سروده م. روشنی « سیروس »
لباس مرگ به اندام شیخ بسی زیباست
ولیک زشت و بلند این قبا به قامت ماست
بیار باده که تا راه راستی گیریم
که گفته ام به تکرار بقای ما آنجاست
زچاک دید ه ی اوباش خرابی از مستیست
خــرابی از یــد آخوند و هم خرابی ماست
برای ریختن خــون فــاســـــد آخـونــد
خبر دهید که چنگیز پی خجسته کجاست؟
ز حـد گذشت ظلم و جور و کس نمی پرسد
که سر زمین جم از ماست یا ز آخوندهاست؟
بگو به شیخ ریا کار خرف و جهل پرور
که روزگار پریشان ما زدست شماست
خراب مملکت ازدست فسق دزد خانگی است
زدست غیر چه نالیم غیر میان مردم ماست
ز عدل و داد نه پرسید که نیست و نایابست
که قاضی قاتل وحکمش فنای کشور ماست
اگر که پرده بیافتد کارآخوند و رهبر اوباش
عیان شود به عارف وعامی که ذاتشان رسواست
با درو به انسانهای راستین و پاک سرشت
اکتبر 2022