سروده م. روشنی « سیروس »
این بی شرفان بی خرد و دین پرستند
باجهل و ریا ساغر و پیمانه شکستند
از غیرت و از شرم وحیا عاری و پاکند
دزدند و جنایتگر و دلار پــرســتند
خونخوار و قسی قلب و حرامزاده و بیعار
در فتنه و کودک کشی رکورد شکستند
در جاده ی تزویر و ریا گام نهادند
تن را زغبار ره بیداد نشستند
آز و طمع حور بهشت و لب کوثر
چون وعده بدل داده ای ازروز الستند
یکعده دیگر ازاین قوم جنایتگر مزدور
دستچین شده از جمع جفا پیشه ی پستند
دردایره پستی و بیغیرتی بی تا و رقیبنــد
ازریختن خونهای عزیزان وطن سر خوش ومستند
عمامه بسر چون لگنی روی نجاست
با دلق و عبا بر تن نسناسی خود هیز نشستند
هر روز به یک حقه و شکلی سر منبر
مشغول حرامزادگی و توطئه هستند
از دفتر دانائی و از فهم وشعور بیخبرانند
راه شرف و غیرت و مردانگی هرگز نجستند
باشد که عزیزان وطن در ره این راه مقدس
تا مقصد خود روز و شب هرگز نخسبند
با درود به جانباختگان همیشه زنده و فامیل پر افتخار و شرافتمندشان
م. روشنی « سیروس » دسامبر 2022
دستهای پلید دشمنان بشریت آغشته بخون پاک جوانان بیگناه و رهروان مظهر آزادگی و شرف است
هر روز گلی از گلستان باغ آزادمردان را پرپر میکنند
یک مشت وحشی بی همه چیز از شرف و غیرت وانسانیت بدور با داس دنائت بدروکردن گلهای باغ انسانیت دست بکارند.
این وحشیان بی مهارند، ظالم و جانی و جفا کارند
تسخیر کنندگان هاری که از فاسد ترین بی شرم ترین و بی ارزش ترین انسانهای جهان پیشی گرفته اند دستچین شده توسط رئیس دزدان و جنایتکاران کودک کش
این وحشیان لجام گسیخته غیورترین و باارزش ترین جوانان باشهامت وطن ما را مانند آنکه موری را زیرپای کثیف خود بالذت له میکنند بدار می آویزند و مادرانیکه سالها با زحمت و مشقت شبان روزی در بزرگ کردن و تربیت جگر گوشه های خود رنج برده اند را یکباره و بدون انتظار داغدار می نمایند - کجا توان پیدا کرد چنین وحشیگرانی پست فطرت؟
در وجود این وحشیان ذره ای احساس انسانیت عطوفت انسانی وجود ندارد...