شاهنامه فردوسی؛ بن‌مایه‌ای برای ملی‌گرایی ایرانی در عصر مدرن

بیژن خلیلی

با گذشت بیش از هزار سال از سرایش شاهنامه، این اثر حماسی نه‌تنها جایگاه خود را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار ادبیات کلاسیک جهان حفظ کرده، بلکه در بستر تاریخ معاصر ایران، به منبعی زنده برای الهام‌بخشی به هویت ملی، تمامیت ارضی و بازتعریف مفهوم «ایران» بدل شده است.

مفاهیمی چون «دریای پارس» و «ایرانشهر» که در شاهنامه به‌وفور یافت می‌شوند، امروز نیز در گفتمان ملی‌گرایی ایرانی حضوری پررنگ دارند. این مقاله به بررسی پیوند میان شاهنامه و هویت ملی ایرانی می‌پردازد و نقش این اثر در تقویت روحیه ملی و دفاع از مفاهیم تاریخی-جغرافیایی چون خلیج فارس را تحلیل می‌کند.
در دورانی که مرزهای جغرافیایی و هویتی ملت‌ها بارها مورد چالش قرار گرفته‌اند، بازگشت به متون کلاسیک و اسطوره‌ای همچون شاهنامه فردوسی، راهی برای بازیابی و تحکیم هویت ملی به‌شمار می‌آید. فردوسی، شاعر بزرگ توس، با سرودن شاهنامه نه‌تنها زبان فارسی را از نابودی نجات داد، بلکه مفهومی از «ایران» را بازتعریف کرد که فراتر از یک مرز سیاسی، مفهومی تمدنی و تاریخی بود.

شاهنامه و مفهوم «ایرانشهر»
یکی از پرتکرارترین مفاهیم در شاهنامه، «ایران» یا «ایرانشهر» است. برخلاف باور عمومی که پیدایش ایران را تنها به دوران صفوی یا معاصر محدود می‌داند، شاهنامه نشان می‌دهد که ایران به‌عنوان یک واحد فرهنگی و سیاسی، از دیرباز در ذهن ایرانیان حضور داشته است. «ایرانشهر» در شاهنامه نه‌تنها به‌عنوان سرزمینی جغرافیایی، بلکه به‌عنوان یک آرمان فرهنگی و اخلاقی تعریف می‌شود.

خلیج فارس در شاهنامه
گرچه نام «خلیج فارس» به‌طور مستقیم در شاهنامه نیامده است، اما اشارات فراوان به دریای پارس، سواحل جنوب ایران، و جایگاه راهبردی این مناطق در جنگ‌ها و نبردها، نشان‌دهنده آن است که جنوب ایران بخشی مهم و جدایی‌ناپذیر از هویت تاریخی کشور بوده است. از جمله در داستان‌های مرتبط با نبردهای پادشاهان کیانی یا مقابله با تهاجم‌های خارجی، اشاره به دریا و سواحل آن، بر اهمیت راهبردی و تمدنی این منطقه تأکید می‌کند.

شاهنامه به‌عنوان ابزار ملی‌گرایی در دوران معاصر
در دوران معاصر، به‌ویژه پس از دوره پهلوی و با بالا گرفتن اختلافات منطقه‌ای بر سر نام خلیج فارس، بسیاری از اندیشمندان، نویسندگان، و حتی سیاستمداران به شاهنامه به‌عنوان سندی تاریخی برای اثبات «ایرانی بودن» این دریا و پیوستگی تاریخی سرزمین ایران، ارجاع داده‌اند. شاهنامه توانسته است پیوندی میان گذشته اسطوره‌ای و حال سیاسی ایران برقرار کند.
شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست؛ بلکه یک بن‌مایه هویتی است که ایرانیان را در طول تاریخ گرد خود جمع کرده است. مفاهیمی چون «ایرانشهر»، «دریای پارس»، و دفاع از مرزهای سرزمینی، همگی در دل این اثر جاودانه نهفته‌اند و می‌توانند در عصر جهانی‌شدن، ابزاری برای تقویت هویت ملی و وحدت فرهنگی ما ایرانیان چه در درون و‌ چه در برونمرز ایران جغرافیایی باشند.

بر گرفته از خبرگزاری ایرانشهر


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این نوشته،  نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کند.