کیهان لندن
امسال «روز جهانی محیط زیست» در ایران با آتشسوزی گسترده در دهها هکتار از مراتع و جنگلهای پنج استان کشور و تشدید خشکسالی همراه است.
«روز جهانی محیط زیست» هر ساله پنجم ماه ژوئن برابر با شانزدهم خردادماه در کشورهای مختلف مورد توجه قرار میگیرد. سازمان ملل این روز را با هدف افزایش آگاهی مردم در نگهداری محیط زیست و جلب توجه دولتها برای اتخاذ تصمیماتی در جلوگیری از تخریب محیط زیست و گونههای زیستیجانوری نامگذاری کرده است.
«روز جهانی محیط زیست» امسال در ایران با آتشسوزی چند منطقه جنگلی و هشدارها درباره تشدید عوارض ناشی از خشکسالی همراه است.
صبح امروز چهارشنبه شانزدهم خرداد و در «روز جهانی محیط زیست» خبر دو آتشسوزی در استان کرمانشاه و ایلام گزارش شد.
جنگلها و مراتع منطقه کبیرکوه روستای آب انار در شهرستان آبدانان طی ساعات گذشته دچار حریق شده است. همچنین علیرضا حیدری فرماندار پاوه گزارش داده که ۲۰ هکتار از مراتع و جنگلهای شهرستان منطقه بلبزان پاوه در آتشسوزی روز گذشته که به مدت ۱۰ ساعت طول کشید طعمه حریق شد.
به گفته فرماندار پاوه این منطقه در مسیر مرزی قرار دارد و نمیتوان حریق را به حضور گردشگران مربوط دانست. او افزوده دلیل وقوع این آتشسوزی هنوز مشخص نشده و در حال بررسی است.
طی روزهای گذشته آتش به جان مراتع و جنگلهای چند نقطه دیگر کشور نیز افتاد. بر اساس گزارشها دهها هکتار از مراتع و جنگلهای سه استان خوزستان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد در روزهای گذشته سوخته است.
آتشسوزیها از پارک ملی کرخه در استان خوزستان که زیستگاه اصلی گوزن ایرانی است شروع شد. روز دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ بخش وسیعی از جنگلهای پارک ملی کرخه در روستای «خویس» شهرستان کرخه طعمه حریق شد.
این آتشسوزی با کمک مردم محلی، محیطبانان پارک ملی کرخه، محیطبانان منطقه حفاظت شده میشداغ و آتشنشانهای شهرهای اطراف محل مهار شد. چند ساعت بعد اما داود میرشکار مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان، خبر از حریق مجدد در این پارک ملی داد و گفت در پی آتشسوزی پارک ملی کرخه، حدود ۲۵ هکتار از این جنگل در آتش سوخت.
در سه روز گذشته همچنین در سه منطقه از کهگلویه و بویر احمد و فارس آتشسوزیهایی رخ داد و روز گذشته نیز جنگلهای بلبزان پاوه در استان کرمانشاه آتش گرفت.
خبرگزاری «ایرنا» هم گزارش داده از ابتدای امسال و طی کمتر از سه ماه ۱۰ مورد آتشسوزی در این مراتع رخ داده و بیش از ۱۰۰ هکتار جنگل و مراتع استان به دلیل «نبود برنامهریزیِ بهنگام» در آتش سوختند.
استان کهگیلویه و بویراحمد ۸۷۴ هزار هکتار جنگل دارد که ۷۰ درصد آن را جنگلهای بلوط تشکیل میدهند. همچنین در این استان ۵۱۲ هزار هکتار مرتع خارج از جنگل وجود دارد که با تغییرات اقلیمی و تشدید گرمای هوا، خطر آتشسوزی در جنگلها و مراتع استان افزایش یافته است.
پیشتر مدیرکل محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به تهدید آتشسوزی جنگلهای استان گفته بود «با بارشهای مناسب امسال ارتفاع علف در مراتع و جنگلهای استان بین ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر رشد کردند که خشک شدن این علفزارها یک تهدید مهم برای طبیعت استان به شمار میرود.»
امید سجادیان دبیر شبکه تشکلهای محیط زیست و منابعطبیعی استان کهگیلویه و بویر احمد به روزنامه «پیام ما» گفته که «هیچ برنامه جامع و اجرایی برای اطفای حریق جنگل وجود ندارد. آیا سازمانهای متولی [مسئول] به دنبال دلایل آتشسوزی رفتهاند که بر اساس آن دلایل برنامهریزی و پیگیری کنند و راهکارهای مشارکتی ارائه دهند؟ اگر تعارض محلی دلایل آتشسوزی است، باید حل شود. اگر آتشسوزی عمدی است، باید دلایل آن بررسی شود و از واگذاری این مناطق خودداری و با متخلفین برخورد قانونی شود.»
علی ملکی آهنگران فرمانده یگان حفاظت منابعطبیعی کشور پیشتر به خبرگزاری «ایرنا» گفته بود که ۷۶ درصد حریقهای عرصههای طبیعی کشور مربوط به مناطق رویشی زاگرسی و بقیه حریقها مربوط به سایر مناطق کشور است.
علی ملکی آهنگران افزوده بود که «با توجه به افزایش بارندگیهای بهاری و تراکم پوشش گیاهی در سطح کشور، احتمال وقوع آتش در مناطق رویشی هیرکانی و زاگرسی رو به افزایش است؛ به طوریکه طی دو روز گذشته آتشسوزی در سه منطقه کهگیلویه و بویراحمد و فارس شروع شده است. بنابراین، امکانات، نیروی انسانی و تجهیزات اطفای حریق باید در سه منطقه بهکار گرفته شود که کار اطفای حریق را سخت میکند.»
همچنین فرمانده یگان حفاظت منابعطبیعی کشور گفته ۶۶۵ نقطه بحرانی در استانهای مختلف در رابطه با کانونهای آتشسوزی شناسایی شده و «۱۱ پهپاد فانتوم ۴ برای ارزیابی حریقها و همچنین ۱۱ سبد حمل هوایی آب به استانها واگذار شده است.»
آتشسوزی یکی از عوارض بیتوجهی مقامات جمهوری اسلامی به محیط زیست ایران است. امسال خشکسالی نیز بیش از پیش محیط زیست کشور را مورد تهدید قرار داده است.
همزمان با «روز جهانی محیط زیست» احد وظیفه رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور اعلام کرده که هرچند بارشهای نسبتاً خوبی از ابتدای سال آبی اتفاق اتفاق افتاده، اما پنج استان تهران، قزوین، البرز، سمنان و خراسان رضوی وارد پنجمین سال خشکی شدهاند.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور تأکید کرده که بارانهای بهاری که در نقاط مختلف کشور رخ داده به معنای عبور از خشکسالی هیدرولوژیک و بهبود شرایط ذخایر زیرزمینی آب کشور نیست.
احد وظیفه همچنین گفته در سالهای گذشته «به هر میزان که ما شاهد شیوع خشکسالی و خشک شدن رودخانهها، تالابها و دریاچهها بودیم، میزان بیشتری از سفرههای آب زیرزمینی برداشت کردیم و بههیچعنوان مصرف را کنترل نکردیم. این اتفاقی است که طی دهههای گذشته نیز رخ داده است، اما در سالهای اخیر بهدلایل متعدد بسیار بیشتر شده است.»
آخرین پژوهشها نشان میدهند فرونشست زمین ۲۶۵ شهرستان از ۴۲۹ شهرستان کشور را تحت تأثیر قرار داده و ۵۶ هزار کیلومترمربع با این پدیده درگیر هستند. علی بیتالهی رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی نیز ماه گذشته اعلام کرده بود که نیمی از جمعیت کشور روی پهنه درگیر با فرونشست سکونت دارند.
عیسی کلانتری رئیس پیشین سازمان محیط زیست امروز چهارشنبه شانزدهم خردادماه در گفتگو با خبرگزاری «رکنا» از خشکی «تمام تالابهای ایران» خبر داده و گفته منابع طبیعی و آب ایران با «مدیریت و سیاستهای غلط» از بین میروند.
عیسی کلانتری با تأکید بر اینکه «فقط یکسوم حقابه آنها از خارج از مرزها تامین میشود» گفته دعوای آب در ایران «داخلی» است و ۶۰ میلیارد مترمکعب حقابه داخلی است که وزارت نیرو نمیدهد و فقط دو میلیارد مترمکعب آب حقابه در خارج از مرزها داریم که تاثیر چندانی در حفظ تالابها ندارد.
رئیس پیشین سازمان محیط زیست همچنین گفته «ما زمانی میتوانیم حقابه هیرمند را از طالبان و حقابه هامون و هورالعظیم را از عراق و ترکیه طلب کنیم که حقابه هیرمند، جازموریان، ارومیه، دشت ارژن و گاوخونی، شادگان و بختگان را از وزارت نیرو گرفته باشیم.»
عیسی کلانتری معتقد است وزیر امور خارجه باید «دیپلماسی محیط زیست» را بلد باشد. بخشی از کارشناسان نیز معتقدند اساساً جمهوری اسلامی به الگوهای مدیریت آب به شیوه تاریخی در ایران که قرنها کشور را از بحران خشکسالی و کمآبی در امان نگه داشته بود بیاعتنا هستند.
عباس محمدی کنشگر محیط زیست نیز معتقد است: «وزارت نیرو و مسئولان آن مقصر اصلی بحران عظیم آبی کشور هستند. مسئولان این وزارتخانه عملاً هیچ نظارتی بر مصرف آب ندارند و کارشان فقط این است که آب را از جایی به جای دیگر منتقل کنند. وزارت نیرو با صرف دهها میلیارد دلار در سالهای گذشته و به منظور بهرهوری، سدهای زیادی ساخته، اما بیفایده بوده و وضعیت آبی ما روز به روز بدتر میشود.»
این پژوهشگر درباره نقش مخرب سدسازیهای پی در پی و صدمات ناشی از آن در نابودی منابع آبی گفته که «بدون تردید عامل اصلی خشکشدن دریاچه ارومیه نیز ساختن مداوم و پیدرپی سدهاست. دهها سد روی رودخانههایی که به این دریاچه میریزند، بسته شده و مسیر آبی که باید این دریاچه را تغذیه کند، مسدود کرده است. از طرفی خودِ فرآیند تبخیر و چاههای متعددی که در اطراف وجود دارند، کاری با زمین کردهاند که آب را میمکد و چیزی برای تقویت دریاچه باقی نمیماند. مجموعه این عوامل منجر به خشکیدن دریاچه ارومیه شدهاند.»
کاوه فرهادی که پژوهشگر محیط زیست دو هفته پیش در نشست «مشکلات محیط زیستی و اقلیمی» که در «موسسه رحمان» در تهران برگزار شد، طی سخنانی گفته بود «حل مسئله مدیریت آب در ایران منوط به داشتن دیدگاهی تاریخی و فهم گذشته است».
او توضیح داده بود که «ما در آیندهپژوهی باید به گذشته برگردیم و به گذشته نگاه کنیم. در مورد محیط زیست پرسشهای بنیادین این است که چرا الگوی کشت نداریم؟ مشارکت ما در بحثهای محیط زیستی چگونه است؟ فهم بحران آب در ایران جز با فهم فرهنگ مشارکت و یاریگری ممکن نیست و این دو را جز از طریق تاریخ ایران و خصوصا مدیریت آب در آثار تاریخی اصفهان نمیتوانیم درک کنیم.»
محمدرضا فرزانه پژوهشگر ارشد مطالعات آب و توسعه پایدار نیز ماه گذشته وضعیت آینده ایران در رابطه با تغییرات اقلیمی را بسیار نگرانکننده ارزیابی کرده و معتقد است که «تنها استراتژی متناسب با کشور ما، استراتژی تالاب است که جنبه سازگاری و کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش خسارتهای مخاطرات طبیعی را دارد.»
او توضیح داده که «در کشورمان ۲۲۶ تالاب داریم که متاسفانه بسیاری از آنها در حال خشک شدن هستند. بنابراین جا دارد درباره اهمیت تالاب بیشتر گفتگو و مطالعه کنیم و ببینیم ما در حال از دست دادن چه نعمت بزرگی هستیم. اگر تالابها خشک شوند ما نمیتوانیم هیچ چیز دیگری را جایگزین آن کنیم. تنها استراتژی متناسب با کشور ما، استراتژی تالاب است که جنبه سازگاری و کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش خسارتهای مخاطرات طبیعی دارد.»