سروده بنفشه انصاری
غـزلها بخوان و پُر آوازه کن
شرابی بنوش و لبی تــازه کن
به جشنِ “سده” بر بلندای نور
بزن تار و دف با شکوه و سرور
هوا بر زمین جلوهگر شد به ناز
“طلوع” سپیده به “رمز” و نیاز
چهل شب، ز یلدایِ ایران گذشت
“شکفته” بلورِ “سپیده” به دشت
بِبار آمده، “برف” و باران و “ابر”
به تن کرده بهمن، ردایی به صبر
ردایِ سپیدش چو فرش زمین،
فروهِشته عرشِ “بهشتِ” برین
پرستو و قمری، به “ژرفای” عشق
سفر کرده صد قو به دریای عشق
نگاهِ درختان، خمارست و خواب
رسیده به “شب” غمزهٔ “ماهتاب”
طلوعِ افق، گرمِ رخسارِ صبح
سحر پَرکشیده به زنگارِ صبح
بساطِ مِی و شادی و جشن و سور
“سده” جشنِ عشق و صفا و سرور
#بنفشه_انصارے_پرتو
#جشن_سده_فرخنده
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این نوشته، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمیکند.