ترس خامنه‌ای از سقوط و فرمان «لگد مال کردن» و «انتقام سخت» از مردم

حنیف حیدرنژاد

روز یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ علی خامنه‌ای رهبر نظام اسلامی حاکم بر ایران در دیدار با مداحان حکومتی، سخنرانی کرد. این سخنرانی سه محور مهم داشت.

اول: در ارتباط با سیاست خارجی

از زمان سقوط حکومت بشار اسد، این سومین سخنرانی خامنه‌ای است و تا آنجا که به سیاست خارجی برمی‌گردد، خامنه‌ای نشان داد که به دنبال دخالت در امور داخلی سوریه و ایجاد ناامنی در این کشور است. او در این سخنرانی همچون دو سخنرانی پیشین، بر اینکه «جوانان غیور سوریه» ساکت نخواهند نشست و سوریه را آزاد خواهند کرد، تاکید کرد.

کسانی که خامنه‌ای آنان را «جوانان غیور سوریه» می‌نامند، همان نیروهائی هستند که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آموزش دیده و طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶، یعنی در اوج سرکوب داخلی، در کشتار هزاران نفر از مخالفین بشار اسد و مردم غیرنظامی‌ و آواره شدن حدود ۱۳ میلیون نفر از مردم این کشور مشارکت داشته‌اند. خامنه‌ای در این خیال است که با سرمایه‌گذاری روی این نیروی شکست‌خورده، یک نیروی نیابتی جدید در سوریه درست کند. او فکر می‌کند می‌تواند با ایجاد ناامنی در این کشور مانع از ایجاد ثبات و امنیت شده و اهداف پلید خود را با ترور و کشتار پیش ببرد. همچنین می‌توان تصور کرد که خامنه‌ای آماده است تا با حمایت از باقیمانده‌ی القاعده و دیگر نیروهای جهادی در سوریه، به آنها در مقابل حاکمان جدید سوریه کمک مالی و تجهیزاتی برساند.

اما به دلیل اینکه خامنه‌ای به لحاظ مالی در تنگنای شدید قرار دارد، نمی‌تواند به راحتی هدف خود برای ایجاد یک نیروی نیابتی قوی در سوریه عملی کند. در این مورد یک مشکل مهم او این است که ترکیه، عربستان، قطر، امارت متحده و دیگر کشورهای عربی از حاکمان جدید سوریه حمایت کرده و آماده‌اند تا برای بازسازی سوریه در این کشور سرمایه‌گذاری کنند. بر این اساس هرگونه اقدام خامنه‌ای برای ایجاد ناامنی در سوریه به معنی درگیر شدن با این کشورها خواهد بود.

دوم: ترس از ناارامی‌های جدید و اعتراضات مردم ایران

خامنه‌ای در سخنرانی اش به روشی که مخصوص اوست، چندین بار ترس و نگرانی‌اش را از شکل گرفتن ناآرآمی‌ها و اعتراضات مردمی‌ در کشور بیان کرد. او سرپوشیده نگرانی‌اش را از اینکه این ناآرامی‌ها می‌تواند پتانسیل سقوط رژیم را داشته باشد نشان داد. او به یک مقام ناشناخته ایالات متحده آمریکا اشاره کرد که گویا گفته است، آمریکا آماده است از هر نیروئی که در ایران «اغتشاش کند، کمک و حمایت» کند. خامنه‌ای با این گفته‌ها، همچون همیشه اعتراضات داخلی را به «دشمن خارجی» وصل می‌کند. با این حال می‌توان به خوبی ترس او از اعتراضات مردم را که او آن را «اغتشاشات» می‌نامد، حس کرد. او با همان زبان مخصوص و توجیهات خودش گفت: «برنامه آمریکا و اسرائیل در منطقه و از جمله در رابطه با ایران آن است که با مسلط کردن یک حکومت فردیِ مستبدِ سازشگر با سلطه، یا از طریق ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در آن کشور [به گمان او مانند آنچه در سوریه انجام شد] اهداف خود را پیش ببرند.» او بعد از این زمینه‌چینی گفت: «آمریکا، رژیم صهیونیستی و همراهان آنها با احساس پیروزی [پس از سقوط بشار اسد]، همچون اصحاب شیطان دچار گزافه‌گویی و حرف مفت زدن شده‌اند» و سپس اضافه کرد: «احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند اما ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.»

اشاره خامنه‌ای به نمونه بشار اسد و کنار هم قرار دادن «ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در داخل کشور با زمینه‌سازی برای سقوط» ، نشان ترس خامنه‌ای از آینده‌ای است که او در چشم‌انداز نزدیک برای خود و رژیم می‌بیند. اگر این ترس جدی نبود، لازم نبود تا او به چنین جمله‌پردازی‌هائی متوسل شود.

سوم: ترس از ریزش نیروها

خامنه‌ای در سخنرانی‌اش، مداحی را «یک رسانه تمام‌عیار و یک هنر ترکیبی» دانست که وظیفه‌اش «در شکل و محتوا، لفظ و معنا، شعر و آهنگ و صدا، مدیریت جمعیت و چهره به چهره شدن با مردم، تبیین مسائل روز است.»

درواقع خامنه‌ای هدف مداحان را توجیه سیاست‌های نظام (خودش) تعریف و یادآوری می‌کند تا از طریق تهییج احساسات و بازی با روان شنونده‌ها، با «شبهه‌افکنی و تحریف حقایق» از سوی «دشمن» مقابله کنند.

خامنه‌ای با تاکید بر مقابله مداحان با «هراس‌افکنی، اختلاف‌افکنی و یأس‌آفرینی»، نشان داد که نیروهایش دچار هراس و تردید شده و خطر ریزش نیروها جدی است. از همین رو از مداحان می‌خواهد تا با این خطر مقابله کرده و «شجاعت و آگاهی و ایستادگی» را تبلیغ کنند.

خامنه‌ای عادت دارد که گُنده‌گوئی کند و خودش را قوی نشان دهد. عادت دارد تا نشان دهد که اهل تسلیم و عقب‌نشینی نیست و عمد دارد واژه شکست را نیز به دهان نیاورد. با اینهمه به زبان خاص خودش بر ضعف و درماندگی و به یأس و هراس نیروهایش و ایجاد اختلاف بین آنها اشاره می‌کند.

خامنه‌ای با انتساب اعتراضات مردم به «آمریکا» و تاکید بر اینکه «هر کسی که مزدوری آمریکا را قبول کند، زیر گام‌ها لگدمال خواهد شد»، تلاش کرد تا به مردم ناراضی و خشمگین ایران بفهماند که قصد کوتاه آمدن و عقب‌نشینی ندارد و اوضاع همین است که هست! او با تاکید بر «لگدمال» کردن معترضین، به مردم پیام داد که با هرگونه اعتراض با سخت‌ترین شکل برخورد کرده و به نیروهایش نیز چراغ سبز نشان داد که دستِ باز دارند برای جلوگیری از «سقوط»، با حداکثر خشونت با اعتراضات برخورد کنند.

سخنرانی خامنه‌ای و پیام‌های مستتر در گفته‌های او نشان از آن دارد که او تا کجا از «یأس»، بی‌انگیزگی و ریزش نیروهایش در هراس است. او در ترس از چنین سرنوشتی است که تلاش می‌کند با بزرگتر شدن شکاف و «اختلافات» در بدنه نیروهایش جلوگیری کرده و همزمان تلاش می‌کند تا با ایجاد ترس در دل مردم معترض، از وقوع اعتراضات بزرگ خیابانی و «سقوط» رژیم پیشگیری کند.

خامنه‌ای در عجز و درماندگی از «انتقام سخت» از اسرائیل، به انتقام سخت از مردم ایران روی آورده است. او با فرمان «لگد مال کردن» مردم معترض، به نیروهای وفادارش پیام می‌دهد با این توهم که گویا نه با مردم بلکه در جنگ با آمریکا و اسرائیل هستند، با سرکوب و کشتار مردم معترض ایران، خود را تسکین دهند. غافل از آنکه، آنکس که در زیر چرخ خشم و اراده مردم نابود خواهد شد، رژیم ضد بشری و ضدایرانی او خواهد بود.

برگرفته از کیهان لندن

Loading


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این نوشته،  نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کند.

Loading