سروده م. روشنی « سیروس»
شب چهارشنبه سوری سور بخـــشید
بدل آینده ای پرنور و هم پرشوربخشید
برای دفع غمهای ملالتبار اوضاع
رفیقان را شرابی از بن انگور بخشید
****
چهار شنبه سوری سرود سرخ مراسمها
گرمی بخش دل داغ دیـد گان جنایتها
مخلوط با شعله های سرکش
شادیهای به غارت رفته کودکان و جوانان است
جهش خشم و نفرت از دل شعله های آتش چهارشنبه ســوری
حواله ی جان جلادان خون آشام است
زبانه کش فریاد مظلومان
و بر ملا کننده ی نقشه هایرمزورانه سیاهکاران ملالت پروراست
شلیک نفرت بردشمنان مراسم و سنتهاست
درهم کوبنده ی ریاکاری و جهل وجنون
جهالت پروران جنایتکاراست
شعله های سوزان آتش چهارشنبه سوری
سوزاننده ی دیوار ضخیم ظلمات ظالمان
و ریشه ی طایفه تبهکاران
تحریک وتابش نور و حرارت غیرت
دردلهای محصور شده درتاریکی جهل
وتشویق غیور مردان آرزومند آزادیست
خشم و نفرت غیور زنان و آزاد مردان شجاع
نه چندان دیر قصابخانه وحشیان بی سروپا را
ویران کرده بزباله دان تاریخ خواهد فرستاد
بامید آن روز-
با درود به انسانهای پاک سیرت و جانباختگان همیشه زنده
م. روشنی « سیروس »