کیهان لندن
فصل تازهای از رقابتها و اختلافات ساختاری در جمهوری اسلامی با معرفی وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم نمایان شده است. اصلاحطلبان از «رئیس جمهوری منتخب» خود خشمگین هستند که چرا کابینهای تمام اصلاحطلب نچیده است و پزشکیان بیاعتنا به آنها، همانطور که پیشتر به صراحت اعلام کرده بود، به عنوان «خاکسار» و «کارگزار» علی خامنهای پیش میرود. رهبر جمهوری اسلامی اگر چه توانسته رئیس جمهوری اصلاحطلب اما مطیع و سرسپرده را در طراحی دولت چهاردهم جاسازی کند اما همچنان با مشکل بزرگ عدم مشروعیت نظام از سوی مردم روبروست که جدیترین تهدید علیه حکومت به شمار میرود.
یکی از مهمترین مشکلات امروز جمهوری اسلامی حل بحرانهای پیچیده اقتصادی است که نیازمند رفع یا کاهش تحریمها و باز شدن شریان ورود ارز ناشی از خامفروشی نفت به کشور است. دسترسی به این هدف اما زمانبر و البته با توجه به احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر، دشوار است.
مردم در کشور ناراضی هستند؛ جدا از موج گسترده شهروندانی که خواستار تغییر ساختار سیاسی هستند و در اعتراضات سالهای گذشته به خیابان آمدند و چند دوره اعتراضات سراسری را شکل دادند، بحران اقتصادی میتواند سبب دور تازهای از اعتراضات سراسری در ایران شود؛ رویدادی که برخی تحلیلگران آن را در صورت ادامه شرایط اقتصادی کنونی، بسیار نزدیک ارزیابی میکنند.
خامنهای تلاش کرده برای جلوگیری از بروز اعتراضات گسترده نیز پیشبینیهایی در کابینه داشته باشد. برای نمونه وزیر کشور پیشنهادی، اسکندر مومنی یک سرتیپ پاسدار با پیشینه حضور طولانی در نیروی انتظامی کسی است که حتا اعتراضات سال ۱۳۸۸ را که در پی جنگ قدرت درون نظام شکل گرفت، «وابسته به اجانب» توصیف کرده بود.
ماندن اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات دولت رئیسی نیز برای محکمکاری ساختار امنیتی دولت چهاردهم جهت آمادگی برای سرکوب گسترده مردم در صورت بروز هرگونه اعتراضات سراسری است.
در کل، فهرست وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان ملغمهای از جریانات مختلف درون جمهوری اسلامی است که اصلاحطلبان سهم چندانی در آن ندارند؛ هرچند افرادی مانند محمدرضا ظفرقندی که به عنوان وزیر پیشنهادی بهداشت معرفی شده به اصلاحطلبان نزدیک است اما بنمایه اصلی کابینه چهاردهم ترکیبی از اعتدالگرایان نزدیک به حسن روحانی و اصولگرایان است. یازده تن از نوزده وزیر کابینه پیشنهادی در هیئت دولتهای روحانی و رئیسی بودهاند و همچنین وزن افرادی با سابقه فعالیت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این کابینه نیز سنگین است.
اختلافات دوستانه میان اصلاحطلبان
بخشی از اصلاحطلبانی که در نمایش انتخابات تیرماه تمامقد پشت مسعود پزشکیان ایستادند، معترضاند که چرا کابینه با مهرههای اصلاحطلب بسته نشده است. طی روزهای گذشته اصلاحطلبان دو رویکرد متفاوت داشتهاند که معلوم نیست هر کدام تا کی بر آنها بمانند:
برخی خشمگین از اینکه چرا همه سهم قدرت اجرایی در دولت جدید با رانتهایش به اصلاحطلبان داده نشده. ایندسته سازهای خود را در گام «مخالف» و «منتقد» کوک کردهاند و غُر میزنند.
برخی دیگر همچنان وابسته به رانت و در تلاش برای حفظ موقعیت خود، پشت سر پزشکیان ایستادهاند و از او دفاع میکنند و مانند احمد زیدآبادی «روزنامهنگار» معتقدند که «حمله به پزشکیان و اتهامزنی به او بنیانی ندارد».
البته هیچیک از اصلاحطلبانی که بطور سازمانیافته بخشی از شهروندان را به پای صندوق رأی کشاندند و با «جلیلیهراسی» تلاش کردند از پزشکیان یک چهره میانهرو و مترقی و متفاوت معرفی کنند نه تنها «شرمنده و عذرخواه نیستند» بلکه طبق معمول با علنی شدن انتقاد برخی اصلاحطلبان، محمد خاتمی رهبر آنها وارد صحنه شده تا مبادا اختلافات تشدید شود و نظام گزندی ببیند. محمد خاتمی چینش کابینهای را که از افراد نزدیک به حلقه او کسی در آن حضور ندارد، «قابل فهم و طبیعی» خوانده و گفته «انتظار معجزه در هر شرایطی نداریم. نباید از موضع حمایت رییس جمهوری که هنوز کار خود را شروع نکرده به وادی انتقاد سخت و مخالفت افتاد.»
شماری نیز همچنان تلاش دارند مردم را معطل پزشکیان نگه دارند؛ غلامحسین کرباسچی یکی از افراد معروف اصلاحطلبان ادعا کرده «رفع فیلترینگ و حذف گشت ارشاد تصمیمات کوتاه مدت و ساده ای است که پزشکیان میتواند سریع آنها را حل کند.»
وی در حالی همچنان «رویافروشی» میکند که پیشاپیش در مورد این وعدهی پزشکیان تعیین تکلیف شده است. ستار هاشمی که معاون محمدجواد آذری جهرمی در دولت اصلاحطلب حسن روحانی نیز بوده، در یکی از نخستین اظهارات خود به عنوان وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم اعلام کرد که «در خصوص فیلترینگ بر اساس سیاستهای کلی عمل میکنیم.»
آنچه ستار هاشمی «سیاستهای کلی» خوانده پیشتر از سوی عیسی زارعپور وزیر ارتباطات دولت رئیسی توضیح داده شده بود؛ درست در روزهایی که پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی برای رأی جمع کردن وعده میداد، عیسی زارعپور از نامزدهای انتخابات خواسته بود وعدههای بیخود ندهند و تأکید کرده بود که «فیلتر از اختیارات دولت نیست و این موضوع در کارگروه رفع مصادیق مجرمانه تصمیمگیری میشود و در این کارگروه اعضای مختلفی وجود دارند که ۶ عضو این کارگروه خارج از دولت است.»
ناگفته نماند اصلاحطلبان در حالی میکوشند رئیس جمهوری خود را مشکلگشای حل فیلترینگ نشان دهند که نخستین اقدامات برای ایجاد محدودیت و سانسور اینترنتی در دولت اصلاحطلب محمد خاتمی تصویب شد. لایحه «مقابله با جرائم رایانهای» در دولت خاتمی تصویب شد و در سال ۱۳۸۴ به مجلس رفت.
گوری که اصلاحطلبان با دست خود کندند
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نامزد مورد نظر اصلاحطلبان، عبدالناصر همتی، آرایی کمتر از آرای باطله کسب کرد. مرگ ابراهیم رئیسی و انتخابات زودهنگام فرصتی برای این جریان حکومتی به شمار میرفت تا شکست تحقیرآمیز ۱۴۰۰ را جبران کند. خروجی ساعتها جلسه و لابیگری آنها در نهایت نام سه نفر به عنوان افراد مورد حمایت این جریان در نمایش انتخابات تیرماه بود: مسعود پزشکیان، عباس آخوندی و اسحاق جهانگیری.
عباس آخوندی و اسحاق جهانگیری از سوی شورای نگهبان و در اقدامی قابل پیشبینی رد صلاحیت شدند و مسعود پزشکیان به عنوان تنها نامزد اصلاحطلب در کنار پنج نامزد اصولگرا در نمایش رقابتهای انتخاباتی حکومت باقی ماند.
مسعود پزشکیان هرچند با استقبال و تبلیغات گستردهی اصلاحطلبان برای جلب آرای مردم روبرو شد اما بارها از همان روزی که داوطلب شرکت در انتخابات شد تا پیش از ارائهی فهرست وزرا، از اینکه میخواهد از همه طیفها و جریانات در دولتاش استفاده کند گفته بود و همچنین همواره بر سرسپردگی خود به علی خامنهای و لزوم حرکت در مسیر دستورات وی تأکید کرده بود.
او حالا نیز وزرایی را پیشنهاد داده که پیشتر خلاف آن را ادعا نکرده بود و حتا گفته بود که فهرست وزرا را پیش از اعلام نزد علی خامنهای خواهد برد تا مطابق نظرات او باشد!
اصلاحطلبان قافیه را خیلی بد به علی خامنهای باختهاند. رهبرشان سناریویی را برای گرم کردن تنور انتخابات با حضور پزشکیان و به میدان کشاندن پتانسیل اصلاحطلبان طراحی کرد و بعد از نمایش انتخابات در فاصله کوتاهی آنها را از داشتن سهم مورد نظرشان در دولتی که رئیس آن به عنوان منتخب اصلاحطلبان شناخته میشود محروم کرد. آنها به فاصله کوتاهی پس از اعلام پیروزی پزشکیان در انتخابات تیرماه فهمیدند خامنهای کلاهی گشاد سر آنها گذشته و آنان را به سمتی هدایت کرده که با دست خود گور اصلاحات را بکَنند.
این موضوع حالا از سوی برخی از اصلاحطلبان نیز مورد اشاره قرار میگیرد؛ حسین رفعتی فعال اصلاحطلب و فرماندار گرگان در دولت خاتمی در اینباره در شبکه «ایکس» نوشته «گمانم مهندسی انتخابات این دوره به قدری پیچیده و فنی بود که به دست خود ما اصلاحطلبان پروژه نابودی اصلاحطلبی رقم خورد.»
زخم کاری خنجر ظریف بر گردهی اصلاحطلبان
در این میان به نظر نمیرسد زخم کاری خنجری که توسط محمدجواد ظریف بر گردهی اصلاحطلبان فرود آمد به این زودیها التیام یابد.
محمدجواد ظریف که بین برخی «خودی»های حکومت به «گربهی ملوس آقا» شهرت دارد، یکی از نیروهای محوری سازمانیافته برای حمایت از پزشکیان در نمایش انتخابات تیرماه بود. او که در طول سه سال گذشته به حاشیه رفته بود، با تأیید پزشکیان از سوی شورای نگهبان به صحنه آمد و از همه استعدادهای خود برای جلب توجه افکار عمومی استفاده کرد: از عربدهکشی در همایشهای انتخاباتی تا گرد و خاک و همچنین مالهکشی در شبکههای اجتماعی.
گفتار و رفتار محمدجواد ظریف آنقدر سازمانیافته بود که همان موقع برای ناظرانی که ساختار جمهوری اسلامی را میشناسند مشخص کرد که حضور او در «سیرک انتخابات» با نظر و دستور مستقیم علی خامنهای بوده است.
این موضوع پس از اعلام پزشکیان به عنوان رئیس جمهور پررنگتر شد؛ محمدجواد ظریف برای نخستین بار در جمهوری اسلامی شورایی نوظهور با عنوان «شورای راهبردی دوره انتقالی» تشکیل داد و خودش هم رئیساش شد و ادعا کرد که این شورا قرار است فهرست پیشنهادی وزرا تعیین کند. کمی بعد پزشکیان نیز در حکمی ظریف را به عنوان «معاون راهبردی رئیس جمهور» منصوب کرد.
در شورای کذایی ظریف دهها تن از اصلاحطلبان معروف مثل عباس عبدی، علی تاجرنیا، سمیه توحیدلو، الیاس حضرتی، محسن رنانی، علی شکوری راد، شهیندخت مولاوردی و فاطمه مهاجرانی حضور داشتند.
ظریف ادعا کرد که این شورا ۳۰ جلسه نیمروزی برای تعیین وزرای پیشنهادی برگزار کرده که قرار است در میان آنان جوانان و زنان و گروههای متفاوت اجتماعی حضور داشته باشند؛ اما وقتی فهرست پزشکیان اعلام شد، معلوم شد که «گربه ملوس آقا» اصلاحطلبان را به بازی گرفته و یا اینکه خود «آقا» با «گربه ملوس»اش بازی کرده است!
ظریف پس از پایان مأموریت به عنوان نیروی تدارکاتی خامنهای در نمایش انتخابات و روی کار آوردن پزشکیان، همزمان با ارائه فهرست وزرای پیشنهادی کابینه، استعفا داد. او همزمان به «مالهکشی» ادامه داد و خواستار حمایت از مسعود پزشکیان شد و اعلام کرد که همواره برای کمک به او آماده است.
بزرگترین چالش نظام پابرجاست: مردم!
علی خامنهای توانست هفتههای دشواری را پس از آنکه ابراهیم رئیسی به عنوان همسوترین رئیس جمهورش کشته شد و در حالی که دولت بی رئیس مانده و مجلس تازه نیز با حاشیهها و اختلافات زیاد میان جریانات اصولگرا آغاز به کار کرده بود، پشت سر بگذارد.
او اکنون در چیدن مُهرههای دولت چهاردهم با جاسازی عباس عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه تلاش میکند روابط خارجی را کنترل کند. عباس عراقچی هرچند عضو هیئت دولت حسن روحانی بود، اما نیروی معتمد خامنهای در روند مذاکرات هستهای به شمار میرود و از سال ۱۴۰۰ دبیر شورای راهبردی روابط خارجی است. شورای رهبردی روابط خارجی یکی از چند شورای فرا دولتی است که علی خامنهای در حوزههای سیاسی و اقتصادی و امنیتی تأسیس کرده و بطور موازی با نهادهای متعارف دولتی، سیاستهای کلی حکومت را در این عرصهها ترسیم میکنند.
اینهمه در حالیست که مردم ناراضیتر از همیشهاند و ساختار درونی جمهوری اسلامی متزلزلتر و متفرقتر از هر زمانی؛ در چنین شرایطی به نظر نمیرسد رهبر جمهوری اسلامی بتواند با استفاده از دولتی که موجودیت آن معلول بحران است، حیات حکومت را، حتا در یک توافق احتمالی با غرب، بیمه کند!
برگرفته از کیهان لندن
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این نوشته، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمیکند.