ثمانه قدرخان
مراکز اسلامی در خارج از ایران که تا پیش از این در باور عمومی محلی برای گردهمایی مسلمانان جهت برگزاری مراسم مذهبی و اعیاد دینی بود طی سالهای اخیر ماهیت اصلی خود را برای شهروندان ایرانی عیان ساخته است. مراکز اسلامی، محل لابیگرهای حکومت ایران در خارج از مرزها است که در پوشش کارهای مذهبی تلاش دارد ارتباط با دولتها و سرکوب مخالفان خارجی از ایران را پیش ببرد.
با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، فعالیتهای برخی از این مراکز در اروپا بهویژه در کشور آلمان توسط شماری از معترضان در خارج از ایران مورد رصد بیشتر قرار گرفت.
«جمعیت آزادی خواهان فرانکفورت» گروهی است که مرکز اسلامی این شهر را وارد به واکنش کرد و تا آنجا پیش رفت که طرح تحقیق و تفحص نمایندگان در مجلس ایالتی «هسن» در شهر فرانکفورت، آلمان از مرکز اسلامی فرانکفورت در این شهر آغاز شده است. این طرح به نمایندگان این اختیار را میدهد که در مورد فعالیتهای مرکز اسلامی فرانکفورت که متعلق به جمهوری اسلامی است، تحقیق بیشتری انجام دهند.
فعالیت مراکز اسلامی طبق ادعای موسسان آن، در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مکانهایی برای صدور اسلام بوده است. این مراکز حتی میتواند برای دولتهای میزبان و مردم آن کشور بستر ناامنی ایجاد کند چرا که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته در پوشش مراکز اسلامی پای افراد بانفوذ و مشاوران مورد حمایت مستقیم آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران را به عنوان استاد دانشگاه و در پوشش سخنرانی به کشورهای اروپایی باز کردهاند.
«محمد کریمی»، یکی از اعضای «جمعیت آزادیخواهان فرانکفورت» که طی چند ماه گذشته در تلاش برای پاسخگو کردن مرکز اسلامی فرانکفورت در مورد فعالیتهای خود بوده، با تایید این مورد میگوید: «طی سالهای گذشته افراد ذینفوذ بسیاری تحت حمایت مرکز اسلامی فرانکفورت وارد آلمان شدهاند و مشخص نیست که چه نوع فعالیتهایی انجام دادهاند. بیشتر این افراد از نزدیکان و مشاوران علی خامنهای هستند.»
پیشتر دادگاه اداری هامبورگ، طبقهبندی فعالیتهای مرکز اسلامی آن شهر را که به عنوان «مسجد آبی» هم شناخته شده، به «سازمانهای اسلامگرای افراطی» تغییر داده بود.
مرکز اسلامی هامبورگ یکی از مراکز اسلامی فعال و شناخته شده در اروپا است که پیش از انقلاب اسلامی در دست افرادی اداره می شد که بعدها از پایهگذاران و تداوم دهندگان جمهوری اسلامی شدند.
تلاش برای قطع بازوهای حمایتی جمهوری اسلامی در اروپا
جمعیت آزادیخواهان فرانکفورت، به عنوان گروهی مستقل از زمان آغاز جنبش زن زندگی آزادی و شروع اعتراضات در ایران تلاش مستمری برای شناسایی مراکز تحت حمایت جمهوری اسلامی در کشورهای اروپایی به خصوص آلمان کرده است.
هدف این گروه قطع کردن بازوهای حمایتی و لابیگرهای جمهوری اسلامی در خارج از ایران و معرفی حامیان مستقیم حکومت ایران و بازوهای اجرایی و تبلیغاتی رژیم در خارج از کشور است.
«مرکز فرهنگ اسلامی فرانکفورت» در سال ۲۰۱۰ با همکاری «محمود خلیلزاده» مدیر و امام این مرکز در آلمان در قالب یک سازمان مردمنهاد، یا «انجیاو»، به ثبت رسید. مخالفان این مرکز، مردمی بودن آن را رد میکنند و آن را وابسته به حکومت ایران می دانند.
مراکز اسلامی مردمی یا بازوهای در سایه جمهوری اسلامی در اروپا
مراکز اسلامی در اروپا نقش پررنگی در سالهای اخیر داشتهاند از جمله آنها مرکز اسلامی هامبورگ بوده است. پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، در گزارشهای بسیاری به نقش مراکز اسلامی از جمله معروفترین آنها یعنی مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان پرداخته و اذعان داشته از جمله مراکزی است که در پیروزی انقلاب و ترویج فرهنگ تشیع، نقش بسیار پررنگی داشته است. این مرکز که به مسجد آبی شهره است، ۷۰ سال پیش به اصرار موسس آن آیتالله بروجردی در یکی از بهترین محلههای این شهر ساخته شد.
«رضا رمضانی گیلانی»، دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت و نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری، در گفتوگویی که اردیبهشت سال ۱۴۰۰ با «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» داشت گفته بود: «مهمترین دغدغه آیتالله بروجردی از ساخت مرکز اسلامی هامبورگ، ترویج مکتب شیعه بود.»
در بخش دیگری از این گفتوگو آقای گیلانی میگوید که «مراکز اسلامی آن زمان مثل مرکز اسلامی هامبورگ، ملجاء دانشجویان مسلمان مبارز ساکن در اروپا بودند. یکی از این دانشجویان محمد کیارشی بود که فردی بسیار انقلابی است. هنگامی که امام خمینی فتوای ارتداد سلمان رشدی را صادر کردند محمد کیارشی در جهت دفاع از حکم امام در تلویزیون آلمان با افراد مناظره میکرد. به نوعی تنها کسی که در اروپا به طور رسمی از حکم امام خمینی دفاع کرد.»
گفتههای آقای رمضانی گیلانی نکات بسیاری از اهمیت وجود مراکز اسلامی خارج از کشور برای حکومت ایران دارد.
محمد کریمی، روزنامهنگار و فعال سیاسی میگوید درست به همین دلیل طرح تحقیق و تفحص نمایندگان در مجلس ایالتی هسن اهمیت بسیار زیادی دارد چون این اختیار را به نمایندگان میدهد که در مورد فعالیتهای مرکز اسلامی فرانکفورت تحقیق بیشتری انجام دهند.
خانههای امن جمهوری اسلامی برای تروریستهای خودی
جمهوری اسلامی طی سالهای حیات خود در تلاش برای سرکوب مخالفان خود در خارج از ایران بوده است و آن را با انجام ترور به ثمر رسانده است.
با شروع نخستین ترورها، سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران زیر ذرهبین دولتهای اروپایی قرار گرفت ولی مراکز اسلامی همچنان از حاشیه امن برخوردار بودند و میهمانهای خود را تحتعنوان استاد دانشگاه برای برگزاری نشستهای علمی وارد کشورهای اروپایی میکردند.
محمد کریمی، روزنامهنگار و عضو جمعیت آزادی خواهان فرانکفورت میگوید: «مراکز اسلامی هم بازوهای تبلیغاتی رژیم در خارج از کشور و هم فاز تحقیقاتی آنها محسوب میشوند و هم به عنوان دست باز جمهوری اسلامی برای لابیهای سیاسی یعنی فرستادن افراد معتمد خودشان در قالب احزاب برای لابیهای سیاسی قراردادهای اقتصادی، سازماندهی دانشجویان در قالب انجمنهای اسلامی و رصد اطلاعاتی فعالین و مخالفین حکومت هستند. در واقع مجموعهای به عنوان خانههای امن، محلی برای سازماندهی و گردهم آمدن نیروهای وفادار جمهوری اسلامی در خارج از کشور.»
به اسم اسلام بر علیه شهروندان معترض حکومت
به گفته محمد کریمی، در مورد مراکز اسلامی مختلف اطلاعات مختلفی درز کرده است ولی در لوای سایه امنی که این افراد در زیر ترویج شعائر اسلامی و بازی با احساسات مسلمانان و افراد بومی منطقه اعم از مسلمانان ایرانی و مسلمانان شیعه کشورهای دیگر داشتهاند، پنهان شدهاند. در عین حال مقداری هم از قوانین آزادی ادیان در اروپا سوءاستفاده کردهاند.
مراکز اسلامی به دنبال چه هستند؟
مراکز اسلامی چون به صورت تشکلهای مردمنهاد ثبت میشوند با درگیر کردن نیروهای بومی، نوعی مصونیت برای خود ایجاد میکنند.
این مجموعهها عموما معاف از مالیات هستند و به گفته محمد کریمی، فعال سیاسی، فعالیتهای اقتصادی آنها پیگیری نمیشود. در عین اینکه چون به صورت سازمان مردم نهاد ثبت شدهاند، یک بودجه جداگانهای در کشورهای اروپایی به آنها اختصاص پیدا میکند. یعنی از کشور میزبان هم پول میگیرند و از دو طرف استفاده میکنند؛ هم از بودجه دولت ایران و هم دولت میزبان.
چرا مرکز اسلامی فرانکفورت در سایه است؟
محمد کریمی میگوید: «با توجه به مستنداتی که در اختیار داریم مرکز اسلامی فرانکفورت بیشتر در جبهه انقلاب فرهنگی فعالیت میکند.»
در حالی که مرکز اسلامی هامبورگ به دلیل کار تبلیغی مدیر آن بیشتر در صدر اخبار و مورد توجه عموم است. خواسته جمهوری اسلامی هم دقیقا همین بوده که مرکز اسلامی هامبورگ به عنوان سیبل قرار بگیرد که همه نگاهها و توجهها به آنجا جمع شود.
آقای کریمی میگوید با کمی فاصله جمهوری اسلامی یک مرکز دیگری را تاسیس کرده که قطعا قدمهای جلوتری در راستای رسیدن به اهداف حکومت ایران در خارج از کشور برداشته است.
جمهوری اسلامی برای مدیران مراکز اسلامی، خرج میکند
افرادی که به عنوان مدیر مراکز اسلامی به خارج از ایران اعزام میشوند، نیروهای مورد اعتماد و عموما دارای سوابق و پستهای حساس در داخل ایران بودهاند.
محمد کریمی میگوید: «اینها طلبههای عادی حوزههای علمیه نیستند بلکه به عنوان مبلغین قابل اعتماد، معمولا از شاگردان مراجع تقلید بزرگ انتخاب میشوند که جمهوری اسلامی سالها وقت و پول برای آنها صرف کرده است».
این افراد عموما سابقه حضور در بدنه اصلی حوزه علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی را دارند. از فیلترهای مختلفی رد شدهاند و تربیت چنین فردی حداقل چندین سال زمان و هزینه برای جمهوری اسلامی در پی دارد و خیلی مهم است که این افراد کمتر شناخته شوند و مهره سوخته نشوند که مجبور نباشند به ایران بازگردانده شوند. شیخ محمود خلیلزاده، مدیر مرکز اسلامی فرانکفورت و رییس مجلس شیعیان آلمان یکی از افراد است.
محمود خلیلزاده، مدیر آموزش و پژوهش رادیو قرآن در صدا و سیما بوده است. او همچنین مدیریت مرکز اسلامی ایرانیان برلین و مدیریت مرکز دینی و فرهنگی اهل بیت در زوریخ را داشته است.
در اسناد و گزارشهای سازمان حفاظت از قانون اساسی آلمان، مدیر مرکز اسلامی فرانکفورت و مدیر پیشین جامعه شیعیان اروپا به عنوان یک محقق و یک فرد بانفوذ، نزدیک و همنظر با حکومت جمهوری اسلامی معرفی شده است.
به گفته محمد کریمی، این فرد به عنوان رئیس جامعه شیعیان اروپا توانایی این را دارد که ۱۵۷ جامعه شیعه از کشورهای مختلف اروپایی را در قالب یک سازمان جمع کند و آن را مجمع شیعیان اروپا نامگذاری کند. این کار کمی نیست ضمن اینکه داد و ستدهای مالی بسیاری هم پشت این فعالیتها وجود دارد.
فعالیتهای غیر شفاف و تهدید معترضان در خاک آلمان
به گفته محمد کریمی، فعالیت مراکز اسلامی در پوشش عنوان فرهنگی بیشتر سیاسی و ایدئولوژیک است. بسیاری از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی که در اعتراضات اخیر شرکت کرده بودند، توسط افراد ناشناس در آلمان تهدید شدند.
ترددهای غیرشفاف مقامات ایرانی به داخل خاک اروپا که با هماهنگی مراکز اسلامی انجام میگیرد از جمله دیگر فعالیتهای این مراکز است. از جمله ورود آیتالله هاشمی شاهروی به آلمان که چند سال پیش بسیار سوال برانگیز شد و مشخص شد که از طریق خاک ایتالیا و زمینی وارد آلمان شده بود.
این روزنامهنگار میگوید به اسامی افرادی دست پیدا کردهایم که خود را به عنوان پناهنده معرفی کردهاند و در نهایت به مراکز اسلامی رسیدهاند و الان بازوهای جمهوری اسلامی در در فضای مجازی در خارج از کشور هستند.
نان چرب حکومت ایران در کاسه دولتهای اروپایی
مدیران مراکز اسلامی از سوی جمهوری اسلامی منصوب میشوند ولی دولتهای اروپایی علیرغم تلاش معترضان برای توقف فعالیت این مراکز همچنان آنها را به رسمیت شناخته و اجازه ادامه فعالیت به آنها میدهند.
محمد کریمی میگوید: «بحث منافع ملی دولتها مطرح است. از سوی دیگر تا شکایتی علیه مراکز اسلامی ثبت نشود و مادامی که از قوانین دولت آلمان تخطی نکنند، دولت سراغ آنها نمیرود.»
او توضیح میدهد: «ما به دولت آلمان از ورود و خروج افراد داخل نظام و نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی به مراکز اسلامی در اروپا خبر دادهایم. از جمله این افراد محسن قمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و معاون ارتباطات بینالملل دفتر رهبر ایران است.»
آقای قمی، سال ۲۰۱۶ برای سخنرانی به فرانکفورت سفر کرد. چهرههایی از این دست بسیار زیاد در رفتوآمد به کشورهای اروپایی هستند، اشخاصی که علیه مردم ایران در مقام نماینده مجلس نطقهای آتشین کردهاند.
آقای کریمی میگوید: «تا زمانی که گروههایی نظیر ما هویت واقعی این افراد را برای دولتها مشخص نکنند، دولتها هم بر فعالیت مراکز اسلامی حساس نشده و نظارت نمیکنند.»
تلاش برای جذب شیعیان مطرود زیر چتر جمهوری اسلامی
این روزنامهنگار و فعال سیاسی میگوید: «جمهوری اسلامی از طریق مرکز اسلامی گروههای شیعیان طرد شده از کشورهای مختلف همچون آذربایجان، ترکیه و لبنان را تحت پوشش قرار میدهد. دراین بین اقلیت شیعه افغانستان به خاطر سرکوبهایی که در افغانستان بوده بهترین گزینه برای جذب کردن مراکز اسلامی هستند.»
باید دید آیا نتیجه طرح تحقیق و تفحص مجلس ایالتی هسن آلمان، منجر به قطع کمکهای مالی دولت به مراکز اسلامی میشود یا خیر؟
به گفته محمد کریمی، پیشتر با فشار احزاب و اپوزیسیون و فعالان، این کمکها قطع شدهاند ولی دستاورد حداقلی طرح تحقیق و تفحص این است که این مرکز مثل مراکز دیگر نمیتواند فعالیتهایی که در گذشته داشته را ادامه بدهد چون زیر ذرهبین رفته و کنترل میشود.
برگرفته از ایران وایر