سروده صدیقه وسمقی
آی مردان جبهه های جنوب و غرب!
زنان کفش های آهنین به پا کرده اند
پوتین های شما کجاست؟
چه نشسته اید
که هر آنچه به دست آورده بودید
به باد رفت
دشمن به خانه ها زده است
به مدرسه ها حمله کرده است
دختران و پسرانتان را دریده است
و چشمان زنانتان را نشانه رفته است
دشمن اموالتان را ربوده است
نگاه کنید
سیاه چالها
بیشتر از حجم تمام تاریخ
پر است از جوانانتان
که زندگی را صدا می زنند
امروز روز جبهه است
امروز همه جا جبهه است
از جنوب تا شرق
از شمال تا غرب
تا قلب میهن
جوجه های شیطان
که هر روز سر از تخم ها درمی آورند
هوا را مسموم کرده اند
و بر چهره ی مادرتان لجن پراکنده اند
کو آن غرش هایی که رعد را می ترساند؟
کو آن گامهایی که زمین را می لرزاند؟
خانه را لجن گرفته است
آی مردان جبهه های جنوب و غرب!
برخیزید
باید زندگی را برای بچه هایمان پیدا کنیم
باید دریا را بیاوریم
و لجن ها را بشوییم
اینجا نباید مرداب شود