روز یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ برابر با ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳ «بیلد» پرفروشترین روزنامه آلمان یک مانیفست در ارتباط با تجمعات خشن و خرابکارانهی طرفداران گروههای تروریستی فلسطینی و همچنین مهاجران و شهروندانی که ارزشها، قانون اساسی و قوانین مدنی و کیفری و همچنین شیوه زندگی و عرف و اخلاق و اتیک و فرهنگ این جامعه را نه تنها به پرسش میکشند بلکه تلاش میکنند خلاف آنها رفتار کرده و ارزشهای ضد آن را به دیگران تحمیل کنند، یک مانیفست پنجاه نکتهای به پنج زبان آلمانی، عربی، ترکی، روسی و انگلیسی منتشر کرد.
کیهان لندن مقدمه «بیلد» و این پنجاه نکته را که برخی به نظر کاملا بدیهی میرسند اما توسط اسلامگرایان و انواع گروههای افراطی راست و چپ در کشورهای آزاد و دموکراسیها آشکارا زیر پا گذاشته میشوند، به فارسی ترجمه کرده است چرا که این مانیفست نه تنها برای همهی جوامع باز و دموکراسیها صادق است بلکه در ارتباط با جنبش آزادیخواهانهای که در ایران نیز علیه جمهوری اسلامی جریان دارد حاوی همان مناسبات و نکاتی است که مردم ایران برای آنها مبارزه میکنند. همه تأکیدات از روزنامه «بیلد» است.
مانیفست «بیلد»: آلمان، ما یک مشکل داریم!
دنیای ما در بینظمی بسر میبرد و ما در میانهی آن هستیم. از زمان حمله تروریستی حماس علیه اسرائیل، ما در کشور خود بُعد جدیدی از نفرت علیه ارزشهایمان، علیه دموکراسی و علیه آلمان را به چشم میبینیم.
در روزهای گذشته آنچه به نمایش گذاشته شده که از مدتها پیش در جامعه ما در حال رسیدن به درجه جوش بود تا به غلیان درآید: در کشور ما انسانهای زیادی وجود دارند که با نوع زندگی ما مبارزه میکنند. انسانهایی که قتل غیرنظامیان بیگناه را جشن میگیرند. کسانی که به فرزندانشان میآموزند که از دیگران نفرت داشته باشند چون آنها «کافر» هستند. کسانی که میخواهند دامن و یا شلوار پوشیدن زنان را ممنوع کنند. آنهایی که به قانون اساسی ما توجه و اعتنایی ندارند و بجای آن پای منبر موعظهگران افراطی مینشینند. همانها که از بردباری سوء استفاده میکنند چرا که خواهان جامعه دیگری هستند.
ما حق نداریم این موضوع را بپذیریم. اینطوری نمیتواند ادامه داشته باشد.
اگر الان زمین بخوریم، سقوط خواهیم کرد!
آلمان باید همین الان «نه» بگوید! به نفرت علیه یهودیان، به دشمنی با انسانها و به همه آنهایی که به ما «نه» میگویند. چرا که در کشور چنین فوقالعاده و با آغوش باز که ما داریم، کرامت «هر» انسانی خدشهناپذیر است: صرف نظر از اینکه چه رنگی داشته باشد، به کدام زبان حرف بزند، و به چه اعتقاد داشته باشد. باید از این کرامت دفاع کرد! اگر الان زمین بخوریم، سقوط خواهیم کرد.
از همین رو «بیلد» یک مانیفست تنظیم کرده است. یک ایدهی راهنما برای آنچه جامعهی آزاد ما را در کنار هم نگه میدارد. این مانیفست خطاب به همه انسانهایی است که در آلمان زندگی میکنند. چرا که: دوباره هرگز، همین الان است! [اصطلاح «دوباره هرگز» اشاره به تکرار جنایات نازیها و نفرتپراکنی علیه گروههای مختلف اجتماعی است که با تلاش علیه فراموشی و آموختن از درسهای تاریخ میبایست هرگز اجازه نداد که دوباره آن فجایع و مصیبتها تکرار شوند.]
مانیفست پنجاه نکته
۱- هر کسی که در آلمان زندگی میکند، مشمول اصل یک قانون اساسی این کشور است: «کرامت انسان خدشهناپذیر است»!
۲- برای ما کافر وجود ندارد! هر کسی میتواند هر عقیدهای که دلش میخواهد داشته باشد از جمله اگر اعتقاد به بابا نوئل باشد.
۳- کسی که قانون اساسی ما و نظام حقوقی ما را مجموعهای از پیشنهادات غیرالزامآور میداند، میبایست هرچه ممکن است زودتر آلمان را ترک کند.
۴- کسی که میخواهد بطور دائم نزد ما زندگی کند، باید زبان آلمانی یاد بگیرد. تنها وقتی به زبان مشترک حرف بزنیم، همدیگر را خواهیم فهمید.
۵- هر کسی میتواند در آلمان بطور صلحآمیز برای اعتقادات خودش تظاهرات کند. اما تهدید انسانها و یا کتک زدن آنها و سنگ پرتاب کردن به آنان و آتش زدن اتومبیلها و برای قاتلان جشن گرفتن جزو آزادی بیان و عقیده محسوب نمیشود.
۶- ما خودمان را پنهان نمیکنیم و یا نمیپوشانیم بلکه به چهرهی همدیگر نگاه میکنیم (مگر در کارناوال و یا به خاطر کرونا)
۷- احترام و دوست داشتن همنوع پایههای جامعه آزاد ما هستند.
۸- در پسزمینهی تاریکترین فصل تاریخ ما، امنیت اسرائیل برای دولت آلمان یک قضیهی وجودی است! این بدان معناست که دفاع از امنیت مردم یهود غیرقابل مذاکره است. البته که انتقاد از سیاستهای اسرائیل مجاز است.
۹- لطفا مهربان رفتار کنید: ما «خواهش Bitte» و «سپاس Danke» میگوییم.
۱۰- ما برای درود و بدرود با خوشحالی به همدیگر دست میدهیم.
۱۱- ما پلیس رابه عنوان «دوست و یاریگر» میشناسیم و نه به عنوان دستگاه سرکوب یا دشمن و یا حریف.
۱۲- بسیاری از آلمانیها گوشت خوک میخورند. همچنین نزد ما تقریبا ۱۰ میلیون گیاهخوار و یا وگان وجود دارد. راه آزادی از معده نیز میگذرد.
۱۳- قدرت قهریه در انحصار دولت است. بجز نهادهای حکومتی هیچکس حق ندارد از قوه قهریه علیه انسانها و یا اشیاء استفاده کند.
۱۴- ما قبول داریم که پارلمان منتخب آزاد ما قوانینی را برای همزیستی ما تعیین کند که میتواند توسط دادگاههای مستقل بررسی شود.
۱۵- مردان حق دارند مردان را دوست داشته باشند و زنان نیز زنان را. کسی که با این موضوع مشکل دارد، خودش آن مشکل است. عشق بورز و بگذار عشق بورزند!
۱۶- همچنین اگر کسی خود را به عنوان زن یا مرد احساس میکند، تحت پیگرد قرار نمیگیرد و مجازات نمیشود. نزد ما شهروندان مجازند خارج از چارچوبهای رایج فکر کرده و غیرمعمول [کوئیر] زندگی کنند.
۱۷- ما ادارات اجتماعی [سوسیال] را به عنوان کارفرما نمیبینیم بلکه آنها نهادهایی هستند که در اضطرارهای مالی به انسانهای نیازمند که نمیتوانند کار کنند، کمک میکنند و نه به انسانهایی که نمیخواهند کار کنند.
۱۸- ما به دستگاه قضاییه خود احترام میگذاریم چرا که بدون توجه به موقعیت شخص، قضاوت میکند.
۱۹- در سالن شنا زنان بیکینی و یا مایو میپوشند. و اگر کسی میخواهد در دریای بالتیک [شمال شرق آلمان] برهنه شنا کند هم هیچ مشکلی نیست!
۲۰- زنان و مردان از همه نظر دارای حقوق برابر هستند.
۲۱- حقوق برابر از جمله در دریافت دستمزد برای کار (اگرچه در این زمینه هنوز باید به آن برسیم!)
۲۲- ما با مناقشه و پرشور بحث میکنیم اما به کسانی که عقاید دیگری دارند توهین نمیکنیم.
۲۳- ما در برابر بردبارها بردبار هستیم.
۲۴- و هیچ بردباری در برابر نابردباری نداریم!
۲۵- ما ترقه را در سیلوستر [شب سال نو میلادی] میترکانیم یعنی زمانی که مجاز است.
۲۶- ما پرچم کشورهایی را که دوست نداریم، آتش نمیزنیم. این کار یک جرم کیفری است!
۲۷- ما به هر دینی احترام میگذاریم ولی روشن و شفاف دین را از حکومت جدا میکنیم.
۲۸- زنانی که با فردی غیر از همسر رابطه برقرار میکنند، طرد نمیشوند چه برسد به آنکه مورد ضرب و جرح قرار بگیرند و یا حتا سنگسار شوند! هنگام طلاق همسران میتوانند حق سرپرستی مشترک فرزند را داشته باشند صرف نظر از اینکه چه کسی سبب ناکامی ازدواج شده باشد.
۲۹- آدم لازم نیست باکره باشد تا ازدواج کند!
۳۰- کسی که به خاطر پیگرد سیاسی و یا جنگ نزد ما پناه میجوید، آن را دریافت میکند. و حتا کسی که حقی نسبت به چنین پناهی را ندارد، معمولا اجازه پیدا میکند در اینجا بماند. در مقابل ما انتظار قدردانی نداریم اگرچه این هیچ بیجا هم نمیبود. اما چیزی که ما توقع داریم، رعایت قطعی قوانین ماست و اینکه به ارزشهای ما و شیوهی زندگی ما احترام گذاشته شود.
۳۱- ما هیچ کودکی را به ازدواج کسی در نمیآوریم. و همچنین مردان حق داشتن بیش از یک زن را ندارند.
۳۲- زنان عین مردان خودشان در اینباره تصمیم میگیرند که چه بپوشند، با چه کسی دوست باشند، به چه کسی عشق بورزند و آیا دلشان میخواهد به دیسکو یا به کلیسا بروند، به چه کسی رأی بدهند و چه شغلی داشته باشند.
۳۳- آلمان کشور کبابپزهاست. پس از هر پیکنیک در پارک ما زبالههای خود را جمع میکنیم و میبریم.
۳۴- چاقو مال آشپزخانه است و جایش در جیب شلوار نیست.
۳۵- ما مالیات میپردازیم چرا که میدانیم مالیاتها اساس حکومتاند.
۳۶- وقتی زنی به یک مرد «نه» میگوید، بدون اگر و مگر یعنی «نه»! هر رفتار دیگری به معنی جرم کیفری است و آزار و اذیت جنسی و یا تجاوز به شمار میرود.
۳۷- ما توقع داریم هر کسی که میتواند و اجازه دارد، دنبال کار بگردد و خرج زندگی خود را خودش تأمین کند حتا وقتی کمک اجتماعی و یا یارانه شهروندی در ابتدا بیشتر از دستمزد وی باشد.
۳۸- در آلمان تحصیل اجباری وجود دارد. ما به اهمیت سواد و آموزش باور داریم.
۳۹- ما در اتوبوسها و متروها جای خود را به شهروندان سالمند و همچنین شهروندان با ناتوانی جسمی میدهیم.
۴۰- به سلامتی، آلمان! در این کشور آبجو و شراب بخشی از فرهنگ است و باید به آن احترام گذاشت. و اگر کسی نمیخواهد مشروب بخورد، نخورد.
۴۱- اینکه دامن یک زن چقدر بلند یا کوتاه باشد، خودش که آن را میپوشد تصمیم میگیرد.
۴۲- کسی که تحمل نمیکند که کاریکاتور سیاستمداران، چهرههای معروف شوها، خدایان یا پیامبران کشیده شود، اشتباهی در آلمان زندگی میکند.
۴۳- رسانهها سیاستمداران را به پرسش میکشند اما ما اساسا اعتماد داریم که منتخبان مردم به درستی و به نفع مردم تصمیم میگیرند.
۴۴- شرافت [ناموس] به معنی محق بودن فرد قویتر نیست.
۴۵- احترام و قدردانی در شبکههای اجتماعی همان اندازه بدیهی است که در سوپرمارکت یا در ادارات.
۴۶- ما تلاش میکنیم از محیط زیست محافظت و منابع را حفظ کنیم. پایداری به معنی آینده است.
۴۷- دل آلمان برای کودکان میتپد. آنها کتک نمیخورند، بلکه تشویق میشوند.
۴۸- متلک گفتن یا صدا و سوت زدن برای زنان در اماکن عمومی، آزار و اذیت به شمار میرود.
۴۹- در نزد ما دختر و پسر اجازه دارند با هم به اردوهای مختلط مدرسه بروند و با هم در سالن ورزش و شنا حضور داشته باشند.
۵۰- ما زندگی را دوست داریم و نه مرگ را.
برگرفته از کیهان لندن