kibutsپرویز هدایی

«در یک نکته همه توافق دارند: و آن اینکه پس از پایان جنگ، می‌بایست امنیت اسراییل تضمین شده، و به موازات آن بازسازی غزه و برپایی حکومت نوین آن.» (پروفسور «چیمرمن» و «سیمون اشتاین»، نشریه «تاگس اشپیگل»)(۱)

اما تنها این نشریه آلمانی نیست که بیش از هر چیز در سودای دوران «پسا حماس» در غزه و بازگشت به شرایط عادی است. بلکه، حتی در ایران زیر چکمه سپاه، بسیاری از نشریات درباره دوران پس از پایان جنگ غزه می‌نویسند. اما آیا به راستی از خاکستر جنگ غزه ققنوسی بال خواهد گشود و برپایی دولت و نظام نوین در غزه و فلسطین چه تاثیراتی در منطقه، ایران و اسرائیل خواهد داشت؟

خواب آشفته جمهوری اسلامی و حماس

«سید رضی موسوی از برنامه‌ریزان عملیات ۷ اکتبر بود.» (مجتبی توانگر، نماینده مجلس)

«همزمانی عملیات غافلگیر کننده حماس (۷ اکتبر) با سخنرانی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در چند روز قبل از آن، درباره مخالفت با عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل عبرت‌آموز است.»(نشریه جوان، وابسته به سپاه پاسداران)

جمهوری اسلامی و حماس رویایی اهریمنی در سر داشتند. در این رویای اهریمنی به دنبال عمیات ۷ اکتبر سپهر سیاسی خاورمیانه آشفته و پروسه به‌رسمیت شناختن متقابل عربستان اسرائیل مختل، اسرائیل هم به سبب اختلافات داخلی و وجود گروگان‌ها عملا ناتوان از عکس‌العمل قاطع، نیمه‌فلج می‌ماند.

اما تقریبا بیشتر این محاسبات غلط از کار درآمد، در اسرائیل اختلافات داخلی به سرعت به حاشیه رفته، «کابینه وحدت» اداره امور را در دست گرفت: درهم شکستن ماشین جنگی و ترور حماس، آزادی گروگان‌ها و بازسازی غزه در صدر برنامه‌ها قرار گرفتند.

مذاکرات عربستان اسرائیل هم گرچه موقتا متوقف شده، اما کمتر کسی در آن شبه دارد که روند شناسائی متقابل به‌زودی پیگیری خواهد شد.

از همه مهم‌تر، چهره‌ای که رژیم با صرف میلیارد‌ها دلار در میان پاره‌ای از عقب مانده‌ترین اقشار عرب برای خود ساخته بود به شدت تکان خورد. در اثبات این امر کافی است مراجعه شود به مقالات و ویدئو‌های فضای مجازی جهان عرب در ماههای گذشته، به‌ویژه سخنرانی رهبر سابق حزب‌الله لبنان خطاب به خامنه‌ای.

حماس هم اگرچه مدتی از حمایت جمعیت وسیعی، متشکل از افراطیون مسلمان تا به اصطلاح «چپ»‌ها، در خیابان‌ها و میادین اروپا و امریکا برخوردار شد، اما عرصه را شدیدا در افکار عمومی معتدل‌های جهان عرب و اکثریت شهرنشینان کشور‌های جهان آزاد باخت، چیزی که با ظرافت می‌توان آن را، حتی در کنفرانس‌های رسمی هم، دریافت(۲).

از همین روست که حماس با نمایش‌های تهوع‌آور، مثل آزادسازی چند شهروند آسیای جنوب شرقی، خداحافظی‌های نمایشی به هنگام تحویل گروگان‌ها و یا به کارگیری کلماتی نظیر «خواست جامعه جهانی» در بیانیه‌های رسمی، شکل مسخره‌ای از پایبندی به اخلاق و پرنسیب را به نمایش می‌گذارد.

کجا ایستاده‌ایم؟

اسرائیل: اکنون پس از ۷۰ سال در میانه یکی از سهمگین‌ترین آزمون‌های تاریخی و یکی از نقاط عطف خود ایستاده، و می‌توان حدس زد یکی از فاکتورهای مهم تحولات آینده خاورمیانه نتیجه حوادث چند ماه آینده اسرائیل خواهد بود: اما آنچه تقریبا حتمی است، بر کناری نتانیاهو پس از پایان جنگ حماس از سوی کمیسیون بررسی جنگ اسرائیل خواهد بود، تصمیمی شبیه آنچه برای «گلدا مایر» پس از جنگ «یوم کیپور» در ۱۹۷۳ گرفته شد(مراجعه شود به مصاحبه لاپید، نخست وزیر اسبق اسرائیل، با نشریه آلمانی بیلد و همچنین اظهارات ژنرال «زیرا»، رئیس ستاد وقت ارتش اسرائیل، در رابطه با دیدار ملک حسین، پادشاه وقت اردن، از تل آویو) (۳)

دولت بعدی اسرائیل، چنانکه شواهد نشان می‌دهند، معتدل‌تر خواهد بود.(۴)، اگرچه پس لرزه‌های ۷ اکتبر هنوز جامعه اسرائیل را رها نکرده و سالها با آن خواهد بود، اما با خاموشی توپ‌ها و در صورت همیاری امریکا و عربستان در مدیریت آینده غزه و کرانه باختری و وزیدن روح تازه‌ای در کالبد «دولت خود گردان» و دوران نوینی یعنی دوران «پسا حماس» شکوفا خواهد شد.(۴)

غزه و حماس: «یکی از بچه‌هائیکه بعد از ۵۰ روز از اسارت آزاد شد، گفت: در دوران اسارت توسط یک معلم که در خدمت سازمان ملل بود،«نگه داری می‌شد». این معلم خود ۱۰ فرزند داشت، و مرا در یک اتاق زیر شیروانی محبوس کرده و از دادن غذا کافی و دارو لازم خودداری می‌کرد»... «بچه گروگان دیگری توسط یک پزشک غزه‌ای نگه داری می‌شد، که از دریافت ضروریات محروم بود».(کانال ۱۲ اسرائیل)

«موسی ابومرزوق»، از رهبران سیاسی حماس: «حفاظت از جان مردم غزه، وظیفه ما نیست، بنابراین موظف نیستیم آنها را به درون دالان‌های زیر زمینی راه دهیم، آنها پناهنده هستند، اسرائیل و سازمان ملل باید از آنها مواظبت کنند.»

این تصاویر و اظهارات را اضافه کنیم به آنچه از ۷ اکتبر شنیده و دیدهایم، تا عمق فاجعه‌ای که در این سالها در غزه بوقوع پیوسته است را دریابیم و جامعه‌ای را ببینیم که تمام ارکانش با هم سقوط کرده‌اند. بدون شک خواندن کتاب «پسر حماس»(۹) نوشته «مهسب حسن یوسف»، پسر اول یکی از بنیانگذاران حماس، تصویر دقیق‌تری از دنیای فکری این جامعه، دنیایی که متاسفانه در این ۷۰ سال بر پایه‌های ناموزونی بناگشته، بدست می‌دهد.(۵)

البته اینجا در پی بررسی همه‌جانبه جامعه غزه نیستیم، اما قابل ذکر است که ۷۵ در صد جوانان غزه شغلی ندارند و ۸۰ در صد غزه‌ای‌ها از کمک‌های پرداختی سازمان‌های بین‌المللی زندگی می‌گذرانند و این سیری نزولی است، و چنانکه آمارهای رسمی موید آنست، در ۱۶ سال اخیر اقتصاد غزه به نحو اسفباری حتی در مقایسه با کرانه باختری عقب مانده است(۶).

درحالیکه غزه در یکی از زیباترین مناطق مدیترانه واقع شده و سرزمینی حاصلخیز دارد که می‌تواند درآمد مناسبی از صید ماهی و کشاورزی، و در آینده نزدیک منابع وسیع گاز، داشته باشد. به‌علاوه سالانه میلیارد‌ها دلار از سوی قطر و جمهوری اسلامی به سوی غزه روان است، اما این منابع تا کنون در خدمت آن بوده تا میلیونرها گردن کلفت رهبری حماس میلیادر شده، و یا صد‌ها کیلومتر تونل‌های بتنی در اعماق زمین برای حمله به اسرائیل حفر شوند.

نکته دیگری که در رابطه با غزه قابل توجه است: بیش از نیمی از جمعیت غزه را «آوارگان جنگ ۱۹۴۸» تشیل می‌دهند، که بخشی هنوز در اردوگاه‌های پناهندگی زندگی می‌کنند، پدیده‌ای که ما در هیچ جای دیگری در جهان مشابه آنرا شاهد نیستیم. فراموش نکنیم ده‌ها و شاید صد‌ها میلیون نفر در اروپا و آسیا پس از جنگ جهانی دوم آواره شدند، در همه این موارد آنها در سرزمین جدید برای خود خانه و زندگی نوینی را بنا کردند و تا اندازه‌ای در جامعه محلی حل شدند.

اعراب هم سرزمینی وسیع با ثروت‌های قابل‌ملاحظه‌ای در اختیار دارند که می‌توانستند و می‌توانند شرایط یک زندگی نوین را برای آوارگان جنگی خود فراهم کنند، و در کنار اسرائیل که بار‌ها دعوت به صلح و بازگشت به پشت مرز‌ها را داده بود به زندگی صلح‌آمیزی بپردازند، و از اسرائیلی‌ها که چه به لحاظ روابط اجتماعی و چه به لحاظ تکنیک قدم‌ها جلوتر بوده‌اند، بسیاری بیاموزند. متاسفانه اعراب و فلسطینیان مسیر دیگری را انتخاب کردند، که آنان را بدوزخ کنونی رهنمود.

همه اینها نشانگر چیست؟

جامعه فلسطینی، بویژه غزه، متاسفانه در پرتگاه سهمناکی دست و پا می‌زند، که «پسر حماس» ابعادی از آن را نشان می‌دهد، به سخن دیگر پروژه نادرست تقابل آشتی‌ناپذیر فلسطینیان با اسرائیل نه تنها میلیارد‌ها دلار ثروت منطقه را نابود ساخته و فلسطینیان را در مغاک ذلت اقتصادی و اجتماعی فروافکنده، بلکه متاسفانه سایه شوم خود را بر اسرائیل هم انداخته وپروسه‌ای را رقم زده که حاصلش جایگزینی اسحاق رابین و گلدا مایر با نتانیاهو بوده.

جمهوری اسلامی و نیابتی‌هایش: «جنگ غزه برای رژیم ایران هدیه‌ای بود، قبل از همه از آن جهت که متحدش، حماس، در ۷ اکتبر خودش را وحشتناک‌تر از آنچه تصور می‌شد نشان داد. به گفته یک دیپلمات سابق تهران در سازمان ملل: آنها، جمهوری اسلامی و نیابتی‌هایش، نشان می‌دهند که غرب به جمهوری اسلامی برای یک خاورمیانه با ثبات نیازمند است».(اکونومیست، ۱۴ دسامبر ۲۳)(۷)

جمهوری اسلامی این رویای اهریمنی را در سر داشت که به مدد تشنجی که پس از ۷ اکتبر بر منطقه سایه خواهد انداخت، اتمسفر جنگی را، شبیه دهه شصت، بر کشور برپا کند. از آن رو میزان اعدام‌ها بیش از پیش افزایش یافت، مرگ عزیزمان «آرمیتا گراوند» اعلام گردید، طیفی از حاکمیت که تا اندازه‌ای با «هسته سخت» فاصله داشتند، مجبور یا ترغیب به نوشتن ستایش نامه در رسای حماسه ۷ اکتبر و حماس شدند(۸). رژیم در اولین جمعه پس از ۷ اکتبر در شهر زاهدان، در اقدامی بی‌سابقه، حکومت نظامی اعلام نشده برقرار کرد.

اما جامعه به هیچوجه سرخم نکرد، برعکس در ورزشگاه‌های ایران در اقدامی شگفت‌انگیز همبستگی خود را با مردم اسرائیل نشان دادند، واقعه‌ای که به سرعت در تمام محافل سیاسی دیپلماتیک و ورزشی جهان منعکس گردید. دختران و زنان ایرانی، در رد حجاب اجباری، ذره‌ای عقب ننشستند، و اکنون اعتصابات کارگری و صنفی بار دیگر قدرتمند خواسته کارگران و اصناف را روی میز گذارده‌اند.

در صحنه سیاست منطقه و جهانی که رژیم امید داشت در پرتو جنگ غزه به یک بازیگر بزرگ منطقه تبدیل شود، در عمل به نتایجی معکوس رسید: جمهوری اسلامی تقریبا به هیچ یک از نشست‌های مهم دعوت نشد، و یا نظیر نشست فوق‌العاده سران کشورهای اسلامی در عربستان، جدی گرفته نشد. به‌علاوه سفیران ایران در آلمان و انگلیس به وزارت خارجه مربوطه احظار و در رابطه با دست داشتن جمهوری اسلامی در عملیات تروریستی بر علیه یهودیان و اپوزیسیون ایران اخطار دریافت کردند.

در امریکا سیاست مماشات دولت بایدن در محافل بالا دستی رسمی کشور نظیر کنگره، سنا و اتاق‌های فکر به شدت رنگ باخته، حتی کنگره با اکثریت بزرگی تصمیم به بلوکه کردن ۶ میلیارد دلار در قطر گرفت.

همه اینها دیر یا زود انعکاس خود را بر تحولات درون کشور هم خواهد داشت، امواج جدید انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را شاهد خواهیم بود.

خاور میانه به کدام سو می‌شتابد؟

«بر سردر «موزه بردباری» در تل آویو، لوحی به زبان‌های گوناگون به نام «استر‌های زندگی» با تصاویر «مهسا امینی» و «شیرئل حییم‌پور»، سرباز اسرائیلی ایرانی‌تبار، نصب است. شیرئل حییم‌پور دختر سرباز شجاعی که با شهامت شگفتی جان شیرین در مقابله با تهاجم وحشیانه حماس در ۷ اکتبر از کف داد، و جان‌های بسیاری را نجات داد.»

این لوح سمبولیک شاید فراتر از دهها کتاب، درس‌آموز مبارزان و نسل‌های نوین خاورمیانه است و می‌آموزد که راه سعادت و رهایی از هیولائی که بیش از چهار دهه سایه‌اش را بر خاورمیانه افکنده چیست: وحدت و اتحاد تمام نیرو‌های سکولار دموکرات خاورمیانه.

پایان تشکیلات حماس را می‌توان در افق دید، و مطمئنا بکار بردن تاکتیک جنگ چریکی و پنهان شدن بیش از پیش در میان مردم که چندی است حماس بدان متوسل شده، نمی‌‌تواند این مرده متعفن را نجات دهد، ورود حزب الله هم به جنگ همه جانبه با اسرائیل بیشتر شباهت به خودکشی خواهد داشت، به‌علاوه تشکیل ائتلاف دریایی متشکل از دست‌کم ۱۰ کشور برای حفاظت از دریای سرخ و باب المندب، در کنار توصیه بسیاری از فرماندهان نظامی امریکا به بایدن که تحمل نا امنی در منطقه‌ای که ۴۰ درصد ترافیک دریائی آسیا و بیش از ده درصد ترافیک دریائی جهان از آن می‌گذرد، بیش از این به صلاح نیست.

با در نظر گرفتن همه این نکات آشکار است که خاورمیانه به سوی یک نطقه عطف تاریخی می‌رود که برای عبور از آن باید حداقل بسیاری از شاخک‌های این دایناسور قرون وسطایی قطع شده، و ما با منطقه آرام‌تری روبرو باشیم. اما برای آنکه این گذار پر ثمر باشد، خاورمیانه نیازمند چندین و چند جنبش «زن، زندگی آزادی» است. به خاورمیانه‌ای نیازمندیم که سرود عشق و محبت ملل را، به جای سرود خشم و انتقام سر دهد.

دهه‌هاست که خمینی و خامنه‌ای آوای منحوس خشم، انتقام و تحجر ماقبل قرون وسطایی بر فراز ایران و منطقه سر داده‌اند، آوای مسمومی که ایران زیبای ما را به مخروبه‌ای بدل ساخته که بر فراز آن چوبه‌های دار به پیشوازدختران وپسرانمان می‌روند و تنها جغد‌های نغمه سرایش نعلین پوشان متحجرند.

و چون سکوت اهریمنی پس از قتل عام حاکم شد، حاج آقا‌های شکم‌گنده با حرم‌سرا‌های جور واجورشان و میلیون‌ها دلار اندوخته‌های بانکی‌شان صحنه گردان گردند، درست آنگاه «جولیا بطرس» و انواع و اقسام «چپ‌های محور مقامتی» را روانه حرمسرا و دفاتر خود کنند.

آری ما دیگر نیاز به شنیدن چنین سرود‌هائی نداریم:

میلیون‌ها عرب کجا هستند؟
ملت عرب کجا هستند..
خشم عربی کجاست؟
خون عربی کجاست؟
آبروی عرب کجاست؟
خدا با ماست، قوی‌تر و بزرگتر از صهیونیست‌ها هستیم
...
خون سرخم، وطنم را سر سبز می‌کند سر سبز به طعم لیمو.
آتش انقلاب نمی‌‌سوزاند، ما پیروزیم.
کجا هستند؟
آنچه در میان سینه و قلب است از زره هم قوی‌تر است.
در سینه‌ام مخزنی از مسلسل است و می‌گوییم برادرانم کجا هستند؟
(سرود فلسطین، جولیا بطرس)

اعراب و فلسطینیان ۷۰ سال چنین اشعاری را خواندند، ترور کردند، در رویای ریختن یهودیان به دریا، شب‌شان سحر شد، و حاصلی جز ننگ ۷ اکتبر برداشت نکردند. اکنون باید سرود دوستی و مصالحه با اسرائیلی‌ها و مابین خودشان را بیاموزند، و پرچم کار و سازندگی، مدرنیته، عشق و دوستی را برافرازند٬ و همه آنچه در بیش از هفتاد سال در کتابهای درسی جعل، و با آن روح کودکان خود را زهرآگین کرده‌اند را با فرهنگ دوستی و مدرنیته جایگزین سازند.

زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا «ز که نالیم که از ماست که بر ماست»
(ناصر خسرو قبادیانی، عقاب)
برگرفته از ایران امروز
———————————————

1- Tagesspiegel, Prof. Zimmermann und Shimon Stein: Es geht nicht nur um Gaza, es geht ums Ganze : Was soll nach dem Krieg kommen?
۲- حماس تنها خود نباخت، تغییر و حساس شدن افکار عمومی در جهان غرب بدون شک عواقب دراز مدتی دارد که به تدریج ظاهر خواهند شد، به عنوان مثال تغییر قوانین مهاجرت است که اکنون در بروکسل در دست تدوین هستند.

3- https://www.bild.de/politik/ausland/politik-ausland/netanjahu-haette-zuruecktreten-muessen-israels-oppositionschef-lapid-rechnet-ab-86475850.bild.html
Bild Zeitung Interview with Lair Lapid, Ex-Prime Minister, Statement Of General Zeier

4- most likely Benny Ganz is next prime minister of Israel, in comparison to Netanyahu, he is more moderate.

۵- چنانکه اخبار خبرگزاری‌ها نشان می‌دهند، دشمنان آزادی، در راس‌شان ج ا، از هم اکنون تدارک مرحله بعد را با ارسال اسلحه و مواد مخدر به کرانه غربی، از طریق اردن، دیده‌اند.
۶- ثروت هنگفت حماس و فقر فزاینده غزه, دالغا خاتین‌اوغلو

7- Iran rethinks its role as regional troublemaker, Economist, Dec, 14th 2023
۸- نوه و دختر خمینی، علی لاریجانی و بسیاری دیگر و البته عده‌ای از «شبه‌چپ‌های محور مقاومت» که «داوطلبانه» بدین‌کار مبادرت کردند، از آنجمله «فرخ نگهدار» بود.

9- Son of Hamas, written by Mosab hassan Yousef

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید