حامد محمدی
در شرایطی که مذاکرات اتمی میان جمهوری اسلامی و دولت جو بایدن برای «احیای برجام» به بنبست رسیده، طرفین با میانجیگری اروپاییها و همچنین کشورهای عربی منطقه از جمله عمان و قطر از کانالهای مستقیم و غیرمستقیم به دنبال معامله یا «تفاهم نانوشته» بجای «توافق» و «احیای برجام» هستند.
آنها میخواهند در ازای توقف فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی و توقف حملات به نیروهای آمریکایی در منطقه و آزادی چند زندانی، بخشی از پولهای بلوکه شده ایران را آزاد کنند.
در توصیف این «تفاهم»، ماتیو کانتینتی کارشناس مؤسسه «آمریکن انترپرایز» و سردبیر «واشنگتن فری بیکن» نوشت: جو بایدن به دنبال معاملهای پنهانی با رژیم ایران است که حتا جرأت آوردن اسم آن را هم ندارد!
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲، در دیدار با مسئولان اتمی نظام گفت، «توافق با غرب در صورت دست نخوردن زیرساختهای هستهای عیبی ندارد.» همزمان رهبران دو گروه فلسطینی «حماس» و «جهاد اسلامی» نیز به تهران سفر کردند.
خامنهای در دیدار با زیاد نَخاله با تأکید بر «ادامه حمایتها از گروههای فلسطینی» گفت، «جهاد اسلامی و گروههای مبارز کلید اصلی به زانو درآوردن اسرائیل را یافتهاند.» وی همچنین در دیدار با اسماعیل هنیه آدرس دقیقتری برای ضربه زدن به اسرائیل داد و گفت: «غزه مرکز مقاومت است اما آن نقطهای که دشمن را به زانو درخواهد آورد، منطقه ساحل غربی است که تا کنون پیشرفتهای خوبی هم در این منطقه به دست آمده است.»
در همین ارتباط سردار پاسدار محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، ۲۷ خرداد، در دیدار با اسماعیل هنیه گفت «انشاءالله به زودی چهره جبهه مقاومت را قویتر از گذشته خواهیم دید!» نتیجهی بیدرنگ این تهدیدات چه بود؟ سه روز بعد چهار اسرائیلی در حمله مسلحانه فلسطینیها به شهرک یهودینشین «عِلی» به قتل رسیدند.
در توصیف و تمجید این اقدامات تروریستی، سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۳۱ خرداد، در یک سخنرانی به صراحت گفت «امن بودن داخل اسرائیل یک آرزوست، اینها آثار پیروزی انقلاب اسلامی است!»
قفلهایی که ملاها باز کردند!
در شرایطی که هنوز مباحث بر سر آزادی اسدالله اسدی دیپلمات بمبگذار جمهوری اسلامی توسط دولت بلژیک ادامه دارد، موضوع آزادی حمید نوری از عاملان کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ نیز مطرح شده است! مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضائیه، ۳۰ خرداد، در یک نشست خبری اطمینان داد که حمید نوری به زودی آزاد خواهد شد و به ایران بازخواهد گشت. در رویدادی دیگر با همکاری شهرداری بروکسل، علیرضا زاکانی شهردار سرکوبگر تهران همراه با شماری از مدیران و دستیارانش به نشست «متروپولیس» دعوت شدند. این تحرکات قطعات پازل رویدادهایی است که کنار هم قرار گرفتن آنها شک و تردیدها را در مورد زد و بند احتمالی غربیها با رژیم ایران بیشتر کرده است. برخی تحلیلگران مطرح میکنند که دولتهای مدعی دفاع از دموکراسی نه تنها در مورد جامعه ایران حسن نیَت ندارند بلکه پشت پرده آب به آسیاب جمهوری اسلامی میریزند و به خیزش آزادیخواهی مردم لطمه میزنند.
کار به جایی رسیده که مقامات رژیم لغو گردهمایی سالیانه سازمان مجاهدین در حومه پاریس را که اعلام شد به دلایل امنیتی بوده است، و همچنین اعزام پلیس ضدتروریسم آلبانی به کمپ «اشرف۳» را با حکم دادستانی این کشور برای بازرسی نیز به پای اِشراف و تسلط خود بر معادلات سیاسی میگذارند و بر این باورند که اینهمه در جهت منافع آنها عمل کرده و برای معامله با جمهوری اسلامی انجام میشود. این برداشتی است که برخی ناظران مسائل ایران نیز آن را به عنوان باج دادن به رژیم ارزیابی میکنند.
از سوی دیگر، این رویدادها همزمان با توافق امنیتی جمهوری اسلامی با عربستان سعودی، کشاندن مجدد نمایندگان اروپا و آمریکا پای میز مذاکره و افزایش فروش نفت به یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز اتفاق افتاده است. از نگاه مقامات جمهوری اسلامی مجموعهی این رویدادها نتیجهی سیاستهای راهبردی آنهاست که گمان میکنند با «موفقیت» در حال پیشرفت است: اقتدار و تضمین امنیتی و حفظ نظام و منافع آن از طریق تهدیدات نظامی و تروریسم همراه با فعالیتهای اتمی مانند افزایش سطح غنیسازی اورانیوم و تست موشکهای بالستیک و «هایپرسونیک» و «پهپادهای انتحاری» و گروگانگیری و اقدامات دیگر از همین قبیل! بر اساس همین نتیجهگیریست که سیدابراهیم رئیسی معروف به «قاضی مرگ» و حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران چنین رجز خواندند که «اغتشاشات نظام را تکان نداد!» و «آماده ادامه مذاکرات اما عزتمندانه هستیم!»
پژواک همین باور سیاسی در تبلیغات لابیگران نظام در خارج کشور نیز به گوش میرسد. تریتا پارسی عضو پیشین نایاک و عضو فعلی مؤسسه «کوئینسی» در مقاله خود درباره ضرورت توافق میان ایران و آمریکا در نشریه «فارین پالیسی» (سیاست خارجی) نوشته «برخلاف انتظار واشنگتن، گذشت زمان موقعیت چانهزنی تهران را تضعیف نکرده است. علیرغم تحولات داخلی و عدم محبوبیت گسترده رژیم آخوندی، ایران برنامه هستهای خود را گسترش داده، روابط با عربستان سعودی را عادی کرده است و روابط خود را با پشتیبانی از روسیه در جنگ علیه اوکراین تقویت کرده است… علاوه بر این، علیرغم سوء مدیریت اقتصادی و عدم مشروعیت آن، هیچ نشانهای وجود ندارد که رژیم در خطر فروپاشی قریبالوقوع باشد.»
مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار علی خامنهای با اشاره به توافق امنیتی میان جمهوری اسلامی و عربستان در توییتی با دو هشتگ «ایران قوی» و «دیپلماسی عزت» ادعا میکند که «بقیه برای توافق در راهند و آمریکا پیام میدهد، فرانسه مانع برگزاری تجمع منافقین میشود، پلیس آلبانی به مقرّ منافقین حمله میکند، رهبران جهاد اسلامی و حماس هم در ایرانند، موشک هایپرسونیک هم آزمایش می کنیم! چه خبر است؟»
خارج از دایرهی خودیهای نظام نیز برخی این فرضیه را که پشت پرده «معاملهای» دیگر در حال شکل گرفتن است جدی گرفتهاند. به عنوان مثال رضا علیجانی فعال سیاسی ملّی- مذهبی ساکن فرانسه به تلویزیون «ایران اینترنشنال» گفته «همه این اتفاقات دانههای یک تسبیحاند و پشت اینها معامله صورت گرفته است.»
از سوی دیگر اما مخالفان آزادیخواه جمهوری اسلامی و همچنین دادخواهانی که از جمله نگران سرنوشت عزیزان خود هستند که توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شدهاند به غربیها هشدار داده و به آنها توصیه میکنند که منافع مردم ایران را در نظر بگیرند؛ از جمله غزاله شارمهد دختر جمشید شارمهد زندانی سیاسی ایرانی- آلمانی که به اعدام محکوم شده، در توییتی با اشاره به آزادی اسدالله اسدی دیپلمات- تروریست و دعوت علیرضا زاکانی شهردار سرکوبگر تهران و هیأت همراه به بروکسل، ابراز امیدواری کرده که دولتهای اروپایی مردم ایران را نادیده نگیرند و کنار آنها بایستند.
وضعیت حکومت از سه ماه پیش «بهتر» است اما…
با چنین وضعیتی یک پرسش مهم مطرح است: با وجود انواع بحرانهای داخلی و خارجی که جمهوری اسلامی مدتهاست در گرداب آنها دست و پا میزند، آیا واقعاً اوضاع آنگونه که خودش و لابیگرانش تظاهر و تبلیغ میکنند، بر وفق مراد نظام است؟!
در همین ارتباط احمد رأفت روزنامهنگار بینالمللی و تحلیلگر سیاسی کیهان لندن میگوید: «آنچه در دولت بایدن به آن رسیدهاند منجمد کردن برنامههای اتمی ایران است وگرنه با پیشرفتهای هستهای، احتمال اقدام نظامی جدیتر میشود. اما اینکه جمهوری اسلامی تمام این تحولات را به خودش ربط میدهد درست نیست. مثلا آلبانی تحت فشار کشورهای ناتو به کمپ اشرف نیرو اعزام کرد و ربطی به جمهوری اسلامی ندارد. البته بعید نیست آنها هم بخواهند تنش با جمهوری اسلامی را کمتر کنند. رئیس اطلاعات سپاه اخیراً اسم ۲۰ کشور را آورد که در اعتراضات نقش داشتند. اینها نگراناند که مبادا با تهدید امنیتی روبرو شده و مثلاً کاندیدای گروگانگیری شوند.»
این تحلیلگر سیاسی در ادامه میگوید: «وضعیت جمهوری اسلامی بحرانی است اگرچه در مقایسه با سه ماه قبل موقعیت بهتری دارد. درواقع به نوعی تسلط آنها بر بخشی از امور که بهم ریخته بود بیشتر شده. اما واقعیت این است که اگرچه مماشات غربیها با حکومت، عقبنشینی آنها در حمایت از خیزش مردم تلقی میشود و در روحیه مردم نیز تأثیر زیادی دارد اما باید یک نگاه به تاریخ معاصر انداخت. در همین ایران تا شش ماه قبل از انقلاب ۵۷ ارتش ایران پنجمین ارتش جهان بود. دولت شاه یکی از با ثباتترین حکومتها نه فقط در خاورمیانه بلکه در دنیا بود. اما در کمتر از شش ماه ورق برگشت. متحدین را از دست داد. در گوادولوپ تصمیم گرفتند ایران را به حال خودش رها کنند. خمینی از فرصت استفاده کرد مردم را به خیابان کشاند و حکومت شاه طی شش ماه برافتاد. هیچ بعید نیست جمهوری اسلامی در عرض دو سه ماه سقوط کند. در لیبی وضعیت معمر قذافی در مدت کوتاهی از سفید به سیاه تبدیل شد. منتها به نظرم جمهوری اسلامی هنوز به آن شرایط نرسیده. نقش مردم و همچنین اشتباهات رژیم حاکم در سیاست خارجی دو عامل تأثیرگذارند. مثلاً شاه سر نفت اشتباه کرد و خواهرش اشرف را به چین و روسیه فرستاد که به آمریکا و اروپا دهانکجی کند. صابونِ زیرپای جمهوری اسلامی به نظرم اوکراین است. یعنی اگر وضعیت ارسال پهپادها به روسیه دقیقتر و مشخصتر شود، وضعیت آن خراب میشود.»
در روزهای آتی قرار است نشست ناتو برگزار شود که ایران محور مباحث آن است. چند تیم حقوقی و سیاسی در اروپا پیگیر قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی هستند و محافل سیاسی و اجتماعی بسیاری به دولتهای غربی برای افزایش تحریمهای هوشمند علیه حکومت فشار میآورند. با اینهمه بخش عمده نگاهها در هفتههای سرنوشتسازی که در پیش است به تحولات داخل ایران است؛ جایی که مردم خیال کوتاه آمدن در مقابل حکومت را ندارند و هر روز که به نخستین سالگرد آغاز خیزش ملی اخیر نزدیک میشوند، صحنههای اعتراضات سالهای گذشته و تصاویر و شعارهای بیهمتای انقلاب ملی و قهرمانانی که برای نجات و آزادی کشور جان فدا کردند و جنبش فراگیر دادخواهی بیش از پیش در خاطرهی جامعه تکرار میشود. واقعیت نیز جز این نیست که در نهایت مردم در ایران تعیین خواهند کرد «کُت تن کیست!» و نیروهای سیاسی و جامعه بینالملل را به تبعیت از خود واخواهند داشت. حکومتی که آخوندهایش میگفتند حجاب اصلیترین رکن جمهوری اسلامی است، حالا نمایندهاش در مجلس شورای اسلامی (مسعود پزشکیان از تبریز) میگوید: «جامعه ایستاده و میگوید حجاب نمیخواهد.» آنهم در حالی که حجاب اجباری و تن ندادن جامعه به آن تنها یکی از بحرانهای جمهوری اسلامی است که باعث شده تا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگیاش بگوید «اگر نظام نسبت به حجاب کوتاه بیاید هیچ تضمینی نیست که در گام بعدی این موضوع ادامهدار نشود.»
«موضوع» اما تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سر کار است «ادامهدار» خواهد بود و این را مردم معترض سالهاست در شعارهای خود به صراحت اعلام کردهاند: «تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود»، «بسیجی، سپاهی، داعش ما شمائین»، «جمهوری اسلامی نمیخوایم، نمیخوایم!» و «جانم فدای ایران!»
این فاصله عظیم بین حکومت و جامعه بیش از آنکه بیانگر «عزت» و «دیپلماسی» و تداوم و بهبود اوضاع رژیم باشد، نشانهی نزدیک شدن به بزنگاه تاریخی و به گوش رسیدن زوزهی گرگهاییست که دور و بر رهبر ۸۶ سالهشان پرسه میزنند، تا مُرده یا نیمهجان، به لاشهاش حمله کنند.
برگرفته از کیهان لندن