ahmadabad

مهرداد خردمند پارسی
پیشگفتار
در 14 اسفند 57 در سالگرد درگذشت مصدق پس از پیروزی فتنه یا "انقلاب مشروعه" تمام آن دشمنان ایران و کنشگران بی خرد، اسلامگر، چپ ها و ملی- مذهبی ها برای سپاسگزاری از مصدق و بزرگداشت از پهلوی ستیزی هایش مانند مور و ملخ به آرامگاه مصدق خودکامه در احمد آباد یورش آوردند. ولی چرا به سر آرامگاه آ. کاشانی نرفتند؟ چون کاشانی با مصدق بخاطر سیاست های عوام فریبش ناسازگاری پیدا کرد و می ترسید که اگر مصدق در کارش موفقیت پیدا کند، بی گمان حزب توده بر ایران چیره خواهد شد و اسلام در خطر خواهد افتاد. او از سیاست های مصدق پشتیبانی نکرد، پس او نمی توانست نقطه همگرایی تمام نیروهای پهلوی ستیز و ضد ایرانی به ویژه چپ ها باشد.

مصدقی ها باید به آرامگاه مصدق می رفتند چون که او برکناری قانونی اش از نخست وزیری با فرمان شاه مشروطه را با حیله و نیرنگ، "کودتا" نامید. سپس این دست آویزی برضد پهلوی ها شد که هم نیروهای درونی غرغر گرا و هم پشتیبانان خارجی و بیگانه برای ویرانی ایران و مصالحه با جمهوری اسلامی و پس نگهداشتن ایران بتوانند هر زمان که خواستند استفاده کنند که تاکنون کرده اند.
بیشتر این گروه ها و اشخاص احمد آبادی، انقلابی و ویرانگر بوده و پادشاهی پهلوی را برنمی تافتند، ولی خواسته های آرمانی داشتند و می خواستند پس از فروپاشی و از صحنه بیرون کردن و از بین بردن دیگر متحدان ضد پهلوی خودی، سیستم نو به راه بیندازند و تنها آنها بر تخت فرمانروایی باقی بمانند. آنها با هر اصلاحی در دوران پهلوی مخالف بودند و مطابق سنت کریمپور شیرازی "شورشی" و شعاری پرورش یافته بودند و اهل کار، سختی کشیدن و سازندگی نبودند. کریمپور در شماره نخست "شورش" که به بزرگداشت «محمد مسعود»! اختصاص داده بود، به خط درشت نوشت : «من ملت ایران را به شورش دعوت می کنم»! این جماعت ندانسته از آرمان او که افکاری توده ای- مصدقی داشت، فرمانبرداری کردند و نقش محلل و کاتالیزور برای بقدرت رساندن خمینی و جمهوری اسلامی را بازی کردند و چه بسا که خیلی از آنها در این راه اسلامگرایی مانند فروهرها قربانی شدند. آنها به رژیم پادشاهی ایرانی، ملی و سه پایه بنیادینش - کوروش، زرتشت، و فردوسی پشت کردند و آن را با کنشگری کور زیر پا لگدمال کردند و دو راهکار برای ایران پیشنهاد نمودند: راه بازرگان و چپ های اسلامی که به «ایرانی، مسلمان و مصدقی» و راهکار چپ های ریز و درشت، با اسلحه و یا بی اسلحه که به آرمان "جهان وطنی، کمونیستی و استالینیستی"، باور داشتند. بازرگان و نوچه هایش و چپ ها نمی دانستند که روحانیون سنتی و آخوندها باور به مفهوم ملی، «ایرانی» و کمک به زحمتکشان میهنی باور ندارند و این انگل های تن پرور خواهان عدالت اجتماعی نیستند. بسنده است که به نقش آخوندها در قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای و چپ ها و حزب توده و برخورد آنها به حکومت پیشه وری نگاهی کنید تا خیانت این جماعت را بیشتر درک نمائید. سپس خمینی با خدعه نخست "ایرانیت و ملی" را کنار زد و پروانه داد که جلال الدین فارسی افغانی نامزد حزب جمهوری اسلامی شود ولی مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی به سبب تبار افغان داشتن و ایرانی نبودن و رقابت با دیگر اسلامگرایان آخوند ایرانی، او را کنار گذاشتند، ولی شیعیان عراقی مانند برادران لاریجانی ترقی کردند و به قدرت نیز رسیدند. با این وجود با تاکید خمینی بر "امت اسلامی شیعه" و رد ملیت، تاریخ مصرف "مصدق های ملی" و سپس کمونیست ها نیز به پایان رسید و راه را برای حکومت جمهوری ولایت فقیه باز کرد که مانند استالین درشوروی بیشترین استفاده را خامنه ای پس از خمینی تا کنون برده است.
این سیاستِ بازی با مصدقی ها با تغییر نام خیابان پهلوی کلید خورد تا خمینی دل آنها را در حکومت اسلامی موقت بدست آورد و تا سر فرصت همآورد آخوند بزرگ و مصدقی مانند محمود طالقانی و دیگر مصدقی ها را از سر راه خود بردارد. با این سیاست پس از انقلاب نام خیابان پهلوی به « مصدق» دگرگون شد، ولی پس از گذشت حدود دو سال و نیم، این خیابان به صورت رسمی به «خیابان ولی‌عصر» تغییر نام یافت. خمینی برای منطقی کردن مخالفت خود با مصدق گفت: «من از آن ریشه‏هایش مى‏دانم. یک گروهى [منظور جبهه ملی است] که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتى که مرحوم آیت اللَّه کاشانى دید که اینها خلاف دارند مى‏کنند و صحبت کرد، اینها [این‏] کار کردند [که‏] یک سگى را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را "آیت اللَّه" گذاشتند! این در زمان آن بود که اینها فخر مى‏کنند به وجود او [اشاره به دکتر مصدق]. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکى از علماى تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگى را عینک زده‏اند و به اسم "آیت اللَّه" توى خیابانها مى‏گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلى خواهد خورد. و طولى نکشید که سیلى را خورد. و اگر مانده بود سیلى بر اسلام مى‏زد.» (صحیفه امام، جلد 14، صفحات 456 و 457). مالکش های خمینی برای راست نما کردن گفته خمینی نوشتند که "روزنامه شورش که سردبیرش امیر مختار کریم‌پور شیرازی بود، در توهینی آشکار تصویر آیت الله کاشانی را به صورت یک سگ نمایش داد ! و در این روزنامه به آیت الله کاشانی بدترین توهین ها را می کرد"! تا کنون عکس سگ با عینک را بجز گفته خمینی در نوشته ای ندیده ام.
خمینی پس از بیرون کردن مصدقی ها و چریک ها از صحنه سیاست، همین کار را با حزب توده نمود و پس از به پایان رسیدن تاریخ مصرف آنها مانند کیانوری، مریم فیروز و دیگر باورمندان به "انقلاب"، آنها را سرکوب کرده و از صحنه سیاست بیرون انداخت. همه آنهایی که می پنداشتند که از پس آخوند انگلیسی- روسی برمیآیند رودست خوردند و شگفت زده شدند و سهم آنها از انقلاب ملاخور شد.
برای شناخت از ماهیت فتنه نگاهی به پهرست پیام دهندگان می کنیم که نماینده تمام ناسازگاران با حکومت پهلوی ها بودند. در زمانی دیگر کار آنها را بیشتر واکاوی خواهم کرد.
پیامهای احزاب و جمعیت ها
1)پیام جبهه ملی
2)پیام کمیته‎ی تبعید شدگان و زندانیان سیاسی دوران استبداد
3)پیام از طرف شهدای سی ام تیر،(از سوی خانوادهایشان بود!)
4)پیام دبیرخانه حزب ملت ایران
5)پیام جمعیت آزادی
6) پیام نهضت رادیکال ایران
7)حزب آزادی خواه ایران
8)پیام گروه سیاسی باختر امروز
9)پیام حزب پان ایرانیست
10)پیام جمعیت مسلم آزاد
11)پیام جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران
12)پیام حزب توده ایران
13)پیام سازمان توفان
14) پیام سازمان جوانان انقلابی
15 پیام سازمان انقلابی
16)پیام سازمان وحدت کمونیستی
17) پیام گروه زنان مبارز
18) پیام جمعیت زنان ایرانی
19 پیام زنان
20) پیام انجمن ملی مهندسین ایران
21 )پیام کمیته‎ی موقت تدارک سازمان ملی مهندسان ایرانی
22) پیام جمعیت حامیان صلح
23)پیام جمعیت ایرانی هواداران صلح
24)پیام گارد محافظین دکتر مصدق
25)پیام ارتش آزادیبخش خلقی ایران
26)قطعنامه‎ی مصوبه پرسنل نیروهای مسلح
27)پیام همافران هوائی ملی
28)پیام سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران
29)پیام سازمان جنبش نوین رهائی بخش خلقهای ایران
30)پیام کردهای مقیم مرکز
31)پیام مردم چهارمحال بختیاری
32)پیام انجمن دفاع از آزادی مطبوعات
33)پیام جبهه‎ی روزنامه نگاران ملی
34) پیام سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات
35)پیام کانون نویسندگان ایران
36)پیام شورای ناشران و کتابفروشان
37)پیام کانون وکلای دادگستری
38)پیام خلق ارمن
39)پیام کمیته‎ هم آهنگی زرتشتیان،
40)پیام جامعه‎ی روشنفکران یهودی ایران،
41)پیام نشریه عدالت،
42)پیام استاد محمد تقی شریعتی
43)پیام فریدون نریمان
44) پیام ناصر نجمی
45)پیام احمد مفتی زاده
46)پیام خانواده استاد شهید نجات الهی،
47)پیام طرفداران جبهه ملی در استان هرمزگان،
48)پیام صنف دارندگان دکاکین گوشت گاوی تهران
49)پیام طاهره‎ی بهار«انصاری»
50)پیام دکتر محب الله آزاده
51)پیام داریوش سیروس پور،
52)پیام جمعیت آذربایجانیان،
53)پیام کارکنان بازرگانی کارون
54)پیام کارگران و کارمندان شرکت ایران کاوه
پیام سازمان های دولتی و آموزشی
55) پیام تلگرافی مقدم مراغه ای
56) پیام کارکنان سازمان برنامه و بودجه
57)پیام کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارائی
58) پیام مرکز آمار ایران
59) پیام شورای مرکزی هماهنگی سازمانهای دولتی و ملی
60) پیام کارکنان وزارت کار
61) پیام کارکنان صنف آب و برق کشور
62)پیام کارکنان شرکت مخابرات
63) پیام کارکنان وزارت راه و ترابری
64) پیام کارکنان شرکت نفت ایران و ایتالیا
65)پیام شورای انقلاب ها
66) پیام شورای پاسداران انقلاب در وزارت کشور
67) پیام سازمان هواپیمایی کشوری
68) پیام جمعی از کارکنان وزارت درایی
69) پیام کارکنان موسسه خاکشناسی و حاصلخیزی خاک
70)پیام وزارت کشاورزی و عمران روستایی
71)پیام دانش آموزان مدارس
72) پیام روزنامه مرد امروز
73) پیام کمیته هماهنگی دانش آموزان پایتخت
74) پیام فرهنگیان ناحیه 5 تهران
75) پیام جامعه فارع التحصیلان ایرانی مقیم آلمان
76) پیام کانون آزادی دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی
77) پیام جامعه فارغ التحصیلان پلی تکنیک تهران
78)پیام سازمان ملی پزشکان و دندانپزشکان ایرانی
79) پیام انجمن فیزیوتراپی ایران
پیام شاعران
80) م. آزرم(نعمت میرزاده)، پیمان آزادی به مناسبت صدمین روز تولد مصدق.
81) محمد رضا شفیعی کدکنی، مرثیه‎ی درخت
82)سیاوش کسرائی، گذر از تاریکی
83)م. امید(مهدی اخوان ثالث)، تسلی و سلام
84)ابوالحسن ورزی، درختی که آزادی آردببار
85) سخا سرهنگ فنی هوائی بازنشسته سال 1342، مرگ آرزو
86)شیخ احمد بهار، شعر تاریخچه‎ی الغاء استعمار نفتی و مرگ قهرمان
87) سید جلال ارجمند، "عدل مصدق" شعری از میرزا سیفعلی بهمنی در سال 1330-31... را فرستاد
مصدقی بودن فتنه 57
اگر پهرست بالا برای فهمیدن توده ای- جبهه‎ی ملی بودن ماهیت فتنه بسنده نیست، به نام های سخنرانان در 14 اسفند 57 در احمد آباد نگاهی بیندازید تا بدانید که چه کسانی با وحدت کلمه در پشتیبانی از مصدق پشت فتنه ایستادند. این افراد سخنرانی کردند: " دکتر شایگان(شخص دویم جبهه‎ی ملی و رای دهنده در مجلس برای آزادی خلیل طهماسبی تروریست!)، آ. سید محمود طالقانی(فرار دهنده و پنهان کننده نواب صفوی که خامنه ای در مورد نواب گفت، «اولین جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد» )، مسعود رجوی(شمایل مصدق روی میزش داشت و هموندان سازمان تروریستی او از دل جبهه‎ی ملی و نهضت آزادی بیرون آمدند)، علی کشگر سخنگوی چریکهای فدایی خلق(تروریست های غرغرگرا که پاره ای از دل انجمن های اسلامی و جبهه‎ی ملی بیرون آمدند)، طاهر احمد زاده(پدر دو فرزند چریک فدایی که یکی از آنها انگاره چریکی چپی ایرانی را نوشت)، هانی الحسن نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین (به گفته زیباکلام تشکیلات فلسطینی یکی از مجراهای رساندن پول قدافی و بیگانگان برای آموزش تروریستی چریک های ایران بر ضد شاه بود. تروریست های فلسطینی در کشتار جمعه سیاه در 17 شهریور در میدان ژاله شرکت داشتند و پس از انقلاب یاسر عرفات پول خدمتش را از خمینی گرفت و در زمان جنگ صدام با ایران، یاسر عرفات و فلسطینی ها به کمک او شتافتند(مهدی شمشیری، و خاطرات چریک ها و هادی غفاری و آموزش در فلسطین).
دوران 14 اسفندی
از روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی، اسلامگرایان با رهبری خمینی- خلخالی و یورشگران اسلامی- چپی مانند روبپسپیر و ژاکوبن ها در انقلاب فرانسه و کمونیست ها به رهبری لنین و استالین در انقلاب اکتبر، آغاز به کشتار کردند و محمود طالقانی با سخنان پندامیز می خواست از فرا رسیدن دوران ترمیدوری و کشتار خودی ها پیشی گیرد. باید نام آن سیاست کشتار و دوران ترمیدوری در انقلاب جمهوری اسلامی را دوران " 14 اسفندی" نام نهاد، چون ترمیدور به ماه یازدهم از ماه‌های تقویم انقلاب فرانسه گفته می‌شود. به گفته بازرگان دوران "همه با هم" پایان یافت و دوران "همه با من" خمینی که از شعار روزنامه رهبر ارگان حزب توده، " یا با ما یا بر علیه ما" کپی برداری شده بود، آغاز گشت. همراه با این شعار برداشت اسلامی ایران بعنوان غنیمت برای امت شیعه تا اسلام برای سربلندی ایران کلید خورد.
پس از کشتن بی درنگ نخبه های ارتشی و دیگر شخصیت های مهم، از 14 اسفند دوران فروپاشی اتحاد ناسپند ضد پهلوی از درون و بیرون با سیاست خودکامگی خمینی آغاز گشت. سه ماه از پیروزی فتنه نگذشته بود که بر گور مصدق اسلامگرایانِ آخوندی به مصدقی، ملی- مذهبی و چپ ها گفتند که ماه عسل تمام شده و ایام حکومت ناب محمدی فرا رسیده است. در آن روز در صف "همه با هم" مخالفان پهلوی تفکیک آغاز گشت. هدایت الله متین دفتری نخستین شخصی بود که این واگرایی را اعلام کرد. او بنیاد «جبهه‎ی دموکراتیک ملی ایران» که یک گروه سیاسی بود را اعلام کرد و خمینی خوشش نیآمد و موضعی منفی در مورد آن گرفت و این سیاست خمینی با سیاست طالقانی زاویه پیدا کرد و در صف جبهه‎ی ملی واگرایی پیش آمد. در سال ۱۳۵۷ پنج نفر از اعضای جامعه سوسیالیست ها که از حدود یک سال قبل از آن به شورای مرکزی جبهه ملی راه پیدا کرده بودند، شورا را ترک نموده وبه جبهه‎ی دموکراتیک به رهبری آقای هدایت متین دفتری پیوستند.
سخن پایانی
با نیرنگ خمینی، نهضت آزادی خرجش را از جبهه‎ی ملی موقت جدا کرد و در حکومت پست مانند بازرگان و یزدی پیدا کردند و پاچه خوار خمینی گجستک شدند. از درون جبهه‎ی ملی گروهک متین دفتری جزوه ای بنام "یاد نامه دکتر مصدق" چاپ و پخش کرد. این دسته برخلاف جبهه ملی خواستار رای منفی به جمهوری اسلامی در رفراندم ۱۳۵۸ شدند. متین دفتری پس از درگیری‌های سال ۱۳۶۰ به شورای ملی مقاومت ایران پیوست. پس از انتقال مجاهدین به عراق و همکاری با صدام حسین در جنگ با ایران، از این شورا جدا شد، ولی همچنان به عضویت و همکاری در این شورا و پذیرش ریاست جمهوری مریم رجوی به حضور در کابینه تبعیدی وی ادامه داد. با این وجود پس از روی کار آمدن دولت «اصلاح گرای» محمد خاتمی، جبهه دموکراتیک ملی ایران در سال ۱۳۷۷ به عنوان آخرین دسته باقی‌مانده از این شورا جدا گشت. کریم سنجابی رهبر وقت جبهه‎ی ملی و یکی از یاران نزدیک مصدق، راه‌اندازی این جریان را یکی از عوامل تضعیف جبهه‎ی ملی ایران دانست. در پاسخ، هدایت الله متین دفتری اظهار داشت که این تسلیم شدن سنجابی در برابر خمینی بوده که به متلاشی شدن جبهه‎ی ملی انجامیده‌(ویکیپیدیا، ح. موسویان). پس ازپیروزی انقلاب دکترسنجابی همراه با شش نفردیگر از اعضای جبهه ملی در دولت موقت مهندس بازرگان شرکت داشتند ولی تصمیم گیری هائی که خارج از دولت صورت میگرفت سبب شد که او پس ازبرگزاری رفراندوم دوازده فروردین، درتاریخ ۲۶/۱/۵۸ استعفای رسمی خود رااعلام کند. سپس تشکیل مجلس خبرگان بجای مجلس موسسان سبب شد که جبهه‎ی ملی از آن ناراضی شود و طالقانی نیز دل خوشی از آن نداشت و برای همین در آن مجلس بر روی زمین نشست. غیر از دکترسنجابی دیگراعضای جبهه ملی که دردولت موقت شرکت داشتند با ناخوشنودی از روند حوادث تا پایان کار دولت موقت یعنی ۱۳ آبان ۵۸ و روز اشغال سفارت آمریکا به کار خود در دولت ادامه دادند. در دولت موقت آقای مهندس بازرگان غیر از آقای دکتر سنجابی آقایان حسین شاه حسینی، دکتر احمد مدنی، علی اردلان، داریوش فروهر، دکتر اسدالله مبشری و دکتر پرویز ورجاوند شرکت داشتند. با جنگ عراق با ایران نیز حلقه حکومتگران جمهوری اسلامی محدود تر گشت و شمار بیشتری از همپالگان آخوندها از مسیر آنها جدا شدند.
باری این روند واگرایی از آن اتحاد ناسپند بر علیه محمد رضا شاه تا کنون همچنان ادامه دارد. در صف فدائیان چند دستگی پدید آمد و بخشی از گروهک های چپی مانند فرخ نگهدار به لندن رفتند تا جانشین دکتر منوچهر ثابتیان توده ای شوند، تا نماینده ای از توده ای های بزرگ در لندن حضور داشته باشد. مجاهدین نه تنها به حکومت راه پیدا نکردند، بلکه رجوی همراه با بنی صدر فراری شدند و سپس رجوی و مجاهدین به خدمت خلیفه صدام حسین در عراق شتافتند. بقیه مخالفان کوچک و بزرگ پهلوی ها نیز در خارج بیکار، بازنشسته یا تکه تکه شدند و رادیو، گاهنامه و تلویزیون های تک نفر راه انداختند و پاره ای به دنبال گدایی از هر کسی برآمدند و پاره ای نیز ابزار تبلیغات ستون پنجم جمهوری اسلامی با پهلوی ستیزی گشته اند. مبارک است

mosadeq

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید