند.
یکی از دلایل شدتگرفتن این آسیبها را میتوان در رویکردهای نادرست مدیریتی جستوجو کرد. دیماه ۱۴۰۲، عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراثفرهنگی، با اشاره به مشکلات حریم حفاظتی مجموعههای تاریخی همچون پاسارگاد، گفته بود: «ایجاد حریم برای این آثار کسبوکار کشاورزان و مردم محلی را مختل کرده است. من زیر میز میزنم و با تصمیمی انقلابی این مسئله را حل میکنم.»
این اظهارات نشاندهنده رویکردی است که منافع کوتاهمدت اقتصادی را بر حفاظت از تاریخ و هویت ملی ترجیح میدهد.
کمبود بودجه و تسریع تخریب
یکی از اصلیترین چالشهای حفاظت از آثار تاریخی در ایران، کمبود بودجه و تخصیص ناکافی منابع برای مرمت و نگهداری این بناهاست. مدیران مجموعههای تاریخی همچون چغازنبیل بارها هشدار دادهاند، کاهش بودجههای مرمتی، توانایی مقابله با تخریبها را بهشدت محدود کرده است. این امر نهتنها به فرسایش و تخریب فیزیکی بناها منجر شده، بلکه زمینه را برای افزایش جرایم مرتبط با آثار تاریخی نیز فراهم کرده است.
احمد چایچی، باستانشناس و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه میراثفرهنگی، در آبانماه سال جاری از رشد چشمگیر حفاریهای غیرمجاز و خریدوفروش غیرقانونی اسناد و اموال فرهنگی خبر داده است. وی این وضعیت را نتیجه عدم آگاهی مسئولان و ضعف در ثبت آثار فرهنگی در سامانههای ملی دانسته است.
همزمان با کاهش نظارتها بهویژه در دوران همهگیری کرونا، حفاریهای غیرمجاز در محوطههای تاریخی ایران به طور چشمگیری افزایشیافته است.
این روند، پس از پایان محدودیتهای کرونایی نیز متوقف نشده و به تهدیدی جدی برای میراثفرهنگی کشور تبدیل شده است. به گفته کارشناسان، ضعف نظارت و نبود بودجه کافی برای حفاظت از این مناطق، راه را برای افزایش این جرایم هموار کرده است.
نابودی میراثفرهنگی؛ تهدیدی برای هویت ملی
میراثفرهنگی ایران که طی هزاران سال بهعنوان بخشی از هویت ملی و تاریخی کشور شکلگرفته است، اکنون در معرض تهدیدهایی جدی قرار دارد.
ترکیب مدیریت ناکارآمد، کاهش بودجههای حفاظتی، برداشت بیرویه از منابع طبیعی، و رویکردهای ضدملی برخی مدیران، وضعیت بحرانیای را ایجاد کرده است که میتواند منجر به نابودی بخش قابلتوجهی از تاریخ ایران شود.
این بحران محدود به استان فارس نیست. طی سالهای اخیر، از گوشهوکنار ایران اخبار ویرانی و تخریب آثار تاریخی، همچون نابودی بافتهای تاریخی، غارت اموال فرهنگی، و گسترش حفاریهای غیرمجاز، بارها منتشر شده است. مجموعه این تهدیدات نهتنها تاریخ ایران، بلکه اعتبار جهانی آن را بهعنوان کشوری با میراثفرهنگی غنی به خطر انداخته است.
برگرفته از ایندیپندنت فارسی