ابوالفضل محققی
آیابرای اپوزیسیون زمان یک گفتگوی جدی وسازنده رودر رو فرا نرسیده است ؟ جدیت ومیزان واقعی اعتقاد ما در قالب افراد وسازمان ها در مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی ! به میزان پرداختن شبانه روزی و صمیمانه ما بدون پیش داوری ،بدون در نظر گرفتن منافع شخصی وگروهی وعشق به آینده این سرزمین ومردم آن مشخص می گردد.
در تلاش تک تک افراد وجربان های سیاسی برای شکل دادن و واقعیت بخشیدن بیک نیروی متشکل فرا گیر که بتواند یک پارچه از مبارزه مردم وخواسته های آن ها حمایت کند. هم پای آن هادر صحنه مبارزه که روزانه جریان دارد! حضور یابد.
استفاده از تمامی، امکانات ، پتانسیل و توانائی های خود بدون چشم داشت فردی وگروهی صرفا در خدمت به جبهه مبارزه با جمهوری اسلامی وحرکت برای ایجاد یک هم گامی و اتحاد عمل مشترک است که معیار پای بندی ما را به مردم نشان میدهد.
هر گونه فاصله گرفتن از واقعیت های اجتماعی وبرجسته کردن مسائل جنبی که مارا از پرداختن به مسئله اصلی باز می دارد و در عمل ما را در لابیرنتی اسیر می کند که مرتب دور خود بچرخیم وکلافی تنیده شده ،بخشی واقعیت، بخشی ذهنیت، بخشی پیش داوری، بخشی عادت، بخشی نقش افرادجا افتاده در سیستم تفکر وعادت کرده بیک شیوه مبارزه را بیشتر بدور خود به پیچانیم وگرفتارش شویم..
ارزش گذاری های پوپولیستی باقی مانده از دوران انقلابی گری که هرگز عمیقا به نقد آن ننشسته ایم وهنوز آن دوره را در قضاوت نهائی قسمتی قابل توجه از افتخارات خود می دانیم و نا خود آگاه در بر خورد با مسائل بخصوص در ارتباط با دیگر جریان های سیاسی وافراد بهمان شیوه عکس العمل نشان می دهیم! نقطه ضعف جدی ما در بر خورد با دیگر جریان های سیاسیست.
نگاهی که هنوزملاک دوری ونزدیکی ما به این یا آن جریان سیاسی واجتماعی را تعین می کند! که حاصل آن در جا زدن ، نهایت دل خوش کردن به گروه یا سازمانی است که به آن تعلق داریم،درآن فعالیت و بگونه ای سلطنت می کنیم!شاید از این روست که در هیچ جبهه ای نمی گنجیم.در حوزه های استحفاظی گروهی وفردی خود که همیشه تعدادی در اطراف آن می چرخند، به بسیاری از نیازهای روحی وشخصی ما که از نظر من بیشتر ریشه در دیده شدن ،مطرح شدن و مورد تمجید قرار گرفتن ما دارد،جواب میدهد .
تعدادی بیننده و خواننده تائید کننده ، هر چند در دایره محدود هم که باشد!دور خود جذب می کنیم که ارضایمان کنند وسرخوش از عملکرد خود بخانه برمان بر گردانند .نانی قرض می دهیم و نانی می گیریم!
عادت ورضایت گروهی بحث کنندگانی که سخت بر هم می تازند ،بحث وجدل می کنندو فکرمی کنند! بحث های پایان ناپذیر نظری که چندین دهه است در شکل های مختلف در این سازمان ها جریان دارد!تنها بحث های مهم جنبش انقلابی است که سر نوشت انقلاب و ائتلاف ها را روشن می نماید واز استقلال سازمانی آن ها دفاع میکند.
رهبرانیکه در یک ماراتن نیم قرنی بهم نزدیک می شوند ، دور می گردند ! همدیگر را تائید با تکذیب می کنند! دلخور می شوند،با یاد آوری خاطرات و سال ها در کنار هم بودن محبتشان گل می کند.با خوش قلبی بدون کینه همدیگر را در آغوش می کشند ،دور هم می نشینند اندکی استراحت می کنند !اما درنهایت با صرف این همه وقت، نیرو به هیچ نتیجه گیری مشخص!وتاثیر گذار که بتواند عامل وصل کننده ونزدیکی جریان های اپوزیسیون خارج از کشور بهم باشد. جذاب برای نسل جدیدی که جنبشی به عظمت جنبش مهسا و نوع دیگری از نگاه به مسائل اجتماعی و همکاری درعمل را بنمایش نهادند !
تشکیلاتی ها وافرادی که متاسفانه گذشت ایام نقش خود بر چهره وتوان رهبران پا از هفتاد بیرون نهاده زده است ! توان گرفته، بر جزمیت فکرافزده .بر توهم بسیار دانی ،درست دیدن ،وبدرستی رهنمود دادن آنها افزوده است . بی آن که رابطه نزدیک فکری وعملی با نیروی جوان ،شاداب وپرتلاش حاضر در میدان داشته باشند وحتی در سطح فرزندان خود !
نگاه کنیم به یک نواختی نوشته ها ،به نثر یادگار مانده از یک دوران که ما نیز به آن تعلق داریم ،به محافظه کاری شدید در بطن هر نوشته واعلامیه که بصورت شرطی شده در طول چند دهه! خود را بر نوشته ها ونوع نگاهمان به مسائل اجتماعی وسیاسی تحمیل کرده ومی کند. ابعادی از خود خواهی وفردیت که نتیجه آن شکل گیری ده ها تشکل سازمانی حزبی وگروهی است .تمامی این جمهوری خواهان در جریان چنین پروسه وا گرائی وعدم تحمل یک دیگر برای کار مشترک شکل گرفته اند.
از این رو هر گونه دوری گرفتن اعضا و هوادران سابق از این سازمان ها بمثابه فاصله گرفتن از مبارزه طبقاتی ودل سپردن به غرب و سلطنت طلبان ارزیابی میشود. بی آن که نگاه وتحلیلی که مانع ازدیدن واقعیت های اجتماعی جامعه امروز ایران می گردد مورد توجه قرار گیرد.
هنوز تئوری توطئه ترس ، توطئه های امپریالیسم غربی از تندی برخورد های ما در ارتباط با جمهوری اسلامی می کاهد ومانع ازهمگام شدن ما با دیگر جریان های سیاسی حداقل در این دوره معین زمانی که جمهوری اسلامی با تمامی سیمای سرکوب گرخود در صحنه ظاهرشده و چنین بی مهابا کشتار می کند! تخم نا امیدی،یاس وترس دردل مردم می پاشد .گستاخ ترعمل می کند. حداقل در خارج از کشور،بخشی ناشی از عملکرد ضعیف ماست.
اپوزیسیونی که می تواند در خارج از کشور آب در خوابکهش بریزد! و به چالشش بکشد وانرزی از او بگیرد! وقتی چنین پراکنده وبی تاثیراست .نتیجه اش همین خواهد بود.که هست.
یکی از راه های امید بخشیدن بمردم و استوار بودن بر دفاع از منافع آن ها تلاش وحرکت کردن در جهت ایجاد یک جبهه متحد از تمامی نیروهای اپوزیسیون تا آن جائی که مقدور است می باشد.
د.
شکل دادن به یک اپوزیسیون هم رای ویکپارچه در همین بازه زمانی معین با توجه برمسئولیت ما در قبال آن چه که اندرون آتش گرفته نسل جوان تداوم دهنده جنبش مهسا می گذرد . وظیفه اصلی ماست.
جامعه طاعون زده بیمار،گرفتار در فقر ، فساد وسرکوب مداوم مردم ،پایمال کردن حداقل خواسته های اجتماعی از تسویه دانشگاه گرفته تا اعدام های بی رویه،استبداد بی حد وحصر رهبر مطلق العنان که روزانه اتفاق می افتد و زندگی را بر مردم جهنم ساخته بر دامنه نفرت مردم از رژیم جمهوری اسلامی می افزاید.بایستی که تمامی مخالفان حکومتی را بهم گرائی نزدیک تر سازد .مهم ترین وظیفه عاجل ولازمی که تمامی نیروهای سیاسی مخالف رژیم باید مسئولانه جواب دهند.
امروزکمتر کسی است که درطول چهل سال حکومت خشن ،فاسد وجنایتکار حکومت اسلامی صابون این حکومت به تنش نخورده باشد و بگونه ای جدی خواهان سرنگونی آن نباشد.
آیا جنبش مهسا وفریاد آزادی خواهی بر خاسته از درون آن که با خون زیبا ترین فرزندان این اب وخاک در هم آمیخته .ما را موظف نمی کند که پا بر روی تعصب های گروهی ،مرز بندی های ایدئولوژیکی خود بگذاریم ؟ با دور ریختن پیشداوری ها ، مفاهیم و تزهائی که سال هاست درعالم انتزاع در ذهن خود ساخته ایم گامی اساسی در راستای یک ائتلاف ملی بر داریم ؟پس کی؟ ودر کدام هنگام زمان حداقل نشستن دورهم نیروهای اپوزیسیون فرا خواهد رسید؟
زمانی برای یک گفتگوی آغازین با نشستن رو در رو و تلاش برای نزدیک کردن نقطه نظرها جهت یافتن راه هائی برای یک اتحاد عمل !که سال هاقبل باید صورت می گرفت
این است وظیفه بزرگی که امروز بر گردن تک تک ماست! ایحاد یک فضای سالم برای گفتگوی میهنی ویافتن راهی جهت شکل دهی بیک تشکل گسترده از نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور برای یک مبارزه جدی وتاثیر گذاردر حمایت از جنبش مهسا ونیرو های مبارز داخل ایران.
ما باید مسئولانه وپیگیربر خورد کنیم وبا عملکرد خود بر امید مردم بیفزائیم ویاری رسان و منعکس کننده توانمند صدای آن ها در جهان باشیم؟ هزار بار هم که شده خواهم گفت! خواهم نوشت! تا سرانجام از جائی پاسخی بشنوم .
برگرفته از ایران گلوبال