سروده شهریار دادور
ببین سرسبز و خوشرنگ و برومندم
ببین پربرگ و پرشاخ و تنومندم
اگرچه زخمی از کین تبرداران
ولیکن ریشه در خاکم
چنینم من
شکوهمندم.
گیرم که در باورتان به خاک نشستهام
و ساقههای جوانم
از ضربههای تبرهاتان
زخمدار است؛
با ریشه چه میکنید؟
گیرم که بر سر این بام
بنشسته در کمین پرندهای
پرواز را علامت ممنوع میزنید؛
با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنید؟
گیرم که باد هرزهی شبگرد
با های و هوی نعرهی مستانه
در گذر باشد؛
با صبح روشن پر ترانه چه میکنید؟
گیرم که میزنید
گیرم که میبْرید
گیرم که می کُشید؛
با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟