کوروش زمانی
ایران امروز در یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است؛ جایی که یک ملت، خسته از دههها سرکوب، فساد و بحران، در جستجوی راهی برای بازگشت به آزادی، عدالت، اقتدار و شکوهی است که چهل و پنج سال پیش از دست داد. رژیم جمهوری اسلامی، با بیش از چهار دهه سوء مدیریت و سرکوب گسترده، کشور را به مرز فروپاشی اقتصادی، سقوط اجتماعی و انزوای سیاسی کشانده است. در این میان، نیروهای اپوزیسیون نیز بارها تلاش کردهاند تا صدای اعتراض مردم را به یک برنامه عملیاتی برای تغییر رژیم تبدیل کنند، اما نبود یک رهبر برای هدایت جریان انقلابی، همواره بزرگترین مانع بر سر راه موفقیت این جنبشها به شمار میرود.
در این فضای مبهم و بحرانی، شاهزاده رضا پهلوی بهعنوان چهرهای که نام وی با تاریخ معاصر ایران گره خورده است، بار دیگر در فضای داخلی و بینالمللی، در مرکز توجهها قرار گرفته است. وی که وارث مشروع پادشاهی پهلوی، الگویی زنده از اندیشهی پهلویسم و نمادی از ثبات و پیشرفت ایران پیش از انقلاب سیاه ۵۷ است، توانسته خود را به عنوان تنها شخصیتی مطرح کند که بخشهای گستردهای از جامعه ایران، از جمله نسل جوان، او را به عنوان نماد مبارزه میشناسند. شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر مفاهیمی چون پرهیز از خشونت، دولت انتقالی، دموکراسی، سکولاریسم و حق تعیین سرنوشت از طریق رفراندوم، مسیری روشن برای دوران گذار از جمهوری اسلامی به یک نظام مردمی ارائه داده است.
شاهزاده رضا پهلوی، به دلیل مشروعیت و محبوبیت، دیدگاه دموکراتیک و توانایی برقراری ارتباط با جامعه بینالمللی، بهترین گزینه برای رهبری دوران گذار در ایران شناخته شده زیرا دارای مجموعه ویژگیهای منحصر به فردیست که هیچ گزینهی دیگری یارای رقابت با وی را در صحنهی سیاسی و اجتماعی ایران ندارد و حتی نزدیک به او نیز به چشم نمیخورد. این ویژگیها را میتوان از جنبههای مختلف سیاسی، شخصیتی، تاریخی و اجتماعی مورد بررسی قرار داد.
۱- «مشروعیت تاریخی و سیاسی»
شاهزاده رضا پهلوی وارث دودمانی است که در تاریخ معاصر ایران نقش بسزایی در آبادانی و پیشرفت کشور داشته است. پدرش، آریامهر محمدرضا شاه پهلوی، و پدربزرگش رضاشاه بزرگ، پایهگذاران ایران مدرن بودند. این مشروعیت تاریخی برای بسیاری از ایرانیان، به ویژه نسلهای قدیمیتر، یادآور دورهای از اقتدار، ثبات و پیشرفت است. این جایگاه تاریخی، به شاهزاده کمک میکند تا بهعنوان یک رهبر مشروع و محبوب شناخته شود، کسی که میتواند شکوه را به ایران بازگرداند.
۲- «تعهد به دموکراسی و حقوق بشر»
یکی از ویژگیهای کلیدی شاهزاده رضا پهلوی، تعهد آشکار وی به اصول دموکراسی، حقوق بشر و حکومت قانون است. برخلاف تصوراتی که ممکن است از یک نظام پادشاهی وجود داشته باشد، ایشان بارها تأکید کردهاند که به دنبال بازگرداندن نظامی مردمسالار به ایران هستند که از دل یک همهپرسی، بیرون آمده باشد. وی مدافع حکومتی مردممحور است بطوری که این باور را در سخنرانیها و مصاحبههای خود از دههها پیش تا به امروز، بدون کوچکترین تغییر رویکردی بارها تکرار کردهاند.
۳- «اعتدال و عدم تندروی»
شاهزاده رضا پهلوی توانسته است در فضای سیاسی پراکنده ایران، رویکردی معتدل اتخاذ کند. وی از رفتارهای تند و شعارزدگی که بسیاری از جریانها و شخصیتهای سیاسی گرفتارش شدهاند اجتناب کرده است. این رویکرد اعتدالی، ایشان را به چهرهای قابلاعتماد و قابل احترام برای گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است.
۴- «توانایی ایجاد اتحاد در میان اپوزیسیون»
یکی از چالشهای اصلی اپوزیسیون ایران، پراکندگی و عدم انسجام است. شاهزاده رضا پهلوی، به دلیل جایگاه نمادین و شخصیت کاریزماتیک خود، فارغ از موفقیتآمیز بودن یا نبودن آن، توانسته است شخصیتها و گروههای مختلف، از جمهوریخواهان تا مشروطهخواهان، را گرد هم آورد. وی بارها تلاش کرده است تا بجای تأکید بر اختلافات، بر نقاط مشترک تمرکز کند، به ویژه بر مهمترین هدف مشترک که همان سرنگونی جمهوری اسلامی است.
۵- «مشروعیت و محبوبیت در میان جامعه»
شاهزاده رضا پهلوی، به ویژه در سالهای اخیر، محبوبیت زیادی در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور پیدا کرده است. وی توانسته است با مردم ارتباطی نزدیک برقرار کند و صدای آنان را به گوش جهان برساند. مجموعه بیانیهها، مصاحبهها، فعالیتهای رسانهای، سخنرانیها و حضور در مجامع بینالمللی، جایگاه وی را بهعنوان یک رهبر مردمی تقویت کرده است.
۶- «شناخت از سیاست بینالملل»
شاهزاده رضا پهلوی در سالهای تبعید خود در کشورهای غربی، به ویژه در آمریکا، در حوزهی بینالملل، با نظامهای سیاسی و دیپلماتیک در ارتباط بوده. وی توانسته است روابطی را با سیاستمداران و نهادهای بینالمللی برقرار کند و از این طریق صدای مردم ایران را به جهان برساند. از این رو، شناخت وی از سازوکارهای بینالمللی، میتواند به موفقیت در جلب حمایت خارجی برای جنبش آزادیخواهی ایران کمک کند.
۷- «پایبندی به پرهیز از خشونت»
یکی از اصول مهم شاهزاده رضا پهلوی، تاکید بر مبارزه مسالمتآمیز و دوری از خشونت است. ایشان بارها اعلام کردهاند که انقلاب ایران باید با روشهای صلحآمیز انجام شود تا از تکرار خشونت و هرجومرج جلوگیری کند. این رویکردی است که میتواند اطمینان جامعه بینالملل را جلب کند.
۸- «صداقت و شفافیت»
شاهزاده رضا پهلوی در برخورد با مردم و رسانهها همواره با صداقت رفتار کرده است. وی به برخی مشکلات دوران زمامداری پدرش اذعان کرده و از برخی نارساییهای گذشته درس گرفته است. این میزان از شفافیت و فروتنی، وی را به شخصیتی باورپذیر و قابلاعتماد تبدیل کرده است.
۹- «روحیه فداکاری و استقامت»
شاهزاده در تمام سالهای تبعید، با وجود فشارها و محدودیتها، هرگز از مبارزه برای آزادی ایران دست نکشیده است. این روحیه استقامت در مبارزه و تعهد به آرمانهای ملی، ایشان را به رهبر مناسبی برای شرایط حساس و بحرانی تبدیل کرده است.
۱۰- «تمرکز بر برنامهریزی بلندمدت»
شاهزاده رضا پهلوی بجای وعدههای زودگذر و مقطعی برای جلب تظر جامعه، بر برنامهریزی منطقی و بلندمدتِ ساختارمند برای آینده ایران تأکید دارد. وی بارها در مورد نیاز به تشکیل دولت انتقالی، برگزاری رفراندوم و تدوین قانون اساسی جدید صحبت کرده است و برنامههای جامعی برای فردای پس از آزادی ایران در اختیار دارد. این دیدگاهِ آیندهنگرانه، اعتماد مردم به رهبری شاهزاده رضا پهلوی را افزایش میدهد.
۱۱- «تاکید بر منافع ملی و هویت ایرانی»
ملیگرایی شاهزاده رضا پهلوی نقطه قوتی کلیدی در نقش او بهعنوان رهبر اپوزیسیون ایران است. او با تاکید بر منافع ملی و هویت ایرانی، توانسته است ایرانیان را از طیفهای مختلف فکری و قومی متحد کند. ملیگرایی او بر اساس اصولی همچون تمامیت ارضی، حفظ فرهنگ و تاریخ ایران، و استقلال کشور از دخالتهای خارجی استوار است. این رویکرد، نه تنها جلوی تکرار اشتباهات تاریخی مانند انقلاب ۵۷ را میگیرد، بلکه بستری برای ساختن آیندهای آزاد و دموکراتیک فراهم میکند که در آن، منافع ملت ایران اولویت نخست باشد.
اکنون که به آخرین روزهای حیات رژیم جمهوری اسلامی نزدیک میشویم، بسیار مهم است تا با توجه به رهنمونهای شاهزاده رضا پهلوی، از تکرار فاجعه ۵۷ جلوگیری کنیم.
تجربه ۵۷ نشان داد که فقدان یک رهبر ملیگرا و دموکرات و نبود برنامههای دقیق و جامع در راستای حفظ منافع ملی بود که کشور را به سمت نابودی سوق داد. شاهزاده رضا پهلوی با تاکید بر لزوم برنامهریزی برای دوران گذار، قصد دارند از تکرار این اشتباه جلوگیری کنند.
اقدامات پیشنهادی شاهزاده برای دوران پسا جمهوری اسلامی عبارتند از:
– تشکیل دولت انتقالی با مشارکت تمامی گروههای سیاسی.
– برگزاری رفراندوم آزاد برای تعیین نوع نظام حکومتی آیندهی کشور.
– سازماندهی کارگروهایی در حوزههای مرتبط با زیرساخت برای پر کردن موقت خلعِ پیش از تشکیل دولت
– بازسازی ایران با بهرهگیری از دانش و کارشناسان و متخصصان ایرانی در دوران پس از فروپاشی نظام جمهوری
اسلامی.
– تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی دموکراتیک برای جلوگیری از تمرکز قدرت.
اکنون زمان انتخاب است. زمان آن رسیده است که تمامی جریانهای سیاسی، اجتماعی و ملت ایران به همراه نظامیان داخل کشور، حمایت قاطع خود را از شاهزاده اعلام کنند تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری و مسیر برای ساختن آیندهای دموکراتیک و روشن هموار شود.
لازم به یادآوری است که قطار انقلاب در همراهی شاهزاده رضا پهلوی در میان تودههای جامعه ایران در داخل و خارج به راه افتاده و هر آنکه از این قطار جا بماند در فردای آزادی ایران رو سیاه خواهد شد. چنانکه در روزهای گذشته، شاهد اظهار نظرها، بیانیههای کتبی و شفاهی از سوی جریانها و شخصیتهای مختلف بودهایم. از جمله بیانیه «ستاد مشترک عملیاتی (سمع)» که اعلام کرد، جمع کثیری از نیروهای مسلح نظامی و انتظامی – اطلاعاتی و امنیتی ایران، از پیام سرنوشتساز شاهزاده رضا پهلوی برای پذیرش رهبری دوران گذار از جمهوری اسلامی در این پیچ تاریخی اعلام سپاسگزاری و خرسندی کردند و خواستند که آخوندها، پاسداران و بسیجیان که دستشان به خون مردم ایران آغشته نشده و دل در گرو خانوادههای خود دارند، شتابان با شاهزاده رضا پهلوی پیمان ببندید.
در این بیانیه از همهی ارتشیان خواسته شده تا بیگمان، بر سوگندی که برای نگهبانی از میهن خوردهاند پایبند باشند و با حمایت از «رضا شاه دوم»، وفاداری خود به کشور و ملت را نشان دهند.
همچنین از تمام نیروهای کشوری و مردمی درخواست شده که نافرمانی های مدنی و اعتصابات سراسری را هر چه زودتر آغاز کنند.
همزمان تشکیلات «پادشاهی ایران» با پوشش رسانهای «تلویزیون فَره ایران» نیز ضمن حمایت بیچون و چرا از شاهزاده رضا پهلوی اعلام کردهاند: «در این گردنهی سرنوشت سازِ تاریخ، پیوستگی همگی نیروها، در پشتیبانی و همراهی از راهبری و رهبریِ رضا شاه دوم، دولت موقتِ زیر فرمان ایشان، در ایران و فراسوی گیتی، برای بازپسگیری ایران از رژیم اهریمنی حاکم بر آن را، خواهانیم. رستاخیز ایران به آرِش و معنی خیزشِ رستگاری، بسیار نزدیک است.
این واکنشها از سوی تشکیلات و اشخاص به ویژه بازخوردهای مثبت بیسابقه در شبکههای اجتماعی، در راستای پیامی است که شاهزاده رضا پهلوی برای ملت ایران به ارمغان آورد.
شاهزاده رضا پهلوی با بیان این که بنا به درخواست «ملت بزرگ ایران»، آمادگی خود را «برای هدایت تغییر و رهبری دوران گذار» اعلام میکند، تاکید کردند که «توان من ناشی از قدرت شما است».
شاهزاده رضا پهلوی، روز پنجشنبه ۲۴ آبان در پیامی خطاب به «ملت ایران» گفت: «تحولات جهانی و منطقهای، فرصت تازهای را برای بازپسگیری و نجات ایران فراهم کرده و امروز، جمهوری اسلامی از هر زمان دیگری ضعیفتر و در مواجهه با بحرانها، درماندهتر است».
ایشان با تاکید بر این که «اکنون بزرگترین نقطهضعف این رژیم، نداشتن مشروعیت و مقبولیت مردمی است» اضافه کرد: «ایران ما سرشار از منابع طبیعی و ثروت انسانی است، بنابراین مردمش هرگز نباید دغدغهی آب و نان، دارو و درمان و سوخت و برق را در گرما و سرما داشته باشند؛ به ریال دستمزد بگیرند اما با دلار ۷۰ هزار تومانی و گرانی افسار گسیخته، به سختی روزگار بگذرانند»!
شاهزاده رضا پهلوی مشکلات روزافزون مردم ایران را «ناشی از بیکفایتی و فسادی» دانست که «با تار و پود این رژیم، گره خورده است» و افزود: «جمهوری اسلامی، اساسا، اراده و توان ادارهی کشور و تامین ابتداییترین نیازهای مردم را ندارد. آنها که به مردم ایران، وعدهی آب و برق مجانی میدادند، سرزمین ثروتمندمان را خشک کردند و به عصر تاریکی بازگرداندند و چشمانداز تمدن بزرگ ما را با وحشتی بزرگ جایگزین کردند».
وی دو راه پیش روی مردم ایران را در این دوره حساس» مورد تاکید قرار داد و گفت: «یا نظارهگر و منتظر باشیم تا شاید دیگران تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهی ملی، خودمان موتور محرک تغییر باشیم و خواست ملتِ ایران را در میهنمان و در اتاقهای فکر و دالانهای قدرت در سراسر جهان به کرسی بنشانیم. انتخاب من، بدون تردید، گزینهی دوم است».
شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد: «من بنا به خواست شما، آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کردهام. توان من ناشی از قدرت شماست. نیرویی را که از تداوم مبارزه و اعتراضات حقطلبانهتان میگیرم، در مسیر استقرار دولتی ملی، و جلب حمایت حداکثری جهانی برای تحقق آن، به کار میبندم».
وی اضافه کرد: «اینک، زمان انتخاب است. بیاییم با عزمی راسخ، به سوی آیندهای روشن، آزاد، مرفه و آباد حرکت کنیم».
ایشان در پیامی دیگر گفتند: «فرزندان دلاور ایران؛ شما نگهبانان این مرز و بوم جاویدید. سرنوشت ایران به دستان شما رقم خواهد خورد. این وظیفه تاریخی ماست که آیندهای آزاد و آباد برای کشورمان بسازیم. اکنون زمان اتحاد و برخاستن برای ساخت فردایی بهتر است. آیندهای که در آن، ایران، آزاد و مستقل باشد و در سایه یک دولت ملی، سکولار و دموکراتیک، جایگاه شایسته خود را در منطقه و جهان باز یابد.
ایران از آنِ ماست و سرنوشت آن را ما همراه یکدیگر رقم خواهیم زد.
برگرفته از کیهان لندن