فاجعه آتش‌سوزی نخلستان‌های منیوحی؛ نشانه‌ای آشکار از فروپاشی مدیریت محیط‌ زیست و غیبت مدیریت بحران و مدیریت اضطرار

پائولا متکی

در یکی از سهمگین‌ترین حوادث زیست‌ محیطی سال‌های اخیر، بیش از سیصد اصله نخل بارور در دهستان منیوحی از توابع شهرستان آبادان، در روستاهای نهر کوت، ابوشکر، کوت شنوف و ابوغزلان طعمه آتش شدند. این فاجعه نه‌تنها یک رخداد طبیعی یا تصادفی نیست، بلکه نتیجه مستقیم زنجیره‌ای از مدیریت ضد توسعه، سوء مدیریت نهادی، ترک فعل، ناکارآمدی نظام تأمین آب و کشاورزی و غیبت مدیریت پیشگیرانه بحران است.

دهستان منیوحی با وجود جمعیت قابل‌ توجه و نقش مهم آن در تولید کشاورزی منطقه، فاقد یک ایستگاه آتش‌نشانی فعال و تجهیزشده است. اگرچه ساختمانی برای این منظور در گذشته احداث شده، اما به‌ دلیل اختلاف‌ نظر میان شهرداری و بخشداری بر سر مسئولیت اجرایی و بودجه، این مرکز عملاً تعطیل باقی‌مانده است. در غیاب این زیرساخت پایه‌ای، آتش‌سوزی در مدت کوتاهی گسترش یافت و مهار آن از کنترل خارج شد.

این وضعیت مغایر با اصول مدیریت تاب‌آوری محلی و مقابله با بحران‌های اقلیمی و طبیعی است، که در اهداف توسعه پایدار، به‌ ویژه:

• SDG 11.5: کاهش خسارات بلایا برای جوامع آسیب‌پذیر
• SDG 13.1: تقویت ظرفیت انطباق با مخاطرات اقلیمی

صراحتاً مورد تأکید قرار گرفته‌اند.

موضوع دیگر، بحران منابع آب و نقش سازمان آب و برق خوزستان است.

بر اساس گزارش‌های میدانی و اظهارات کشاورزان، سازمان آب و برق استان خوزستان یکی از عوامل اصلی این فاجعه شناخته می‌شود. دو مؤلفه کلیدی در عملکرد این نهاد به‌ صورت مستقیم در افزایش خطر آتش‌سوزی نقش داشته‌اند:

۱. عدم لایروبی و خاکی بودن کانال‌های آبیاری که منجر به گسترش نیزارهای خشک در حاشیه نخلستان‌ها شده؛ این پوشش گیاهی خشک در فصل گرم بسیار مستعد شعله‌وری است.
۲. کاهش شدید یا قطع کامل جریان آب در ماه‌های گذشته که به خشکی خاک، افت رطوبت نسبی و افزایش توده‌های آلی خشک قابل‌اشتعال منجر شده است.

این ناکارآمدی در مدیریت منابع آب، نه‌تنها برخلاف اصول آب برای کشاورزی پایدار است، بلکه ناقض تعهدات در چارچوب:

• SDG 6.6: حفاظت و احیای اکوسیستم‌های مرتبط با آب
• SDG 15.3: مقابله با بیابان‌زایی و تخریب زمین

نیز محسوب می‌شود.

بخش دیگری از ناکارآمدی و فساد در چارچوب مدیریت بدِ جمهوری اسلامی، ترک فعل نهادها و نبود نظارت مؤثر در اینگونه حوادث است.

عملکرد ضعیف و گاه منفعلانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه آبادان، یکی دیگر از حلقه‌های بحرانی این ماجراست. با وجود تکرار سالانه بحران در نخلستان‌ها، تا کنون هیچ طرح مؤثری برای ایمن‌سازی منطقه، پیگیری حقوق کشاورزان یا الزام نهادهای اجرایی به اصلاح زیرساخت‌ها به سرانجام نرسیده است.

این سکوت و بی‌تفاوتی، مصداق بارز ترک فعل قانونی از سوی نمایندگان و تخطی از اصول:

• SDG 16.6: ایجاد نهادهای پاسخگو، شفاف و کارآمد
• SDG 16.7: تضمین مشارکت مؤثر و مسئولانه مردم در مدیریت و امور کشور

است، که به‌ شدت اعتماد عمومی به ساختار به اصطلاح نمایندگی در مجلس را از بین برده است.

فاجعه منیوحی نمایانگر شکاف عمیق میان ساختارهای رسمی کشور و واقعیت‌های زیست‌ محیطی در ایران است. در این حادثه، فقدان مدیریت پیشگیرانه، نبود زیرساخت‌های اضطراری، بحران مدیریت منابع آب، و ضعف نهادهای نمایندگی و نظارتی، به شکلی نظام‌مند زمینه‌ساز خسارتی عظیم شده‌اند.

این رخداد، نمونه‌ای بارز از فروپاشی ظرفیت نهادی برای تاب‌آوری سرزمینی در برابر بحران‌های محیط‌ زیستی است؛ مسئله‌ای که در ادبیات توسعه، به‌ عنوان یکی از موانع کلیدی در مسیر تحقق توسعه پایدار ملی شناخته می‌شود. (UNDP, 2023; OECD, 2021).

برگرفته از کیهان لندن


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این نوشته،  نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کند.