rezaiiyeسینا قنبرپور

صدا‌و‌سیما در فاصله خرداد و مرداد ۱۴۰۲، در‌حالی‌که ابتدا خبر از اقدامات حیات‌بخش دولت سیزدهم در بهبود سطح تراز آب دریاچه ارومیه می‌داد، به ناگاه وضعیت را نامناسب توصیف و کاهش تراز اکولوژیک آب را ناشی از گرمایش زمین و تبخیر بیش‌ از‌ حد آب توصیف کرد. این درحالی است که کارشناسان و دست‌اندرکاران احیای دریاچه ارومیه، پیش‌تر هشدار داده بودند که اگر دولت در زمان مناسب اقدام به رهاسازی آب به سمت دریاچه ارومیه نکند، در پایان سال آبی جاری، سطح تراز اکولوژیک به کمترین میزان آن در دهه‌های اخیر می‌رسد. این اتفاق به‌ویژه در سه ماهه تابستان که بیشترین تبخیر رخ می‌دهد، موجب آن می‌شود که در نبود حداقل آب برای انحلال نمک و عمق‌پذیری، تشدید روند کریستاله شدن نمک افزایش یابد که این رویداد، مانع اصلی احیای دریاچه و قطع امید از آن است.

اما آنچه در چنین موقعیتی اهمیت حیاتی دارد، شیوه حکمرانی آب است که به گفته دکتر «علی میرچی»، استادیار مهندسی منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهما آمریکا، در نگاهی به کارنامه دولت در احیای دریاچه ارومیه، در آن مردود شده‌ایم. او این مردودی دولت در احیای دریاچه ارومیه را این‌گونه توصیف می‌کند: «واقعیت روی زمین نشان می‌دهد که داده‌هایی که در قالب آمار می‌دهند، درست است یا نه. اما اهداف احیا مشخص بوده و ما در آن زمان‌بندی که برای کار داشته‌ایم، نتوانسته‌ایم دریاچه ارومیه را احیا کنیم.»

بلایی که طبیعت نمونه‌اش را به یاد ندارد
عکس‌ها و فیلم‌هایی از حال‌و‌روز دریاچه ارومیه در روزهای نخست مرداد، نشان از ناخوش‌احوالی این اکوسیستم مهم کشورمان دارد. از سوی دیگر به سبب آن که تا رسیدن پاییز و بارش‌های آن زمان در کنار اتمام دوره‌های کشاورزی نمی‌توان به رسیدن آب امید داشت، نگرانی از کریستاله شدن نمک دریاچه ارومیه و قطع امید از احیای آن، بیشتر شده‌است. براساس آنچه در نتایج «طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه و همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف» اعلام شد، تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه به پایین‌ترین میزان خود در ۶۰ سال اخیر رسیده‌است.

حالا مردم بیشتر حرف کارشناسان مستقل درباره حال ناخوش این دریاچه را باور کرده‌اند. علی میرچی، استادیار مهندسی منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهما آمریکا، به تحقیقاتی که همکارانش در بخش‌های دیرین‌شناسی منابع آب در دانشگاه انجام داده‌اند اشاره و به «ایران‌وایر» تاکید می‌کند: «چنین وضعیتی در حافظه تاریخی نیز وجود ندارد و تغییر اقلیم عامل ثانویه‌ای، می‌تواند بر دخل‌و‌تصرف‌هایی باشد که انسان‌ها در آن حوضه‌آبریز کرده‌اند و نتیجه آن شده که دریاچه به وضعیت کنونی افتاده است.»

او درباره امکان بهبودی حال دریاچه ارومیه می‌گوید: «اگر طبیعت را به حال خودش رها کنیم، قدرت احیای خودش را دارد؛ اما این مستلزم یک شرط جدی است. اگر ما و مداخلات انسانی نباشند، این دریاچه نیز حال‌و‌روزش بهتر خواهد شد. در واقع، این تاثیرات انسانی است که باعث اصلی خشک‌ شدن دریاچه ارومیه است، اما از آنجا که ما نمی‌توانیم تاثیرات انسانی را از بین ببریم، دست‌کم اگر بتوانیم بالانس یا توازن هیدرولوژیکی داشته باشیم یا به سمت آن حرکت کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که در آینده و به‌ویژه در دوره‌های پرآب، آب دریافت کند و از وضعیت فعلی خارج شود.»

آقای میرچی همچنین در توضیح اثر مداخله‌های انسانی در حوضه‌آبریز دریاچه ارومیه تاکید می‌کند: «با دخل‌و‌تصرف‌هایی که در این اکوسیستم کرده‌ایم و نیاز آبی جدیدی که در آنجا بارگذاری کرده‌ایم و با مدیریت آبی که در پیش گرفته‌ایم، خود را در آنجا به ورشکستگی آبی رسانده‌ایم. بنابراین اگر ما می‌توانستیم متناسب با آبی که منابع آب تجدید‌پذیر در اختیار ما قرار می‌دهند بارگذاری کنیم و مدیریت مصرف را متناسب با واقعیت می‌کردیم و نه صرفا روی کاغذ، به چنین وضعیتی دچار نمی‌شدیم.»

اول؛ داده‌های واقعی و درست کدامند؟
براساس ماده ۲ قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالاب‌های کشور مصوب ۴ اردیبهشت ۱۳۹۶، دریاچه ارومیه به ۳هزار و ۴۲۶ میلیون مترمکعب آب در سال نیاز دارد. با‌این‌وجود، مطابق با مصوبه شورای عالی آب در سال ۱۳۹۴، حقابه مورد نیاز دریاچه ارومیه دوهزار و ۵۷۸ میلیون مترمکعب تعیین شده است. در واقع حداقل آب مورد نیاز برای احیا و تعادل‌بخشی به وضعیت دریاچه ارومیه این مقدار بوده است که روش تامین آن نیز مشخص شده بود. براین اساس، این دو هزار و ۵۷۸ میلیون مترمکعب باید از محل ۱۶ رودخانه‌ داخل حوضه آبریز دریاچه ارومیه تامین شود و الباقی آن نیز از محل تصفیه پساب و خط انتقال آب تامین شود.

با بررسی وبسایت دبیرخانه ستاد احیای دریاچه ارومیه می‌توان دید که ۴ روش تامین حقابه شامل ۶۲۳ میلیون مترمکعب از سد کانی‌سیب، ۹۵ میلیون مترمکعب از سد سیلوه، ۳۰۲ میلیون مترمکعب از فعال شدن تصفیه‌خانه‌های فاضلاب شهری ارومیه و تبریز و ۱.۴ میلیارد مترمکعب از طریق رودخانه‌های فاقد سد از جمله نازلو، باراندوز و سیمینه‌رود بوده است. همچنین ۹۵۰ میلیون مترمکعب آب نیز از طریق کاهش ۴۰درصدی مصارف کشاورزی و تغییر الگوی کشت و استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری باید تامین می‌شده است.

مهم‌ترین نکته در مورد روش تخصیص آب به دریاچه ارومیه به‌ویژه در روند احیای آن، زمان تخصیص آب است.

همه کارشناسان در مورد زمان رهاسازی آب از سدها تاکید دارند که این زمان باید در زمانی غیر از فصل کشت باشد. به عبارت دیگر فاصله آب تا اسفند؛ یعنی زمانی که هیچ کشاورزی نتواند آب رها شده به سمت دریاچه ارومیه را برای کشت خود برداشت کند. نمونه این تاکید را از زبان «مسعود باقرزاده کریمی»، رییس پیشین حوضه آبریز دریاچه ارومیه می‌توانیم نقل کنیم که گفته: «توصیه رهاسازی آب دریاچه، در فصل دی و بهمن است.» اتفاقی که در سه سال آبی اخیر در اسفند افتاده است.

چنین شیوه‌ای در مدیریت رهاسازی آب، خود یک فریبکاری است، زیرا در این زمان نمی‌توان با اطمینان گفت که آب به خود دریاچه ارومیه رسیده است و در راه از حجم رهاشده، استفاده دیگری یا برداشت دیگری نشده است. «فیروز قاسم‌زاده»، سخنگو صنعت آب ایران، یکسال قبل تاکید کرد که هیچ اراده‌ای در برابر آب‌دزدی در مسیر رهاسازی حقابه دریاچه ارومیه وجود ندارد.

دروغ‌هایی که صدا‌و‌سیما گفت
مجموعه گزارش‌هایی که از صدا‌و‌سیما جمهوری اسلامی درباره وضعیت دریاچه ارومیه یا روند احیای آن به‌ویژه در فاصله خرداد و تیر ۱۴۰۲ منتشر شده، همگی براساس داده یا مقایسه‌های آماری غلط صورت گرفته و آدرس غلط در آن داده شده است.

صداوسیما در تاریخ ۸خرداد۱۴۰۲ در اخبار ساعت ۹ شبکه یک، با این جمله گزارش خود را آغاز کرد: «بعد از افتتاح طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه، سطح تراز آب این دریاچه ۲۹ سانتی‌متر افزایش یافته و به گفته مدیرکل حفاظت محیط‌زیست آذربایجان غربی، جزایر دریاچه ارومیه هم از نظر پوشش گیاهی در موقعیت مطلوبی قرار دارند.»

منظور از افتتاح طرح انتقال آب، بهره‌برداری از تونل و کانال انتقال آب از سد کانی‌سیب بود که از تصمیمات ستاد احیای دریاچه ارومیه محسوب می‌شد. این طرح صرفا به‌دلیل بدعهدی قرارگاه خاتم‌الانبیا در اجرای به موقع، در اسفند۱۴۰۱ افتتاح شد.

در گزارش یادشده، «زیبا محمدی»، تهیه‌کننده آن می‌گوید حال دریاچه ارومیه خوب است و بارش‌های بهاری موجب افزایش سطح تراز آن شده است. در این گزارش، «دوستی رضایی»، مدیرکل دفتر مطالعات شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی، سطح تراز آب را ۱۲۷۰.۴۲ اعلام می‌کند و به‌جای آنکه این عدد را با سطح تراز آب در تاریخ ۸خرداد۱۴۰۱ مقایسه کند، آن را با عدد سطح تراز در ابتدای سال آبی جاری، یعنی اول مهر ۱۴۰۱ مقایسه می‌کند.

پس از آن در آخرین روز خرداد۱۴۰۲، صدا‌و‌سیما گزارش تصویری دیگری منتشر کرد که با این جمله شروع می‌شد: «صدای آب، صدای زندگی در نگین فیروزه‌ای آذربایجان.» باباپور، خبرنگار صدا‌و‌سیما در این گزارش سعی کرد اقدامات دولت سیزدهم را «اقدامات جهادی» برای احیای دریاچه ارومیه بخواند، حال آنکه بهره‌برداری از پروژه انتقال آب سد کانی‌سیب به دریاچه ارومیه، برنامه قدیمی بوده و بهره‌برداری از تصفیه‌خانه آب ارومیه نیز از مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم بود.

صداو‌سیما در تاریخ ۴مرداد۱۴۰۲، گزارش تصویری دیگری منتشر کرد که با این جمله شروع می‌شد: «حال دریاچه ارومیه خوب نیست.» مطابق با سایر گزارش‌های صدا‌و‌سیما، تعدادی از مردم عادی جلوی دوربین به اظهارنظر می‌پردازند که معمولا مطابق با نظر تهیه‌کننده گزارش است و سپس «امید شکریازی»، تهیه‌کننده گزارش، با استفاده از این جمله که «گرما قاتل آب دریاچه ارومیه است»، تلاش می‌کند مشکل دریاچه ارومیه را به کم‌بارشی و تغییر اقلیم نسبت دهد و اینکه در ۱۰-۱۵ سال گذشته با افزایش درجه حرارت، سال‌های گرمتری را تجربه کرده‌ایم.

در این گزارش، «مجید رستگاری»، مدیرعامل آب منطقه‌ای آذربایجان غربی هم، بار دیگر از انتقال آب از کانی‌سیب و سیلوه می‌گوید و تراز آب دریاچه در ۴ مرداد۱۴۰۲ را، ۱۲۷۰.۱۰ اعلام می‌کند.

در هیچ از گزارش‌های صدا‌و‌سیما به این موضوع اشاره نشد که به‌جز انتقال آب از کانی‌سیب و سیلوه و همین‌طور انتقال آب از طریق پساب تصفیه‌خانه‌های فاضلاب ارومیه و تبریز که همگی سرجمع حدود یک میلیارد و یکصد میلیون مترمکعب آب می‌شوند، بقیه حقابه دریاچه ارومیه چرا تخصیص داده نشده است؟

براساس آنچه شورای عالی آب مصوب کرده، سالانه ۲هزار و ۵۸۷ میلیون مترمکعب حقابه دریاچه ارومیه است.

فیروز قاسم‌زاده، سخنگو صنعت آب ایران، در مهر سال گذشته اعلام کرد ۱.۱ میلیارد مترمکعب آب به دریاچه تخصیص داده شده است. به عبارت دیگر، وزارت‌ نیرو خود معترف است که کمتر از نصف حقابه دریاچه ارومیه را جاری کرده است.

دیگر مسوولانی که درباره دریاچه ارومیه دروغ گفتند
حتما شما هم این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که می‌گویند «نقش مار می‌کشند و می‌گویند این مار است.» در ماجرای احیای دریاچه ارومیه، به‌ویژه در زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، اظهارنظرها و ادعاهای مسوولان دولتی از جنس همین ضرب‌المثل بوده است.

در‌حالی‌که همه دست‌اندرکاران و ناظران می‌دانند در بهترین حالت، پروژه انتقال آب از سد کانی‌سیب ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال است، اما عموما تلاش کرده‌اند فعال شدن این پروژه که عملکرد دولت سیزدهم هم نیست را، برجسته کنند. نمونه آن، توییت «حسین دلیریان»، سخنگو سازمان فضایی ایران که پس از افتتاح پروژه انتقال آب از کانی‌سیب نوشت: «طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه مشکل میزان ورودی آب به دریاچه را حل کرده است.»

یکی دیگر از مسوولان دولت سیزدهم که با مقایسه اشتباه آمار و اعداد آدرس غلط می‌دهد، مجید رستگاری، مدیرعامل آب منطقه‌ای آذربایجان غربی است، او در اردیبهشت امسال برای آنکه بهره‌برداری از کانال انتقال آب کانی‌سیب را موثر جلوه دهد، تراز اکولوژیک را با ابتدای سال آبی مقایسه و نتیجه گرفت که ۲۸ سانتی‌متر افزایش سطح داشته‌است.

«علی بهادری جهرمی»، سخنگو دولت نیز یکی از همین مسوولان است، در‌حالی‌که با روی کار آمدن دولت سیزدهم عملا همه فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه متوقف شد، مدتی قبل، از تصویب مصوبه‌ای ۹ بندی و تخصیص دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای احیای دریاچه ارومیه خبر داد.

باوجود آنکه دولت سیزدهم مدعی تصویب مصوبه‌هایی برای احیای دریاچه ارومیه است، هنوز هیچ اقدام جدیدی در این عرصه انجام نشده‌ است. بهره‌برداری از پساب حاصل از تصفیه‌خانه‌های ارومیه و تبریز همچنان معطل تخصیص بودجه هستند. گرچه دو فاز از ۴ فاز تصفیه‌خانه ارومیه افتتاح شده، اما هنوز اگر بودجه به موقع تخصیص یابد، تصفیه‌خانه تبریز در سال ۱۴۰۳ به بهره‌برداری می‌رسد.

«روح الله متفکر آزاد»، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی و رییس هیات تحقیق‌و‌تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه، یکی از مسوولانی است که در این مدت داده‌های نادرستی به جامعه داده‌است. او برای موجه جلوه دادن اقدام تحقیق‌و‌تفحص ستاد احیای دریاچه ارومیه، عملا مانع بزرگی در مسیر اجرای فعالیت‌های احیای این اکوسیستم ایجاد کرده است.

«محمد صادق معتمدیان»، دبیر جدید ستاد احیای دریاچه ارومیه که استاندار آذربایجان غربی نیز هست، به‌طور مستمر بر این ادعا پافشاری می‌کند که هر سه ماه یکبار، گزارش اجرای وعده‌های احیای دریاچه ارومیه توسط دولت سیزدهم را می‌دهد، اما او هیچ‌گاه بر این نکته اشاره نکرده که چه افتتاح انتقال آب از سد کانی‌سیب، چه افتتاح تصفیه‌خانه فاضلاب شهری ارومیه و خط انتقال آب، همه از پروژه‌های مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم بوده است.

اما پرسش این است که این داده‌های نادرست چه زمانی اثر مضاعفی بر قلب واقعیت می‌گذارند؟ نبود شفافیت در مورد وضعیت دریاچه ارومیه مشکلی است که آقای میرچی هم به آن اشاره می‌کند و به ایران‌وایر تاکید می‌کند: «آنچه واقعیت روی زمین نشان می‌دهد و مردم با دیدن آن می‌توانند با ۳۰ سال قبل مقایسه‌اش کنند، مهم است، اما مساله این است که دولت هزینه مطالبه‌گری و شفافیت در مورد همه چیز را افزایش داده است، نظر کارشناسان مستقل را تخریب می‌کنند و گناه را به گردن تغییر اقلیم می‌اندازند. تعادل‌بخشی به عرضه و مدیریت مصرف، جرات و جسارت می‌خواهد که رهایی از فساد و اسکیزوفرنی مدیریت منابع آب، شرط آن است.»

دولت سیزدهم با دریاچه ارومیه چه کرد؟
دولت سیزدهم از وقتی که روی کار آمد، اقدامات موثری در کند شدن روند احیای دریاچه ارومیه عملی کرد. نخست آنکه همه اعتبارات ستاد را معلق و عملا موجب متوقف شدن فعالیت این ستاد شد. از سوی دیگر با ادعای اینکه می‌خواهد ساختار ستاد احیای دریاچه ارومیه را اصلاح کند،‌در روند اجرایی شدن مصوبات این ستاد مانع‌تراشی کرد. سپس با تنزل دادن به جایگاه دبیری ستاد احیای دریاچه ارومیه، ضربه محکم دیگر به پیکره برنامه‌های اجرایی این ستاد زد. به عبارت دیگر، دبیری ستاد احیای دریاچه ارومیه را از رییس‌سازمان حفاظت‌محیط زیست سلب و به استاندار آذربایجان غربی واگذار کرد.

هر ناظری به‌خوبی می‌داند که جایگاه رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست، معاون رییس‌جمهور است و عضویت در هیات دولت. بدیهی است وزرایی که باید مصوبه‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه را اجرا می‌کردند، بیشتر از معاون رییس‌جمهور ممکن بود حرف‌شنوی داشته باشند تا از استاندار یکی از استان‌ها.

از سوی دیگر، دولت سیزدهم برخلاف مصوبه‌های ستاد احیا، اجازه فعالیت کشت و صنعت‌های آب‌بر در حوضه‌آبریز دریاچه ارومیه را صادر کرده است. دولت سیزدهم به‌شدت در مقابل نقشه‌های مجلس یازدهم منفعل عمل کرده‌است. نمونه‌ای از آن ساخت سد لیلان‌چای در محدوده شهرستان ملکان است که دست‌پخت «علی‌نیکزاد»، نایب‌رییس مجلس در سال ۱۳۹۹ بود و سازمان محیط‌زیست با آن مخالفت کرده بود، ولی این پروژه در دولت سیزدهم آغاز به کار کرد؛ این در‌حالی بود که مقرر شده بود هیچ سد جدیدی در حوضه‌آبریز دریاچه ارومیه ساخته نشود.

همچنین باوجود مخالفت‌های «مسعود تجریشی»، معاون محیط‌زیست انسانی سازمان حفاظت محیط‌زیست با انتقال کارخانه قند مشهد به مهاباد، دولت سیزدهم این کار را هم محقق کرد. از سوی دیگر، دولت سیزدهم در برابر فشارهای «جلال محمودزاده»، نماینده مهاباد در مجلس شورای اسلامی، مبنی‌بر جلوگیری از جاری شدن حقابه دریاچه ارومیه از سد مهاباد نیز مقاومت نکرده و همسو با او عمل کرده‌است.

در چنین شرایطی، تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه در ابتدای مرداد امسال به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده است. چیزی که کارشناسان و دست‌اندرکاران ستاد احیای دریاچه ارومیه پیش‌بینی می‌کردند؛ به عبارت دیگر تراز اکولوژیک آب دریاچه ارومیه در پایان سال آبی جاری یعنی ۳۱شهریور۱۴۰۲، به کمترین میزان خود در عمر حیات این اکوسیستم می‌رسد و مهم‌ترین اثر آن خشک‌ شدن نمک بستر دریاچه ارومیه است. وقتی حداقل آب مورد نیاز این اکوسیستم تامین نشود، عملیات انحلال نمک و عمق‌پذیری با کریستاله شدن نمک آن همراه می‌شود و تئوری تغییر ماهیت از دریاچه به پلایا رقم می‌خورد. این به معنای آن است که دریاچه ارومیه به دریاچه‌ نمکی دیگری که زمستان‌ها مقداری آب در سطحی وسیعی پخش و تابستان‌ها به‌طور کامل خشک خواهد بود، تبدیل می‌شود.

حالا در چنین شرایطی، حدود ۷ هفته تا پایان سال جاری آبی باقیست و عملا تا آبان ۱۴۰۲ که فرصت احیای دریاچه ارومیه می‌رسد، هیچ کار موثری نمی‌توان انجام داد.

جالب اینجاست که همه‌ساله مسوولان وزارت‌ نیرو با این توجیه که نیاز آب شرب مردم حوضه آبریز دریاچه ارومیه را نمی‌توانند رهاسازی کنند، حجمی نزدیک به دوبرابر نیاز آبی را پشت سدها حبس می‌کنند و از جاری کردن حقابه این اکوسیستم مهم شمال‌غرب ایران جلوگیری می‌کنند.

براساس داده‌های وزارت نیرو، کل مصرف شرب مردم حوضه آبریز دریاچه ارومیه بالغ بر ۳۳۱ میلیون مترمکعب در سال است. در گزارش‌ ۴مرداد ۱۴۰۲ صدا و سیما، مجید رستگاری، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی اعلام کرد حجم آب موجود پشت سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۷۱۶ میلیون مترمکعب است. پرسش مهمی که هیچ‌گاه وزارت نیرو به آن پاسخ نداده، همین است که چرا باوجود نگهداری بیش از دو برابر حجم آب شرب مورد نیاز مردم، حقابه دریاچه ارومیه جاری نمی‌شود؟ شاید به همان استدلالی که سدسازان سال‌ها در این حوضه آبریز سد ساختند، تا مبادا آب شیرین وارد ششمین دریاچه آب شور جهان شود، غافل از آنکه اگر حیات دریاچه ارومیه به مخاطره بیفتد، آن ۳میلیون نفری که برایشان آب نگهداری می‌کنند، باید از منطقه مهاجرت کنند.

اسکیزوفرنی مدیریت آبی، ترسناک‌تر از مرگ دریاچه ارومیه
علی میرچی، استادیار مهندسی منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهما آمریکا، در تحلیل رفتار وزارت نیرو در مدیریت منابع آب ذخیره شده پشت‌سدها و محصور کردن دو برابر نیاز آب شرب به ایران‌وایر می‌گوید: «این خود مثال خوبی است برای اسکیزوفرنی مدیریت منابع آب در ایران. وقتی سازمان‌های مختلفی برای رسیدن به امر واحدی، یعنی احیای دریاچه ارومیه دور هم جمع شدند، هدف‌گذاری کردند و آب هم بوده، ولی آن را در عین تخصیص جاری نمی‌کنند، نشانه‌ای است برای مردود شدن این سیستم در آزمون حکمرانی آب. اگر ما بحث احیای دریاچه ارومیه را آزمون حکمرانی آب در ایران در نظر بگیریم، مشخصا در آن مردود شده‌ایم.»

او که از دانشگاه صنعتی میشیگان دکترا مهندسی مدیریت منابع آب دارد، در توصیف چرایی این قضاوت خود می‌افزاید: «تصمیم رهاسازی آب انجام نمی‌شود، چون اصحاب قدرتی وجود دارند که اعمال نفوذ می‌کنند و نمی‌گذارند. نماینده مجلسی هست که با یک تماس تلفنی مانع از جاری شدن آب می‌شود. چرا؟ چون نمی‌خواهد آب به دریاچه برسد و می‌خواهد آن آب به فلان زمین‌های کشاورزی برسد که کشاورزانش قرار است بعدا به او رای بدهند و او را دوباره راهی مجلس کنند. نتیجه می‌شود تراژدی‌ای که ما اکنون داریم. پیکره‌ای که ریشه در فرهنگ زیستی و اقتصاد ما دارد، با‌این‌حال به‌صورت مساله درجه چندم به آن توجه می‌کنند و در واقعیت نمی‌آیند نیاز آبی آنجا را برطرف کنند.»

آقای میرچی تاکید می‌کند: «بازنده اصلی چنین رفتارهای سیستم، دریاچه است و آدم‌هایی که اطرافش هستند. اثراتش به دورتر از آن منطقه هم تسری پیدا می‌کند که کل ایران را هم درگیر کرده است.»

این تحصیلکرده مهندسی مدیریت منابع آب، راه حل مهم و حیاتی نجات دریاچه ارومیه را مدیریت مصرف توصیف کرده می‌گوید: «برای احیای دریاچه ارومیه عدد بلندپروازانه‌ای مبنی‌بر کاهش ۴۰درصدی در مصرف آب کشاورزی تعیین شد. واقعیت این است که ما جرات آن را نداریم که مصرف‌مان را مدیریت کنیم، ولی چاره تعادل بین عرصه آب تجدیدپذیر و نیاز آبی‌ای است که ایجاد کرده‌ایم، این کار نیازمند نقشه‌های پشتیبان در همه بخش‌ها، به‌ویژه در بخش کشاوری است.»
برگرفته از ایران وایر

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید