باقر محب علی
تولید ادبیات سیاسی «فیک» یا جعلی و تقلبی احتمالا ریشه کهن حتی در سرزمین تاریخی اما غیرپیشرفته ما دارد؛ کلماتی مانند بابی، لیبرال، نوکرامپریالیسم، لمپن پرولتاریا، دشمن خلق، رهبر توده، کمپرادو، مستضعف و اخیرا راست افراطی.
این مفاهیم برساخته غرب (چون ما نه تولیدکننده علم هستیم و نه دانش) معمولا در کشور ما از چهارچوب غربی خود خارج شده و بر حسب منافع گروه، سازمان و گرایش سیاسی استفاده میشود.
هدف استفاده مکرر از اینگونه ادبیات «فیک» احتمالا آسیب زدن به دستگاه فکری مخاطب و خراب کردن بازی طرف مقابل است و نه الزاما ساختن بازی و سامان برای گویندهی آن.
دیربازی نیست آخرین مدل از اینگونه ادبیات نیز به بازار آمده: «راست افراطی»!
راست افراطی در غرب امروز کاربرد گستردهای پیدا کرده و احزاب و یا افراد افراطی راست در مجارستان، ایتالیا، سوئد، فرانسه و لهستان بادی در بادبان گرفته و پیش میروند.
سابقه مخوف ناسیونال سوسیالیستها و فاشیستها در اروپا، ذهنیت وحشتناکی را از آنها تداعی میکند. شبیهسازی و اینهمانی قلمداد کردن راست افراطی آدمخوار در اروپا با پادشاهیخواهان ایران برای ضربه زدن به این جریان اخیر است و تولیدکنندگان ادبیات سیاسی «فیک» عرصه سیاسی ایرانیان به ویژه در خارج کشور نیز با توجه به همین نکته شروع به بمباران تبلیغاتی جریانی نمودهاند که آن را رقیب خود میپندارند.
این در حالیست که مفاهیم سیاسی از این دست الزاما با نمونه غربی خود همپوشانی ندارد و از همین رو مقایسه آن بیجا و بیپایه است. جریان پادشاهیخواه ایران نه تنها یهودستیزی رایج در راست افراطی غرب را ندارد بلکه به شدت طرفدار اسراییل است. در حالی که راست افراطی غرب از اقتدار روسیه حمایت میکند اما جریان پادشاهیخواهی ایران رویکردی طرفدار غرب دارد. اما چه جریانی در ایران ضد اسراییل و طرفدار روسیه است؟
ساخت مشابه داخلی بر اساس نسخه راست افراطی غرب از راستگرایان ایران اشتباه است و البته که با اینگونه نوشتارها احتمالا تصحیح نخواهد شد چون اشتباهی به عمد است و نه سهوی!
راست افراطی آنگونه که ما در غرب دموکرات میبینیم، کسب رای یا نشت انتخاباتیاش را از راست میانه میگیرد. این بدان معناست که راست افراطی پایگاه اجتماعیاش و جذب نیرو را نه از چپ بلکه از راست میانه و نهایت مرکز انجام میدهد و نه از چپ.
این را هم باید یادآوری کرد که سازندگان ادبیات «فیک» این توقع نابجا را هم از شاهزاده دارند که جریان «راست افراطی» را کنترل کند! آنهم در حالی که چشم در برابر بخش عمدهای در طیف مقابل ایشان که قومگرا، استالینیست، تجزیهطلب و همپالکی و همکار جمهوری اسلامی بودهاند بستهاند ولی ذرهبین در دست گرفتهاند تا عیب و ایراد در طرفداران شاهزاده پیدا کنند!
هرگاه طیف مقابل پادشاهیخواهان که ادعای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر دارد به این هوشمندی رسید که نیاز به رهبری مشترک درون یک جبهه دارد، آنگاه موضوع کنترل راست افراطی و چپ افراطی هم میتواند در سطح رهبران مورد گفتگو قرار بگیرد. تا آن هنگام عاقلانه این است که هر یک به امور خویش بپردازند.
برگرفته از کیهان لندن
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این نوشته، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمیکند.