سینا قنبرپور
هیچ زنی در کتابهای درسی دوره ابتدایی در ایران،مشغول انجام کار هنری دیده نمیشود؛ چه این کار هنری بهعنوان شغل باشد، و چه بهعنوان یک علاقمندی. بهنظر میرسد همانطور که زنان در کتابهای درسی در شغلهای انگشتشماری به تصویر کشیده شدهاند، در زمینه انجام کار هنری نیز بهجز «قالیبافی» و «سفالگری»، در حین فعالیت هنری دیگری دیده نمیشوند.
در توصیف این وضعیت در کتابهای درسی دوره ابتدایی باید گفت، بوم و سهپایه نقاشی در اتاق دختری دانشآموز نمایش داده شده، ولی او در حال نقاشی نیست، درحالیکه پسران پای بوم نقاشی، قلممو به دست به تصویر کشیده شدهاند؛ همانطور که پسران در حال عکاسی نمایش داده شدهاند، ولی دختران هیچگاه دوربینبه دست نشان داده نشدهاند.
گرچه هنر و آموزش آن در دوره ابتدایی بهطور کلی مهجور مانده، اما در همان محدود تصاویری که هنرمند و انجام کاری هنری را به تصویر کشیده شده، مطابق با سایر روشهای نظام آموزشوپرورش جمهوری اسلامی، جنسیتزدگی مشهود است. مولفان کتابهای درسی حتی در طراحی و انتشار تصاویر مرتبط با محتوا، به طرز آشکاری مردان را بیشتر نمایاندهاند؛ به گونهای که در یک نگاهی اجمالی، تصاویر پسران ۱.۵ برابر بیشتر از تصاویر دختران و تصاویر مردان ۳برابر بیشتر از تصاویر زنان است. درحالیکه پیشتر «الهه وفایی»، عضو تیم پژوهشی و تولید محتوا «ضمیمه»، در گفتوگو با «کنترل - زد» در «ایرانوایر»، گفته بود: «آموزش از طریق تصویر خیلی خیلی بیشتر تاثیرگذار است، چراکه دانشآموزان میتوانند بهصورت دیداری با مفهوم آن تصویر ارتباط برقرار کنند.»
باید به این نکته توجه داشته باشیم که چگونه تصویر، تخیل و خلاقیت، به هم گره میخورند. «شهرزاد ارشدی»، عکاس، مستندساز و نمایشنامهنویس نیز، در گفتوگو با بخش «کنترل-زد» ایرانوایر گفته: «هنر در آموزش نقش کلیدی دارد و باید بتوانیم از طریق هنر، خلاقیت دانشآموزان را پرورش دهیم؛ زیرا مردمی که خلاقیت ندارند، آینده ندارند.»
با این وصف، باید دید در کتابهای درسی، بهویژه دوره ابتدایی، چگونه انجام کار هنری به تصویر کشیده شده است تا دانشآموزان با دیدن آن، تصویری در ذهن داشته باشند و برای آینده خود رویایی با آن ببافند.
***
هنر در دوره ابتدایی قرار است چه بگوید؟
نظام آموزشوپرورش جمهوری اسلامی، کتابی برای آموزش هنر در دوره ابتدایی به دانشآموزان نمیدهد و صرفا از طریق «راهنمای درس هنر»، سرفصلها و چگونگی انتقال آن به معلمان را برنامهریزی کرده است. در این کتاب، محتوای مورد نظر برای انتقال به دانشآموزان در مقولههای «ارتباط با طبیعت»، «نقاشی»، «کاردستی»، «تربیت شنوایی»، «قصه و قصهگویی» و «نمایش» تقسیمبندی شده است.
از سوی دیگر در مقطع متوسطه اول، کتاب «فرهنگ و هنر»، به مجموعه دروس دانشآموزان افزوده میشود. در این کتاب، هنرهای مختلفی تشریح و آموزش داده شده است. فصلبندی این کتاب شامل «هنرهای تجسمی»، «خوشنویسی»، «هنرهای سنتی»، «هنرهای آوایی» و «هنرهای نمایشی» است. با فرض اینکه دانشآموزان در دوره ابتدایی برای کسب آموزشهای دوره متوسطه اول و دوم آماده میشوند،پرسشی در ذهن پررنگ میشود که چه دورنمایی از هنر در کتابهای درسی دوره ابتدایی برای دانشآموزان ترسیم شده است؟ دانشآموزان ابتدایی صرفا زنگ هنر دارند و طبق گفته معلم،باید کار عملی انجام دهند. اما پرسش این است که چه چیزی از هنر توسط سایر دادههای کتابهای درسی آنها در ذهنشان نقش میبندد؟
دکتر «سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه و مدرس کارگاههای آموزشی «ضمیمه»، درباره نوع جنسیتزدگی در موضوعات هنری در کتابهای درسی، بر این باور است که کتابهای درسی، مشارکت اساسی و مهم زنان در دگرگون کردن فضای هنری ایران سالهای اخیر را، بهکلی نادیده میگیرند.
او در پاسخ به ایرانوایر میگوید: «برای مثال زنان فیلمساز، نقاش و عکاس، در سالهای اخیر باوجود محدودیتهای حکومتی، نقش مهمی در پویایی فضای هنری جامعه ایران داشتند، اما از هیچیک از آنان خبری در مطالب درسی نیست. همین مثال را میتوان در حوزههای دیگر هنری مانند تئاتر، مجسمهسازی یا موسیقی هم زد.
این جامعهشناس که پژوهشهای مختلفی در زمینه جنسیتزدگی در آموزش انجام داده همچنین میافزاید: «کتابهای درسی در مورد حوزههای مهمی کاملا ساکتاند، درحالیکه نسل جوان با همه این فعالیتهای فرهنگی رابطه مستقیم قرار دارد. کسانی مانند «گلشیفته فراهانی» نمیتوانند جایی در مطالب درسی پیدا کنند، چراکه گفتمان آموزشی فقط بهسراغ حوزههای مجاز و غیرممنوع میروند.»
زنان هنرمند در کتابهای درسی جایی ندارند
کتاب محوری آموزش ابتدایی، «فارسی» است. نگاهی به کتاب فارسی نشان از آن دارد که هیچ زنی در حال انجام کاری هنری، بهجز در دو مقوله دیده نمیشود؛ «قالیبافی» و «سفالگری.» از سوی دیگر، در کتابهای دیگر دانشآموزان ابتدایی که میتوانند بسترساز آمادگی آنها برای آموزش متوسطه باشند نیز، چنین چیزی دیده نمیشود. در همین حال، از سال سوم دوره ابتدایی، درس «تعلیمات اجتماعی» به آموزشهای دانشآموزان افزوده میشود که شامل ۴ کتاب در سالهای سوم، چهارم، پنجم و ششم بوده و بالغ بر ۵۱۱ صفحه است. در کتاب تعلیمات اجتماعی سال چهارم دوره ابتدایی، به «تمدن» و «نشانههای ملی ما»، به «آثار هنری» و «خط» اشاره شده، اما هیچ زنی در این بخش نیز حضور ندارد.
در کتاب تعلیمات اجتماعی سال سوم دوره ابتدایی، در یک درس که به مقوله صنایعدستی میپردازد، سه دختر دانشآموز در حال تمرین برای ساخت سفال در تصویری دیده میشوند. همچنین در همین کتاب، دانشآموز پسری دیده میشود که پالت و قلممو به دست دارد و در حال نقاشی روی بوم است. اما از دختران چنین تصویری چه در قالب عکس و چه تصویرسازی، نمیبینیم. این درحالیست که در کتابهای فارسی و علوم، پسران در حال عکاسی و سایر کارهای هنری به تصویر کشیده شدهاند.
همچنین باوجود آنکه باستانشناسی بهعنوان یک رشته هنری معرفی شده است، در تنها عکسی که از یک محوطه کاوش با حضور زنان به چاپ رسیده، آنقدر تصویر ناواضح است که تشخیص زن یا مرد بودن باستانشناسان بهسختی امکانپذیر است.
دکتر پیوندی درباره حذف زنان هنرمند در کتابهای درسی به لیرانوایر میگوید: «از نظر من رد پای نگاه تقلیلی و همراه با اگر و مگرهای حکومت در حوزه هنری و مشارکت زنان در بخش های گوناگون را، به آسانی میتوان در کتابهای درسی مشاهده کرد. شاید بتوان از نوعی تبعیض مضاعف سخن به میان آورد. وقتی برای حکومت موسیقی و یا صدای زن حرام است، هیچ سخنی از زنان موسیقیدان و خوانندگان نیست و یا اگر بدن زنان موضوع سانسور کتاب های درسی است ،از فیلمهای گلشیفته فراهانی و دیگر بازیگران زن هم هیچ صحبتی در کتابهای درسی نمیشود.
وقتی عکس میتواند ذهن کودکان را به تحرک وادارد
نقش بستن یک تصویر در ذهن بیننده، بهویژه کودکان میتواند مثل جرقهای در ذهن آغازگر یک روشنایی و گشایش یک مسیر باشد؛ «شهرزاد ارشدی»، زن برگزیده کانادا در سال ۲۰۱۷، از تجربه شخصی خود و دیدن دو عکس و تاثیرپذیری از آن در گفتوگو با بخش «کنترل-زد» ایرانوایر گفتهاست. دو عکس از زنان در تظاهرات ۸ مارس سال ۱۳۵۷ که همین دو عکس برایش سمبل و نماد «زن» شده است.
کارگردان فیلم «رقصیدن برای تغییر» دراینباره گفته است: در آن دوره چیز زیادی از فمینیسم نمیدانستم، ولی آن عکسها برایم نماد برابری زن و مرد شد.
خانم ارشدی درباره تاثیرگذاری هنر در آموزش، در گفتوگو خود با «کنترل-زد» تاکید کرده است: از نظر من، هنر در آموزش نقش کلیدی دارد. در ایران باید عمیقا روی هنر کار کنیم و اجازه دهیم دانشآموزان از خود خلاقیت بروز دهند و خلاقیت آنها را پرورش دهیم، زیرا مردمی که خلاقیت ندارند، آینده ندارند. ما نیازمند کار بسیار و سخت در زمینه آموزش به کودکانمان هستیم».
بااینحال، کتابهای دوره ابتدایی، فاقد تصاویری هستند که در آن زنان در حال خلاقیت هنری یا ایجاد یک اثر هنری باشند.
غفلت از زنان هنرمند
آنچه از مرور وضعیت کتابهای درسی در نمایاندن چگونگی انجام فعالیتهای هنری حاصل میشود، طرح این پرسش است که حذف زنان حین انجام فعالیتهای هنری در کتابهای درسی، با چه توجیهی انجام شده است؟ شاید بتوان پاسخ به این پرسش را، در اظهارنظر «فائزه جعفریان»، مترجم کتاب «کدبانوهای کهن: زن، هنر، ایدئولوژی» جست. این کتاب که نوشته «رزسیکا پارکر» و «گریزلدا پولوک» است، و نشر «شَوَند» آن را منتشر کرده، کوشیده تا مکانیسمهای مردسالار نهفته در تاریخنگاری هنر را برملا کند.
خانم جعفریان با اشاره به آنچه در این کتاب آمده، به خبرگزاری کتاب ایران، «ایبنا»، گفته است: «تاریخ هنر در شکل مرسوم آن، یکی از مهمترین عرصههای تجلی تفکر مردسالار است. از بدو تکوین آن در قرن شانزدهم با نوشتههای جورجو وازاری تا تکامل و تثبیت آن در دوران مدرن، ارزشهای اجتماعی مردسالار و سلسلهمراتب جنسیتمحور، بر تمام وجوه آن غلبه دارد.»
او همچنین تاکید کرده: «گمان میکنم جایگاه زنان در هنر همچنان تا حد زیادی متاثر از شرایط حاکم بر فضای کلی جامعه است. محدودیتهای نهادی و سازمانی در پذیرش و نمایش آثار زنان کمتر است، ولی نگرش ذاتباورانه به هنر زنان، کماکان در تفسیر و پذیرش آثار آنها محوریت دارد، خصوصا در فضای فرهنگی و مذهبی جامعه ایران که زنانگی نقشی دورانساز و پالاینده دارد و از این حیث، به فضای فکری جامعه اروپا در عصر ویکتوریا بسیار نزدیک است.»
برگرفته از ایران وایر