mihanبهرام فرخی

در این نوشته نگاهی کوتاه به ۱۶ کشور خاورمیانه و کشورهایی که با فرهنگ این حوزه جغرافیایی رابطه تنگاتنگ دارند انداخته می‌شود از جمله پاکستان و افغانستان و ۵ کشور آسیای میانه و ۳ کشور قفقاز که تا سه دهه پیش جزیی از اتحاد جماهیر شوروی سابق به شمار می‌آمدند و در اوایل دهه نود قرن بیستم به استقلال رسیدند.

۲۰ کشور این منطقه از اکثریت مسلمان سُنّی‌مذهب تشکیل شده، دو کشور اکثریت مسلمان شیعه، یک کشور مسیحی ارتدکس، یک کشور مسیحی ارمنی، یک کشور با اکثریت یهودی و یک کشور( لبنان) نیز هیچ مذهبی در آن اکثریت مطلق ندارد.

روش‌های حکومتی در این نقطه جهان بسان اکثریت کشورهای جهان یا جمهوری هستند و یا پادشاهی.

اگر دو کشور مسیحی‌نشین گرجستان و ارمنستان و کشور یهودی‌نشین اسراییل را که مذهب در این کشورها نوعی همبستگی ملی به وجود آورده و موقعیت خاص در جغرافیای این منطقه دارند چرا که از هر سو توسط کشورهای مسلمان‌نشین احاطه شده‌اند و در عین حال جابجایی قدرت حاکمه در آنها از طریق نهادهای دموکراتیک انجام می‌شود، بقیه کشورها از فقدان دموکراسی رنج می‌برند، خواه سیستم جمهوری داشته باشند و خواه سلطنتی.

اکثر کشورهای خاورمیانه که سابقه استقلال آنها به پس از جنگ جهانی اول و تقسیم امپراتوری عثمانی برمی‌گردد، عرب‌زبان هستند و از بدو استقلال به صورت سلطنتی اداره شده‌اند ولی در طول زمان تعدادی از آنها با کودتاهای متعدد، تبدیل به جمهوری شده‌اند، ولی باز هم دموکراسی در آنجا برقرار نشده است. در حال حاضر بجز اردن و عربستان سعودی و کشورهای جنوبی حوزه خلیج فارس و دریای عمان بقیه نظام جمهوری دارند.

۵ جمهوری آسیای میانه که پس از سقوط شوروی سابق استقلال خود را به دست آورده‌اند در ابتدا توسط رهبران حزب کمونیست سابق محلی اداره شده‌اند و سپس قدرت را به سختی به نهادهای دموکراتیک سپرده‌اند.

جمهوری قزاقستان

بر روی کاغذ حکومت قزاقستان جمهوری ریاستی است. رئیس‌ جمهور در رأس کشور و دولت قرار دارد. قدرت اجرایی دست دولت بوده و قدرت قانونی دست پارلمان است.

پس از استقلال، رهبر زمان کمونیسم قزاقستان یعنی نورسلطان نظربایف به ریاست‌ جمهوری قزاقستان رسید و از سال ۱۹۸۹ به مدت ۲۹ سال در این منصب باقی ماند تا اینکه در سال ۲۰۱۹ مجبور به استعفا شد و جایش را به دلفینش قاسم جومارت توقایف داد.

بر پایه قانونی که در سال ۲۰۱۰ میلادی در قزاقستان به تصویب رسید، نخستین رئیس‌جمهور قزاقستان حتی پس از استعفایش از مصونیت کامل قضایی برخوردار است. برپایه این قانون، نخستین رئیس‌ جمهوری قزاقستان را نمی‌شود بازداشت کرد، محبوس کرد یا برای اعمالی که حین ریاست جمهوری خود یا پس از آن دوره انجام داده پاسخگو دانست. این مصونیت طبق قانون همچنین شامل دارایی‌های رئیس‌ جمهور نخستین و خانواده او نیز می‌شود.

جمهوری پارلمانی قرقیزستان

قرقیزستان پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، مستقل شد و عسگر آقایف، رهبر حزب کمونیست قرقیزستان، به ریاست جمهوری این کشور رسید، آقایف از آغاز استقلال این کشور تا سال ۲۰۰۵ میلادی قدرت را به‌ دست داشت و می‌خواست تا پایان عمر در مقام ریاست جمهوری بماند ولی از سال ۲۰۰۵ این کشور دو شورش و انقلاب پر تلفات را پشت سر گذاشته و روسیه پوتین همچنان مانند سابق با ابزار غیرمتعارف سیاسی در قرقیزستان نفوذ خود را حفظ کرده است.

جمهوری تاجیکستان

امامعلی رحمان از سال ۱۹۹۲ ریاست جمهوری تاجیکستان را به عهده دارد. در سال ۱۹۹۲ پس از برکناری اجباری رحمان نبی‌اف، نخستین رهبر این کشور پس از استقلال از اتحاد جماهیر شوروی سابق، امام علی رحمان، که پیشتر رئیس یک مجتمع کشاورزی بود، به مقام ریاست شورای عالی تاجیکستان منصوب شد. در سال۱۹۹۲ رحمان به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد. پس از پایان دوره‌ی پنجساله، او دو بار به مدت هفت سال دیگر به این مقام برگزیده شد.

در سال ۲۰۰۳ در یک همه‌پرسی، ۹۳٪ مردم به اصلاح قانون اساسی (برای ممکن‌شدن انتخاب دوباره‌ی رحمان) رأی مثبت دادند.

همانطور که مشاهده می‌کنید از جابجایی قدرت در این کشور تازه مستقل شده به هیچ وجه خبری نیست.

جمهوری ریاستی ترکمنستان

ترکمنستان در (اکتبر ۱۹۹۱) با رأی مردم در همه‌پرسی استقلال، موجودیت خود را به عنوان یک کشور مستقل اعلام نمود و رسماً نام «ترکمنستان» را برای کشور خود برگزید. قانون اساسی ترکمنستان نیز در ۱۸ مه ۱۹۹۲ در چهاردهمین نشست مجلس ترکمنستان به تصویب رسید. بر اساس این قانون اساسی، ترکمنستان کشوری دمکراتیک و لائیک و اداره آن به شکل جمهوری ریاستی است. صفرمراد نیازف اولین رئیس‌ جمهور کشور بود. رئیس‌ جمهور کنونی کشور قربان قلی بردی محمداف است.

حکومت ترکمنستان جمهوری ریاستی و تک‌حزبی است و رئیس‌ جمهور اختیارات گسترده‌ای دارد. رئیس‌ جمهور ترکمنستان و شخص اول این کشور از هنگام استقلال تا سال ۲۰۰۶ صفرمراد نیازف بود.

بر اساس قانون اساسی ترکمنستان، رئیس‌ جمهور مقامات قوه مجریه و قضاییه را منصوب می‌کند و نیز نامزدهای انتخابات مجلس را تصویب می‌نماید.

در این کشور تفکیک قوا در حیطه قدرت رئیس جمهوری و کار مجلس تصویب تصمیمات رئیس جمهور است.

جمهوری پارلمانی ازبکستان

این کشور از بدو استقلال در سال ۱۹۹۱ توسط رهبر حزب کمونیست محلی اسلام کریم‌اف که به ریاست جمهوری انتخاب شده بود تا مرگش در سال ۲۰۱۶ اداره می‌شد و هربار قبل از پایان دوره ریاست جمهوریش با تغییرات در قانون اساسی که امکان دوران ریاست جمهوری را برای هر منتخب به دو بار محدود می‌کند، به مدت ۲۵ سال در راس قدرت باقی ماند.

بر اساس توافقی که ماه سپتامبر سال ۲۰۱۶ بعد از درگذشت اسلام کریم‌اف نخستین رئیس‌ جمهوری ازبکستان در عرصه سیاسی تاشکند حاصل شد، قدرت در این کشور، بین سه نفر شامل شوکت میرضیایف نخست‌وزیر که به ریاست جمهوری رسید، رستم عظیم‌اف معاون نخست‌وزیر و ژنرال رستم عنایت‌اف رئیس سازمان امنیت ملی تقسیم شده بود.

پس از یکسری درگیری‌ها با حمایت روسیه پوتین، نخست وزیر از کار برکنار شده و قدرت بین رئیس جمهور و رئیس سازمان امنیت ملی تقسیم شده و پوتین هم قول سرمایه‌گذاری و وام‌های طولانی‌مدت به این کشور داد.

امارات اسلامی افغانستان

طالبان افغانستان را یک «امارت اسلامی» اعلام کرده و از لحظه به دست گرفتن قدرت هرگونه نماد آزادی و یا دموکراسی را در این کشور از بین برده و بیش از سی میلیون نفر انسان را در مقابل چشمان جهانیان به اسارت گرفته‌اند. تا امروز هیچ کشوری بطور رسمی‌ این حکومت را در افغانستان به رسمیت نشناخته است.

جمهوری فدرال اسلامی پاکستان

پاکستان از بدو استقلال به رهبری محمد جناح دارای تمامی‌ ارکان‌ دموکراسی مثل مجلس سنا و پارلمان و مجالس فدرال و احزاب است و رئیس جمهور توسط این مجالس انتخاب می‌شود و جنبه تشریفاتی دارد و نخست وزیر قدرت اجرایی را در دست دارد ولی وضعیت ژئوپلیتیک این کشور و عدم روابط دوستانه با کشور همزادش هند و رقابت‌های نظامی‌ با این کشور و داشتن قدرت هسته‌ای موجب شده که ارتش و دستگاه امنیتی نظامی‌ این کشور بر تمامی‌ ارکان‌ دموکراسی برتری داشته و در عمل نظامیان بطور ممتد دست به کودتا زده و سیاسیون منتخب را برکنار می‌کنند و در نتیجه موجب شده که این کشور به بی‌ثباتی و عقب‌افتادگی مزمن اقتصادی مبتلا شود و در عمل بزرگترین ایالت آن یعنی بلوچستان از کنترل قدرت مرکزی خارج شده و مرزهای شمالی آن نیز در مجاورت افغانستان تبدیل به مراکز تولید تروریست و افراط‌گرایی گشته است.

مقایسه پاکستان با کشور هند که از نهادهای دموکراسی استفاده بهینه کرده است، بی‌شک هند را در موقعیت برتری قرار می‌دهد.

جمهوری آذربایجان

به‌ دنبال استقلال پس از فروپاشی اتحاد شوروی در اولین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری ابوالفضل ایلچی‌ بیگ با اندیشه‌های قوم‌گرایانه به این مقام رسید. وی بعد از انتخاب به همراه وزیر کشور خود اسکندر حمیداف در چندین نوبت خواستار تشکیل آذربایجان بزرگ که شامل تمام نواحی شمالی ایران می‌شد شدند. پس از شکست‌های پیاپی در جنگ با ارمنستان، و شکست تقریباً تمامی‌ سیاست‌های داخلی وی، و چندین قیام خونین در چند شهر از جمله گنجه، حیدر علی‌اف رئیس وقت پارلمان و رهبر محلی حزب کمونیست طی یک کودتای بدون خونریزی قدرت را به دست آورد و ایلچی‌بیگ به تبعید فرستاده شد.

در زمان ریاست‌ جمهوری علی‌اف و پسرش که از آن زمان ادامه دارد با برقراری روابط دوستانه با غرب، پیشرفت‌های اقتصادی مهمی‌ نصیب این کشور شده ولی از فضای سیاسی آزاد و دموکراتیک در این کشور کوچک فعلا خبری نیست و تا حال درگیر دو جنگ با همسایه‌اش ارمنستان به دلیل اقلیت ارمنی ساکن در ناحیه قره باغ شده است.

جمهوری گرجستان

پس از استقلال گرجستان در سال ۱۹۹۱، ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه پیشین اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان نخستین رئیس‌ جمهور گرجستان، قدرت را در دست گرفت. بلافاصله پس از استقلال گرجستان، بر سر حاکمیت بر جمهوری‌های خودمختار اوستیای جنوبی و آبخازیا بین روسیه و گرجستان اختلاف درگرفت. روسیه اجازه نداد که گرجستان، حاکمیت خود را بر این دو سرزمین اعمال کند. ضعف گرجستان و نیز نزدیکی دولت وقت- به ویژه شخص شواردنادزه- به روسیه، سبب شد که حکومت گرجستان تن به مصالحه با حکومت روسیه بدهد. گرجستان همچنین پذیرفت با حضور نیروهای روسی در این دو منطقه مخالفت نکند.

پس از انقلاب مخملی در سال۲۰۰۳ که منجر به روی کارآمدن دولت غربگرای میخائیل ساکاشویلی شد، اوضاع سیاسی گرجستان دگرگون گشت. دولت جدید گرجستان، سیاست دوری از روسیه و نزدیکی به غرب را برگزید و خواهان عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو شد.

در سال ۲۰۰۸ جنگ اوستیای جنوبی رخ داد. در این جنگ، ارتش گرجستان برای پس گرفتن اوستیای جنوبی به این منطقه یورش برد ولی واکنش شدید روسیه سبب شد که ارتش گرجستان مجبور به عقب‌نشینی شود. اکنون روسیه، استقلال دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی را به رسمیت شناخته و با حضور نیروهای خود در این دو منطقه، عملاً کنترل آنها را در دست دارد ولی جامعه جهانی آن را به رسمیت نمی‌شناسد.

جمهوری ارمنستان

پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، این کشور نظام جمهوری ریاستی را برگزید و لوون تر پتروسیان به عنوان رئیس جمهور این کشوردر سال ۱۹۹۱ انتخاب شد.

در رفراندوم سال ۲۰۱۵ شرکت‌کنندگان رای به تبدیل حکومت این کشور به نظام پارلمانی دادند .تا امروز سه رئیس جمهور و از سال ۲۰۱۶ با سیستم پارلمانی یک نخست وزیر بطور دموکراتیک انتخاب شده‌اند.

جمهوری ترکیه

جمهوری ترکیه بر خرابه‌های امپراتوری عثمانی بنا شده و کمال آتاترک بنیانگذار یک دولت سکولار بر پایه ملی‌گرایی بوده است. نظام این کشور از بدو تأسیس در ۱۹۲۳ تا اواخر سال ۱۹۴۰ بطور تک‌حزبی اداره می‌شد و سپس سیستم پارلمانی را در پیش گرفت. ولی از کودتای سال ۱۹۶۰ نظامیان و ارتش در این کشور نقش پررنگی در فعل و انفعالات سیاسی داشته است.

پس از روی کار آمدن رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۳ این کشور تحولات سیاسی زیادی را از سر گذرانده و اکنون سیستم جمهوری ریاستی بر آن حکمفرماست و رجب طیب اردوغان پس از نخست‌وزیری به ریاست جمهوری رسید و همچنان در قدرت است.

ترکیه پرقدرت‌ترین نیروی نظامی‌ ناتو را بعد از ایالات متحده در اختیار دارد و تسلیحات اتمی‌در این کشور مستقر است. ترکیه در گذشته رفرم‌هایی در جهت پیوستن به اتحادیه اروپا انجام داد ولی با رسیدن اردوغان به قدرت این رفرم‌ها متوقف شده و تا حدی راه پیوستن به اروپا دچار وقفه گردیده است.

جمهوری مصر

استقلال این کشور از سال ۱۹۳۶ از بریتانیا و سپس کودتای ۱۹۵۲ ژنرال محمد نجیب علیه ملک فاروق و برکناری این دودمان آلبانی‌تبار از قدرت و اعلام جمهوری و سپس کودتای جمال عبدالناصر در سال ۱۹۵۴ و انتخاب وی به عنوان رئیس جمهور تا تاریخ مرگش در سال ۱۹۷۰ قسمتی از تاریخ معاصر مصر به عنوان پرقدرت‌ترین کشور عربی است. نهضت پان‌عربیسم ناصر که توسط او پایه‌گذاری شد، در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ طرفداران زیادی داشت و هنوز هم بعد از سال‌ها پس از مرگ او بین عرب‌ها طرفدار دارد.

از رویدادهای مهم سیاسی دوران او می‌توان به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و توافقنامه کانال سوئز نام برد.

محمد انورسادات سیاستمدار و نظامی‌ مصری و برنده جایزه صلح نوبل، سومین رئیس‌ جمهوری این کشور بوده است. وی سمت ریاست جمهوری مصر را از ۱۹۷۰ تا روز به قتل رسیدنش به دست خالد اسلامبولی اسلامیست در ۱۹۸۱ به عهده داشت.

سپس محمد حُسنی مبارک که او نیز نظامی‌ بود بر مسند چهارمین رئیس‌ جمهوری مصر تا رویدادهای موسوم به «بهار عربی» تکیه زد. پس از پیروزی مردم در بهار عربی محمد مُرسی رهبر «اخوان المسلمین» به قدرت رسید و پس از یکسال حکومت با تظاهرات مردم که از طرف ارتش حمایت می‌شد از کار بر کنار شد. ارتش مصر عدلی منصور رئیس دادگاه قانون اساسی مصر را به عنوان سرپرست ریاست جمهوری برای دوره انتقالی معرفی کرد. در انتخابات ریاست‌ جمهوری ۲۰۱۴ عبدالفتاح السیسی که نقشی کلیدی در کودتای ۲۰۱۳ مصر داشت، در رقابت با حمدین صباحی پیروز و رئیس‌جمهور مصر شد که ریاست وی تا امروز ادامه دارد.

پادشاهی عربستان سعودی

دودمان آل‌ سعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ میلادی در عربستان در دست دارد، نام قبیله خود را بر این کشور افزوده است.

در عربستان شاهان بر پایه قانون اساسی حاکم مطلق هستند و همه امور کشوری و لشکری زیر نظر مستقیم آنان قرار دارد. خانواده سلطنتی و شاهزادگان در دستگاه حکومت از جایگاه رفیعی برخوردارند.

این کشور ثروتمند نفتخیز روابط نزدیکی با غرب دارد و بر پایه احکام اسلام اداره می‌شود. در سال‌های اخیر با روی کار آمدن شاهزاده بن سلمان رفرم‌هایی در جهت مدرنیزه کرده قوانین کشور و عدم وابستگی مطلق به در آمدهای نفتی در جریان است. مردم عربستان از رفاه اقتصادی بالایی بر خوردار هستند.

بحرین

بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه بطور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می‌شود که از سال ۱۸۲۰ میلادی، قدرت را در این جزیره در دست دارند. این کشور در سال ۱۹۷۱ میلادی، استقلال خود را به دست آورد و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شده‌است. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از فقه اسلامی و حقوق عرفی (شامل رویه و سابقه قضایی) (کامن لا) انگلیس است.

پادشاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ میلادی قدرت را در دست دارد. قوه مقننه دو مجلسی این کشور، یکی از طرف پادشاه و دیگری از طرف مردم انتخاب می‌شوند.

در بحرین احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد. پس از «بهار عربی» این کشور نیز دچار تلاطم‌های سیاسی شد.

پادشاهی اردن

این کشور میانه‌رو عربی که از بدو استقلال توسط خانواده‌هاشمی‌ اداره می‌شود و جمعیت قابل توجهی از آوارگان فلسطین را در خود جای داده با نزدیکی به غرب توانسته ثبات سیاسی خود را حفظ کرده و در همسایگی اسراییل به یک همکار و طرف مشاوره مهم برای کشورهای منطقه تبدیل شود. حکومت اردن تا حدی قابل قبول توانسته رفاه مردم را در این کشور نه چندان ثروتمند فراهم کند.

امارات متحده عربی

سابقه استقلال امارات متحده عربی که یک پادشاهی انتخابی از همبستگی هفت امارت است به سال ۱۹۷۱ بر می‌گردد که شامل ابوظبی (پایتخت)، عجمان، دبی، فجیره، رأس‌الخیمه، شارجه و ام‌القیوین می‌شود. هر امارت توسط یک امیر اداره می‌شود که این امیران مجلس عالی متحده را تشکیل می‌دهند؛ امیر ابوظبی همیشه رئیس امارات متحده عربی است، در حالی‌ که امیر دبی همواره مقام نخست‌وزیری این کشور را بر عهده دارد.

محمد بن زاید النهیان که در حال حاضر پادشاه یا امیر امارات است در راه پدرش گام بر می‌دارد که در سال‌های امارت‌اش موجب ترقی و پیشرفت این کشور گردید. در حال حاضر امارات متحده عربی یک کشور توسعه‌یافته به شمار می‌رود و قوانین آن بجز قوانین خانواده که از شرع اسلام گرفته می‌شود بسیار لیبرال‌تر از بقیه کشورهای مسلمان‌نشین است. در حالی که فقط در ابوظبی قوانین شرع کاربرد بیشتری دارند اما در مورد آزادی‌های مدنی این کشور هنوز راه بسیار طولانی در پیش دارد تا به استانداردهای کشورهای غربی برسد.

عراق

در سال ۱۹۲۱ پادشاهی عراق تشکیل شد و در سال ۱۹۳۲ این حکومت از بریتانیا استقلال یافت. در ۱۹۵۸ این پادشاهی در اثر کودتای نظامیان از میان رفت و جمهوری عراق تأسیس گشت. عراق از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳ به دست حزب سوسیالیست بعث عراق بطور تک‌حزبی و با دیکتاتوری حسن البکر و صدام حسین اداره می‌شد. پس از حمله ایالات متحده و هم‌پیمانانش به عراق در مارس ۲۰۰۳، حکومت حزب بعثِ صدام حسین برچیده شد و نظام چندحزبی پارلمانی در این کشور برقرار شد. آمریکایی‌ها در سال ۲۰۱۱ عراق را ترک کردند.

دولت فدرال عراق تحت قانون اساسی فعلی به شکل یک جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی اسلامی تعریف می‌شود که تقسیم قدرت در آن به صورت فرقه‌ای انجام می‌گیرد یعنی بر اساس مذهب و قوم! بطوری که رئیس جمهور از کُردها، رئیس مجلس از میان سنی‌ها و نخست وزیر نیز شیعه مذهب است! شیوه‌ای که در سال‌های گذشته تظاهرات اعتراضی نسل‌های جوان را موجب شده که با حکومت و تقسیم قدرت فرقه‌ای مخالف هستند و می‌خواهند کشورشان بطور یکپارچه و بر اساس منافع «ملت عراق» از هر دین و مذهب و قوم و… اداره شود.

در عراق دولت فدرال مشتمل بر قوای مجریه، مقننه و قضاییه و کمیسیون‌های مستقل متعدد دیگر است. با تمام نهادهای دموکراتیک موجود اما عدم قدرت دولت مرکزی در مواجهه با دخالت‌های خارجی از جمله از سوی جمهوری اسلامی ایران موجب شده کشور از لحاظ سیاسی فلج شده و جزو بی‌ثبات‌ترین کشورهای جهان به شمار رود. عراق پس از سرنگونی صدام و مدیریت توسط ساختاری فرقه‌ای، بجز در صنعت استخراج نفت هیچگونه پیشرفت محسوسی در دیگر حوزه‌ها به دست نیاورده است.

یمن

از سال ۱۹۶۷ ابتدا به عنوان یک کشور مستقل و سپس جنوب آن کشور به یک کشوری با رژیم مارکسیستی تبدیل شد. نهایتاً اما دو کشور یمن متحد شدند و در سال ۱۹۹۰ جمهوری جدید یمن را تشکیل دادند. علی عبدالله صالح اولین رئیس‌ جمهوری یمن تا زمان استعفا در دوران «بهار عربی» در قدرت بود.

از سال ۲۰۱۱ یمن درگیر اعتراضات خیابانی علیه فقر، بیکاری، فساد و برنامه‌های رئیس‌ جمهور صالح برای اصلاح قانون اساسی و از بین بردن محدودیت دوره ریاست جمهوری در این کشور شد که یمن را در معرض یک بحران سیاسی قرار داد. صالح استعفا داد و اختیارات ریاست جمهوری به عبدربه منصور‌هادی رسید. از آن زمان، این کشور درگیر جنگ داخلی است که منجر به بروز قحطی برای ۱۷ میلیون یمنی شده است. در سال ۲۰۱۹ سازمان ملل متحد گزارش داد که حدود ۲۴ میلیون نفر، معادل ۸۵٪ از جمعیت یمن، بیشترین نیازمندی به کمک‌های بشردوستانه را دارد. رتبه دوم گرسنگی جهانی و کمترین شاخص توسعه انسانی از بین کشورهای غیرآفریقایی به بمن اختصاص دارد.

سوریه

کشور سوریه دارای بافتی از اقلیت‌های علوی و مسیحی و اکثریت سنی‌مذهب است. در تاریخ سوریه کشمکش و کشتارهای فرقه‌ای دیرینه‌ وجود داشته‌ است. از بدو استقلال، این کشور با کودتاهای متعدد روبرو شده و در نهایت حزب بعث عربی قدرت را در دست گرفته و خاندان اسد که از اقلیت علوی هستند دهه‌هاست بر این کشور حکومت می‌کنند. علوی‌ها بالاترین سمت‌ها را در دولت و سرویس‌های امنیتی و نظامی‌ سوریه در اختیار دارند. با «بهار عربی»، در این کشور جنگ داخلی شروع شد که در نهایت با دخالت روسیه، رژیم اسلامی در ایران و حزب‌الله لبنان نیروهای آزادیخواه سرکوب و رژیم بشار اسد در مقام خود تا به امروز مانده در حالی که نیمی‌ از جمعیت کشور کشته و یا آواره شده‌اند.

قطر

تمیم بن حمد آل ثانی (امیر قطر) پیرو سیاست درهای باز بوده که باعث قدرت و نفوذ این کشور کوچک شده‌ است. این سیاست با بهره‌برداری از فروش گاز و داشتن رسانه پرنفوذی در دنیای عرب (الجزیره) به این کشور امکان می‌دهد که گروه‌ها و کشورها با منافع متضاد را در یکجا گرد آورد و از عوامل و پدیده‌هایی که به ظاهر در تعارض قرار دارند برای تولید و گسترش نفوذش در جامعه بین‌الملل بهره‌برداری کند.

قطر از یکسو میزبان دفتر نمایندگی طالبان است و همزمان بزرگترین پایگاه نظامی‌آمریکا در منطقه خلیج فارس را در خاک خود دارد. در حین حمایت از گروه‌های اسلامگرای مخالف بشار اسد، روابط نسبتاً نزدیکی با رژیم ایران و حزب‌الله لبنان دارد و در همین حال روابط گسترده‌ با عربستان و مصر را حفظ کرده و در آنِ واحد به مخالفان سیاسی این حکومت‌ها پناه می‌دهد. از حماس هم حمایت می‌کند و همزمان با اسرائیل روابط سیاسی- امنیتی پنهان دارد.

فلسطین

دولت فلسطین برای اولین بار توسط سازمان آزادیبخش فلسطین در ۱۵ نوامبر ۱۹۸۸ در الجزایر تشکیل شد و رسمیت یافت. کشورهای عضو سازمان ملل متحد در زمان حکمرانی محمود عباس به درخواست فلسطینی‌ها رای موافق دادند و از نهاد ناظر (سازمان آزادیبخش فلسطین) به کشور ناظر غیرعضو ارتقاء پیدا کرد.

کشور فلسطین در سال ۲۰۱۴ درخواست عضویت به ده نهاد بین‌المللی را ارائه داد و در ماه آوریل به عضویت کنوانسیون ژنو درآمد. فلسطین در حال حاضر با دو قطعه جدا شده از هم ادامه حیات می‌دهد ،محمود عباس در اراضی شرقی اسراییل حکومت می‌کند و باریکه غزه تحت نظر گروه افراطی و اسلامی حماس اداره می‌شود.

عمان

از سده ۱۷ میلادی عمان دارای پادشاهی خودکفا بوده‌ است. در سده ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده‌ است. عمان قدیمی‌ترین دولت مستقل در میان کشورهای عربی است و پیوند گسترده نظامی‌ و سیاسی با ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد.

پادشاه نقش بر جسته‌ای در عمان دارد که یک کشور پارلمانی نیز هست و بطور مشورتی مورد مراجعه قرار می‌گیرد. مانند سایر کشورهای عربی خلیج فارس منبع اصلی درآمد این کشور نفت است. هرچند نسبت به همسایگانش، عمان یک تولیدکننده متوسط به شمار می‌رود. کشاورزی و ماهیگیری نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع دیگر درآمد این کشور گردشگری است.

عمان پس از سرکوب شورشیان ظفار در سال‌های هفتاد میلادی نسبت به دیگر کشورهای عربی از ثبات سیاسی بالاتری برخوردار است و از لحاظ رفاه نیز در مرتبه بالایی قرار دارد.

جمهوری پارلمانی لبنان

لبنان کشوری در حال توسعه است و در فهرست کشورها بر اساس شاخص توسعه انسانی در رتبه بالایی قرار داشت و یکی از بهترین کشورهای جهان عرب خارج از کشورهای ثروتمند و نفتخیز شورای همکاری خلیج فارس به شمار می‌رود. همچنین در فهرست کشورها بر پایه سرانه درآمد ناخالص ملی لبنان جزو کشورهای متوسط رو به بالا محسوب می‌شد.

پس از خارج شدن از قیمومیت فرانسه در سال ۱۹۴۳ و اعلام استقلال، لبنان هم‌اکنون دارای یک نظام تقسیم قدرت خاص بر اساس جوامع دینی یا همان حکومت فرقه‌ای است.

بحران نقدینگی در لبنان و دیگر مشکلات مانند فقر، بیکاری، بی‌ثباتی سیاسی (در اثر تغییر جمعیت شیعیان و نفوذ رژیم اسلامی ایران و وجود حزب‌الله تا دندان مسلح)، بی‌ثباتی قیمت ارز در این کشور را گسترش داده‌ است. فرهنگ لبنانی، با وجود مساحت نسبتا کوچک این کشور، در خاورمیانه و سراسر جهان شناخته‌ شده‌ است. بیروت پایتخت این کشور زمانی «عروس شهرهای جهان» و «پاریس خاورمیانه» نامیده می‌شد. لبنان از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد و همچنین عضو اتحادیه کشورهای عرب، جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری اسلامی و سازمان بین‌المللی فرانکفونی است.

سیستم سیاسی در لبنان پارلمانی است. نظام پارلمانی در لبنان متأثر از وضعیت فرقه‌ای، اجتماعی و مذهبی خاص این کشور است: مسیحیان و مسلمان سنی و مسلمان شیعه. این سیستم به گونه‌ای طراحی شده‌ که تمامی‌ اقوام و مذاهب در آن سهمی‌ از قدرت سیاسی داشته باشند. طبق این توافق، رئیس‌ جمهور از میان مسیحیان مارونی، نخست‌ وزیر از میان مسلمانان سنی مذهب، رئیس پارلمان از بین شیعیان و معاون نخست‌وزیر از بین مسیحیان ارتدکس انتخاب می‌شود. پارلمان لبنان دارای ۱۲۸ کرسی است که بطور مساوی بین مسیحیان و مسلمانان تقسیم شده‌است. این توافق حاصل توافق طائف است که به جنگ‌های داخلی ۱۵ ساله در لبنان پایان داد. تا قبل از این توافق، سهم مسیحیان در قدرت سیاسی بیشتر از مسلمانان بود و تقسیم‌بندی به صورت ۵ – ۳ – ۲ به ترتیب مسیحی- سنی- شیعه انجام می‌گرفت. نسل‌های جوان لبنان نیز در سال‌های گذشته تظاهرات اعتراضی متعددی علیه حزب‌الله و همچنین حکومت فرقه‌ای این کشور داشتند. آنها نیز مانند عراقی‌ها خواهان حکومتی مدرن و امروزی هستند که ساختار سیاسی آن بر اساس منافع ملی تنظیم شده باشد و نه سهمیه‌های قومی و مذهبی!

انتخابات پارلمانی هر چهار سال یکبار برگزار می‌شود و فرد معرفی شده از جانب حزب یا ائتلاف پیروز با احتساب شرط تسنن نخست‌وزیر خواهد شد. رئیس‌ جمهور لبنان نیز فرد مسیحی برای یک دوره ۶ ساله توسط پارلمان برگزیده می‌شود. رئیس‌جمهور فرمانده نیروهای مسلح نظامی‌ و امنیتی است.

تقسیم قضایی لبنان تابع قوانین ناپلئونی (نظام قضایی فرانسه) است اما هر کدام از مذاهب مختلف دادگاه‌های خاص خود را در مورد قوانین مربوط به ازدواج، طلاق و امور شخصیه و مدنی دارند.

امارت کویت

از سال ۱۹۶۱ که اولین انتخابات در کویت منجر به تشکیل مجلس مؤسسان شد و شیخ صباح سالم الصباح به نخست‌وزیری کویت منصوب گردید تا امروز حکومت طبق قانون اساسی در خاندان آل صباح موروثی است و حکومت کویت مرکب از قوای سه‌گانه مقننه، قضاییه و مجریه‌ است که از یکدیگر تفکیک شده و یک شورای مشورتی امیر کویت را در امور مملکت یاری می‌کند. فعالیت‌های حکومت نیز طبق قانون اساسی توسط «مجلس امت کویت» کنترل می‌شود.

می‌توان گفت که ساختار سیاسی کویت از بین کشورهای منطقه در یک چارچوب عربی و خلیجی به الگوی سیاسی دموکراسی غربی نزدیکتر است. در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مردم کویت از آگاهی و رشد سیاسی و سطح علمی‌ خوبی نسبت به سایر کشورها برخوردارند. در این کشور احزاب سیاسی رسمی‌ یا غیررسمی‌ وجود ندارد. کویت به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص و داشتن منابع سرشار نفت، برقراری روابط با تمام کشورها را در حفظ ثبات خلیج فارس مثبت می‌داند. قانون اساسی کویت پایه روابط خارجی را با تأکید بر احترام متقابل و عدم مداخله در امور دیگران ذکر نموده‌است.

اسراییل

اسرائیل تنها کشور با شهروندان عمدتاً یهودی در جهان است. بر پایه برآورد سال ۲۰۱۳ سازمان مرکزی آمار اسرائیل، این کشور در حدود هشت میلیون جمعیت داشته که بیش از یک میلیون و نیم از آنها را اعراب اسرائیلی تشکیل می‌دهند. بیشتر اعراب اسرائیلی مسلمان و گروهی نیز مسیحی و دروزی هستند. مارونی‌ها، سامری‌ها، ارمنی‌ها، چرکسی‌ها و کردها از دیگر اقلیت‌های قومی‌ ساکن اسرائیل هستند.

اسرائیلِ مدرن، در ۱۹۴۷ میلادی با تصویب قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل- تقسیم فلسطینِ بریتانیا به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم به صورت بین‌المللی- شکل گرفته‌است. این طرح موافقت سران اسرائیلی را در پی داشت اما فلسطینیان و دولت‌های عرب منطقه، بی‌درنگ آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبه‌نظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتاً در ۱۴ مه ۱۹۴۸ همزمان با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی‌ همسایگان عرب بطور هم‌زمان به اسرائیل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعه‌ای از درگیری‌های نظامی‌ بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهم‌ترین آنها بوده‌اند.

اسرائیل عضو رسمی‌ سازمان ملل متحد است و در حال حاضر با بیش از صد و پنجاه و هفت کشور جهان روابط دیپلماتیک دارد. از سوی دیگر، تعدادی حکومت‌های عمدتاً مسلمان، از جمله جمهوری اسلامی در ایران، این دولت را به رسمیت نمی‌شناسند. اسرائیل همچنین میزبان بناهایی مقدس از ادیان مختلف از جمله یهودیت، مسیحیت، اسلام و بهائیت است.

اسرائیل کشوری توسعه‌یافته و نوع حکومت آن، جمهوری پارلمانی است. این کشور دارای نظام پارلمانی و حق رای عمومی‌ است.در این کشور، رئیس‌ جمهور مقامی‌ تشریفاتی است و نخست‌ وزیر به‌ عنوان رئیس دولت و کِنست (پارلمان اسرائیل) به‌ عنوان شاخه قانونگذار عمل می‌کند .در سال ۲۰۰۸ میلادی، اسرائیل بر پایه تولید ناخالص داخلی در رتبه چهل و یکمین اقتصاد بزرگ جهان قرار داشت. کشور اسرائیل از لحاظ رتبه‌بندی دانشگاهی، بهترین وضعیت علمی‌ را در منطقه خاورمیانه دارد. از لحاظ شاخص توسعه انسانی، در سال ۲۰۰۸ میلادی، در رتبه بیست و سوم جهان قرار داشت. این کشور از لحاظ این شاخص در بالاترین رتبه در منطقه خاورمیانه قرار دارد. مردم این کشور از لحاظ امید به زندگی، دارای یکی از بالاترین شاخص‌ها در میان کشورهای جهان هستند. بنا بر گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، مطبوعات و رسانه‌های اسرائیلی، بالاترین میزان آزادی را در میان کشورهای منطقه خاورمیانه دارند.

*****

پس از مروری بر وضعیت سیاسی کشورهای خاورمیانه بزرگ در می‌یابیم که وجود ارکان دموکراسی و رشد آن فقط در سه کشور غیرمسلمان این منطقه امکانپذیر بوده و رژیم‌های جمهوری به نوعی تبدیل به سلطنت‌های موروثی بدون مشروطه شده‌اند که رئیس جمهورهای آنها یا با کودتا و یا با مرگ برکنار شده‌اند و تازه در بیشتر آنها پسران بجای پدران تکیه زده‌اند. در نهایت اگر اساسا بتوان مقایسه کرد، هرچند حکومت‌های پادشاهی به رعایت تمامی‌ قوانین دموکراسی در این نقطه جغرافیایی دنیا پایبند نبوده‌اند اما کشورهایشان از ثبات سیاسی بیشتری بر خوردار بوده و رفاه شهروندان آنها در حوزه اقتصادی برآورده شده است.

کشور‌های نفتخیز در بحران‌های سیاسی جهان نمی‌توانند بی‌طرف باقی بمانند، چون حربه‌ای دارند که یا خودشان و یا نیروهای درگیر در بحران از آن می‌توانند برای برتری‌جویی استفاده کنند.

بنابراین یک سیستم سیاسی با ثبات با توجه به اقلیت‌های قومی‌ و مذهبی موجود و توشه دموکراسی ناچیز در این منطقه می‌تواند از دید هر کارشناس بی‌طرفی نوعی پادشاهی مشروطه باشد که عِرق ملی‌گرایی و همبستگی ملی را در میان شهروندانشان تقویت کرده و شخص پادشاه به عنوان پدر معنوی تمامی‌ ملت این وظیفه را به عهده بگیرد.

*بهرام فرخی دانش‌آموخته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.
برگرفته از کیهان لندن

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید