مجلس مؤسسان یا توهین به شعور مردم!

مهدی نوذر

جمهوری اسلامی از نخستین روزهای تولدش، با نیرنگ و حیله، نه تنها بر سرنوشت مردم چنگ انداخت، بلکه برای بقا، دست به مهندسی «اپوزیسیون‌های دروغین» زد.

اتاق‌های فکر این حکومت که به‌ خوبی می‌دانستند وعده‌هایش توخالیست و در عمل ناتوان، از همان آغاز، پروژه‌ی ساختن مخالفان دست‌ساز را کلید زدند؛ مخالفانی که در بزنگاه‌های تاریخی، برای نجات نظام، به صحنه بیایند.

از اصلاح‌طلبان داخلی گرفته تا مهره‌های صادراتی در خارج، همه ابزار این بازی کثیف بوده‌اند.

امروز شرایط به گونه‌ای است که اگر همین امروز جمهوری اسلامی برود، بجز خاندان پهلوی، همه گزینه‌های دیگر یا جمهوری اسلامی را ساخته‌اند یا جمهوری اسلامی آنها را ساخته است.

چهره‌ی شاخص این «اپوزیسیون قلابی» داخلی کسی نیست جز میرحسین موسوی؛ شخصیتی که سال‌هاست با شعارهای فریبنده، بخشی از جامعه را سر کار گذاشته است.

موسوی زمانی به میدان بازگشت که نظام احساس خطر کرد؛ او برای احیای «دوران طلایی امام» دوباره قد علم کرد، اما سرنوشتش در نهایت به حصر ختم شد.

با این حال، نباید فراموش کرد: میرحسین هیچگاه از اصل نظام عبور نکرده و نخواهد کرد.

چرا؟!

چون به‌ خوبی می‌داند که با فروپاشی جمهوری اسلامی، او نیز باید پاسخگوی جنایت‌ها و خیانت‌هایش به ایران باشد.

نمونه‌ی روشن این وابستگی، بیانیه‌ی اخیر موسوی است؛ جایی که او، سپاه پاسداران این نیروی سرکوبگر و تروریستی را «فرزندان شریف مردم» نامید و کشته‌شدن‌شان را «جنایت اسرائیل» خواند!

این اعتراف، شاید ناخواسته، اما گویای حقیقت است:

موسوی در ظاهر، برای فریب افکار عمومی، چهره‌ای منتقد به خود می‌گیرد، اما در عمق جانش، هنوز دلبسته‌ی نظام است.

او اکنون پیشنهاد تشکیل «مجلس مؤسسان» می‌دهد. اما کافی‌ست نگاهی به فهرست نام‌هایی بیندازیم که اصلاح‌طلبان در حمایت از این پیشنهاد منتشر کرده‌اند: فاطمه خلخالی، مهدیه گلرو، تقی رحمانی و دیگرانی که یا خود، یا خانواده‌های‌شان، کارنامه‌ای سیاه و حتی پیوندهایی با گروه‌های تندرو چون مجاهدین یا جریان‌های چپ دارند.

این فهرست چنان منفور است که حتی بسیاری از براندازان واقعی، با دیدن آن، نوشتند: «اگر قرار است اینها حکومت کنند، همان جمهوری اسلامی بهتر است!»

این دقیقاً همان نقشه‌ی شوم اتاق‌های فکر رژیم است: تکرار بازی «پلیس خوب، پلیس بد».

آنها می‌خواهند با معرفی چهره‌هایی بدنام، مردم را به وحشت اندازند تا دوباره به دامن جمهوری اسلامی پناه ببرند و براندازی را خطرناک‌تر از حفظ نظام ببینند. اما مردم ایران دیگر فریب این بازی‌ها را نمی‌خورند.

شعارهای خشمگین و شفاف اعتراضات اخیر، یک پیام داشت:

دوران اصلاحات مرده است، حنای موسوی رنگی ندارد، و تشکیل مجلس مؤسسان در چارچوب نظام، توهین به شعور ملتی است که دو دهه با فریب «اصلاحات» سرگردان بود.

مردم انتخاب خود را کرده‌اند و بارها فریاد زده‌اند: «شاهزاده رضا پهلوی تنها گزینه‌ی جدی و مشروع برای گذر از جمهوری اسلامی است.»

هر که خلاف این گوید، یا نادان است، یا مزدور، یا آگاهانه در زمین جمهوری اسلامی بازی می‌کند.

برگرفته از کیهان لندن


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این نوشته،  نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کند.