کیهان لندن
در حالی که پیشتر گزارشهایی از وضعیت بحرانی فرونشست در اصفهان منتشر شده بود، اکنون برخی کارشناسان از احتمال «تخلیه» آبخوانهای اصفهان تا حدود ۱۵ سال دیگر خبر میدهند. فرونشست در شهر اصفهان سبب آسیب به اماکن تاریخی و دیگر بناها از جمله مدارس شده است.
اصفهان در مرکز ایران از جمله شهرهایی است که وضعیت خشکسالی و فرونشست در آن بحرانی گزارش شده است. اکنون یک فعال محیط زیست موضوع «تخلیه» آبخوانها را به نقل از یک پژوهشگر استاد دانشگاه مطرح کرده است.
محمد درویش فعال محیط زیست با استناد به پژوهشهای صورت گرفته از سوی دکتر نادی، یکی از اساتید دانشگاه اصفهان، گفته درباره «تخلیه» اصفهان دو سناریو وجود دارد. سناریو خوشبینانه این است که با این روند در سال ۱۴۱۸ آبخوان اصفهان تخلیه میشود. در سناریو بدبینانه در سال ۱۴۰۹ آبخوان اصفهان تخلیه میشود.
موضوع تخلیه آبخوانها پیشتر و در تیرماه امسال هم از سوی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان به عنوان هشداری جدی مطرح شده بود.
احمدرضا لاهیجانزاده مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان گفته بود که اگر فکر اساسی برای تغذیه آبخوانهای دشت اصفهان نشود، در سال ۱۴۱۰ نرخ فرونشست در شمال اصفهان به ۲ متر و در بخش مرکزی این کلانشهر به نیم متر میرسد.
او همچنین فرونشست را یکی از چالشهای اصلی محیط زیستی اصفهان معرفی کرده و گفته بود که «از ۳۵ دشت استان که مورد مطالعه قرار گرفته است، ۲۹ دشت از نظر فرونشست در شرایط بحرانی قرار دارد.»
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان با ارائه آمار دیگری افزوده بود که «یکهزار و ۲۰۰ کیلومترمربع از مساحت اصفهان و شهرهای اطراف آن دچار فرونشست با نرخ ۱/۱۵ سانتیمتر در سال است و فرونشست در دشت اصفهان، جمعیتی بالغ بر ۲/۵ میلیون نفر را تحت تاثیر قرار خواهد داد.»
پژوهشهایی که پیشتر نیز از سوی پژوهشگران درون ایران و خارج از کشور انجام شده نشان میدهد نرخ فرونشست در چند استان دیگر نیز برابر با اصفهان و حتی بیشتر است اما آنچه وضعیت اصفهان را بحرانیتر کرده اینست که برخلاف دشت های دیگر دارای فرونشست در کشور، فرونشست در دشت اصفهان با محدوده اصلی شهر درگیر شده و به مرکز شهر در حال نفوذ است.»
موضوعی که از سوی احمدرضا لاهیجانزاده هم مورد تأکید قرار گرفته است. مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اصفهان گفته «همه سازهها اعم از لولههای انتقال گاز، آب و فاضلاب، قطار شهری و بناهای تاریخی را تحت تاثیر قرار میدهد.»
به گفته او باید حداقل ۱۰ تا ۱۵ مترمکعب آب در رودخانه زاینده رود در محدوده دشت اصفهان جریان داشته باشد تا روند فرونشست متوقف شود.
یکی دیگر از ویژگیهای فرونشستها در استان اصفهان، گسترهی فرونشست در این استان است. محمد درویش در اینباره گفته «این استان در جنوب خودش دشت مهیار، در شمالش مورچهخورت در شرق خودش دشت سگزی و در غرب خودش زرینشهر با جریانهای کاهنده کارایی سرزمین مهیبی درگیر است و این جریانها به سرعت در حال پیشروی به سمت مرکز شهر هستند و ما شاهد بروز ترکهایی انکارنشدنی در سازههای باستانی اصفهان هستیم.»
هرچند گزارشها از بحران در قلب شهر تا ۱۵ سال آینده حکایت دارد اما همین حالا برخی خانهها، ترمینالها و مراکز پستی در این استان خالی شدهاست. چند وقت پیش وزارت نیرو مجبور شده چندین دکل برق را در دشت مهیار جابجا کند.
روزنامه «هممیهن» نیمه خردادماه امسال در گزارشی از آثار فرونشستها در استان اصفهان از ایجاد شکافها و ترکهایی در بناهای تاریخی اصفهان از جمله مسجد جامع عباسی، مسجد حکیم، مسجد عتیق، بقعه شهشهان، حمام وزیر، مسجد و حمام علی قلیآقا، مسجد سید، سیو سه پل و پل خواجو خبر داد.
بحران فرونشست همچنین دامن مدارس این استان را هم گرفته است. وبسایت «خبر آنلاین» در گزارشی نوشته مدارس متأثر از فرونشست «نه تنها بر ایمنی دانشآموزان تأثیر نهاده، بلکه بر کیفیت آموزشی نیز تأثیر منفی داشته است.»
در این گزارش آمده که فرونشست آسیبهای قابل توجهی به ۴۰ مدرسه در شهرستانهای برخوار، شاهینشهر و نواحی ۴ و ۵ کلانشهر اصفهان شده است که این آسیبها شامل ترکهای ساختاری و تغییرات در زیرساختهای بنا میشود.
این گزارش تأکید کرده که در استان اصفهان، بیش از ۳۷۰ هزار دانشآموز در مقاطع مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل هستند، با آسیب به ۴۰ مدرسه، بیش از ۱۰ هزار دانشآموز به طور مستقیم تحت تأثیر این بحران قرار گرفتهاند.
فرونشستها در شهری که با وجود گذشتن رود وسیع زایندهرود از میانهی آن یکی از زیباترین و باصفاترین شهرهای کشور بود حالا مردم را یکی پس از دیگری از خانه و کاشانه میراند و سبب مهاجرت آنها به دیگر شهرها میشود.
آمار رسمی و بهروز درباره تعداد مهاجرت در اصفهان در دست نیست اما آمارهای سرشماری سالهای گذشته نشان میدهد اصفهان در فاصله سالهای ۸۵ تا ۹۰ و ۹۰ تا ۹۵ مهاجرپذیر بوده اما این روند از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ روند معکوس گرفته است.
ابتدای امرداد امسال مهدی حجازی رئیس اتحادیه املاک اصفهان با اشاره به رکود بازار مسکن در اصفهان اعلام کرده بود که «بسیاری از اصفهانیها برای فرار از بیآبی و فرونشست زمین به شمال کشور پناه بردهاند.»
وبسایت «تجارت نیوز» مهاجرت گسترده شهروندان از اصفهان به شهرهای شمال کشور را تأیید کرده و نوشته در برخی از محلههای شمال ایران، یعنی استانهای گیلان و مازندران، مردم با لهجه اصفهانی حرف میزنند.
این گزارش افزوده که اگر آمارهای ادارات آموزش و پرورش را در شهرستانهای شمالی کشور بررسی کنید، بخش قابل توجهی از دانشآموزان جدیدالورود اصفهانی هستند. این موضوع نشاندهنده این است که بخش قابل توجهی از هموطنان ما در اصفهان دارند خانه و کاشانه خود را به این دلیل که امیدی برای آینده اصفهان ندارند رها میکنند.
روزنامه «دنیای اقتصاد» هم نوشته کافی است وارد استان گیلان شویم تا از گوشه و کنار لهجه زیبای اصفهانی به گوش برسد. در تمامی شهرهای شمال ازجمله در استان گیلان، محلههایی با حضور و سرمایه اصفهانیها شکلگرفته که در میان مردم محلی به اصفهانی محله مشهور شدهاند. اصفهانیها برای سرمایهگذاری، فرار از آلودگی هوا، فرونشست و کمبود آب بهسوی شمال کشور رفتهاند و جامعه متکثری از آنها با توان مالی متفاوتی در گیلان شکلگرفته است.
روزنامه «جوان» نیز در مطلبی نوشته «سختترین کار ممکن ترک خانه و زندگی است. آن هم وقتی یک عمر برای ساختنش تلاش کرده باشی. گاه، اما اجبار، آدمی را وادار به انجام هر کاری میکند، مثل کوچ اجباری. زلزله خاموش و فرونشست دیگر در حد حرف و حدیث نیست. واقعیتی است که مردم خود به چشم دیدهاند. به همین دلیل هم به رغم تمام عشق و علاقهای که به شهر و زندگی خود دارند، ناچار به کوچ کردن شدند.»
الهه موسوی کارشناس محیط زیست نیز معتقد است که عدم پرداخت حقابه تالابها باعث خشکسالی و ایجاد ریزگرد در کشور میشود. او توضیح داده که «بسیاری تالاب در کشور وجود دارد که چندین سال است حقابه دریافت نکردهاند. وزارت نیرو باید این حقابهها را پرداخت کند. این روش باید در تالابهایی که هیچ حقابهای دریافت نمیکنند، بهطور کامل اصلاح شود.»
این کارشناس در گفتگو با «پانا» گفته «اگر قانونشکنی در رابطه با عدم پرداخت حقابه تالابها ادامه یابد و برای ترمیم و حراست از آنها عملی انجام نشود، مشکلات تالابها در کشور به بحران تبدیل شده و معضلاتی همچون خشکسالی و ایجاد ریزگرد در کشور و در مکانهای مختلف چندین برابر خواهد شد.»
به گفنه الهه موسوی «دادن حقابه به تالابها یک قانون است و اگر قانونشکنی در رابطه با عدم پرداخت حقابه تالابها ادامه یابد و برای ترمیم و حراست از آنها عملی انجام نشود، مشکلات تالابها در کشور به بحران تبدیل شده و معضلاتی همچون خشکسالی و ایجاد ریزگرد در کشور و در مکانهای مختلف چندین برابر خواهد شد. میتوان گفت پرداخت حقابهها مهمترین عملی است که در رابطه با تالابها باید انجام شود.»
برگرفته از کیهان لندن