جمشید عنبرستانی
حاکمیت ملایان و جمهوری اسلامی کابوسی ترسناک و نکبتی ویرانگر که چهل و چهار سال است گریبان ملت و کشور ایران را گرفته و در هالهای از وحشت، فقر، فساد و تباهی فرو برده است. جمهوری اسلامی از نخستین روزهای حاکمیت خود تلاش داشته است تا دستاوردهای درخشان پادشاهان پهلوی برای ملت و کشور ایران را از میان بردارد.
آغاز نابودی دستاوردهای پادشاهان پهلوی در روزها و ماههای اول استیلای آتیلاهای خونآشام مذهبی در کشور با کشتار ناجوانمردانه فرماندهان ارتش و با هدف و نیت تحلیل و انزوای تدریجی این نیروی قدرتمند که با درایت و مدیریت پادشاه ایران به پنجمین قدرت نظامی جهان تبدیل شده بود شروع شد. در گامهای بعدی، حکومت روضهخوانها لبه تیز شمشیر خود را به سوی زنان ایران نشانه گرفت و آزادی انتخاب پوشش را که رضاشاه بزرگ در دورهای که جامعه ایران بیسواد، مردسالار و غرق در خرافات مذهبی بود این حقوق اولیه و انسانی زنان برای انتخاب آزاد نوع پوشش خود که «کشف حجاب» نام گرفت را به زنان و بانوان ایرانزمین واگذار کرد. اما آخوندهای متحجر که ارزشی برای مقام زن قائل نیستند این دستاورد بزرگ رضاشاه برای زنان ایران را که تا تقریبا چهار سال پس از فروپاشی نظام پادشاهی ایران دوام داشت را تاب نیاوردند و با تحمیل وحشیانه حجاب اجباری به زنان و دختران ایرانزمین آن دستاورد پرافتخار را به نابودی کشاندند.
حکومت روضهخوانها در نهایت شقاوت و سنگدلی همواره تلاش داشته تا با اعمال غیرانسانی و وحشیگری و ایجاد ترس و خفقان در نزد عامه مردم موجودیت پلید خود را حفظ کرده و با وقاحت و بیشرمی تا توان دارد شیرازه و ثروتهای مملکت را بمکد و بالا بکشد و با زدن چوب حراج به منابع ملی کشور و ایرانفروشی رضایت اربابان خود را نیز فراهم آورد.
جمهوری اسلامی طی چند دهه حکومت ظالمانه خود بر مردم ایران همواره از سوی کشورها و دولتهای قدرتمند غربی و آمریکا که معماران و طراحان و خالق این حکومت ضد ایران و ایرانی بودهاند تحت حمایت قرار داشته است.
سیاست تعامل و مماشات از سوی این دولتها با نظام آخوندی ایران در حقیقت پوششی زیرکانه برای فریب افکار عمومی و در حقیقت برای حفظ و ماندگاری این نظام منفور بوده است. استفاده ابزاری جهانخواران از حکومت ملایان علاوه بر غارت ثروتهای ملی و انسانی کشور ایران برای ایجاد وحشت در کشورهای ثروتمند منطقه در جهت غارت ثروتهای این کشورها توسط کارتلها و شرکتهای بزرگ اروپایی و آمریکایی بوده است.
حکومت فاشیستی اسلامی ملایان هیچگاه این نگرانی را نداشته است که موجودیت آن از سوی دولتهای غربی و خاصه ایالات متحده آمریکا مورد تعرض و تهدیدی جدی قرار بگیرد. چرا که این حکومت مرغ تخم طلاست که حاصلی جز سود و منافع سرشار برای این دولتها در ایران و منطقه خاورمیانه نداشته است که تحصیل این منافع با یک حاکمیت ملی و مردمیدر ایران برای جهانخواران غیرممکن خواهد شد.
غارتها و اختلاسهای بی حد و حصر ثروتهای ملت و کشور ایران که در مقیاس نجومی از سوی حاکمان و نزدیکان و نوچهها و ایادی حکومت صورت میگیرد بخش بزرگی از این سرمایهها به بانکها و مراکز تجاری و بازارهای اقتصادی کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا انتقال پیدا میکند. قوانین سخت «پولشویی» که در این کشورها اجرا میشود در رابطه با این پولها و سرمایههای کلان دزدیده شده و انتقال آن به کشورهای یادشده ندیده گرفته میشود.
ثروتهای انسانی کشور نیز که به صورت فرار مغزها که اساتید و نخبگان علمی و دانشمندان و نیروهای ماهر و متخصص کشور و همچنین هنرمندان و ورزشکاران صاحبنام را نیز شامل میشود یکی دیگر از ضربات جبرانناپذیری است که حکومت فاسد و ضد ایرانی ملایان باعث و بانی آنست. اما این روند باعث خشنودی و رضایت بسیار دولتهایی است که به رایگان این ثروتهای مادی و انسانی را در مسیر پیشرفتهای علمی و صنعتی و اقتصادی و ورزشی کشورهای خود به کار میگیرند و از آن بهره مند میشوند.
سازمان ملل متحد و نهادها و ارگانهای وابسته به آن در حقیقت بود و نبودشان دارای هیچگونه ارزش و خاصیتی نیست و در اصل مراکزی هستند برای زد و بندهای سیاسی، اقتصادی و بده بستان میان کشورها و مکانی که نمایندگان کشورهای دیکتاتوری و فاسد و نمایندگان کشورهای بهاصطلاح متمدن و دمکرات و حامی حقوق بشر در کنار یکدیگر مینشینند که همواره زد و بندهایی هم در رابطه با مسائل گوناگون میان آنان صورت میگیرد و این سازمان کارنامه قابل قبولی در راستای اساسنامه و اهدافی که به عهده آن گذاشته شده است ندارد.
رژیم ملایان هر ساله در نهاد حقوق بشر سازمان ملل متحد بر پایه نقض فاحش حقوق بشر محکوم میشود اما این محکوم کردنها هیچگونه تاثیری بر رفتارهای ضدبشری نظام ملایان نداشته است.
یونیسف که یکی دیگر از ارگانهای وابسته به سازمان ملل متحد است هیچگاه در مقابل جنایاتی که جمهوری اسلامی در مورد کودکان ایران مرتکب شده که حتا در خیزش انقلابی که در کشور در جریان است چندین کودک نیز با گلولههای جنگی مزدوران حکومت جان باختند، این نهاد که ادعای کمک و نظارت بر حق و حقوق کودکان در کشورهای جهان خاصه کشورهای جهان سوم و کشورهای فقیر را دارد در رابطه با جنایات و بیعدالتیهای رژیم ملایان علیه کودکان ایران یا راه سکوت و بیتفاوتی را پیش گرفته و یا به یک محکوم کردن آبکی بسنده کرده است.
شورای امنیت تنها بخش تاثیرگذار در سازمان ملل متحد است که جهانخواران با حق وتو صحنهگردان آن هستند که با تصویب قوانین در جهت منافع خود، کشورهای دیگر را ملزم به پیروی و همکاری در راستای قوانین وضع شده در این شورا میکنند.
بعضی چهرههای سیاسی ایرانی مخالف جمهوری اسلامی در خارج کشور از ملاقاتها و گفتگوهای خود با سران و سیاستمداران آمریکایی و اروپایی سخن میگویند و جملگی آنان به این امر اشاره میکنند که چون آلترناتیو و نیروی منسجم سیاسی که دارای مقبولیت و پذیرش از سوی مردم ایران برای رهبری دوران پس از جمهوری اسلامی باشد در صحنه نیست این دولتها نمیدانند چه سیاستی برای حمایت از مبارزات مردم ایران اتخاذ کنند.
حقیقت این است که این دولتها برای ماندگاری جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و ادعای آنان برای نبود آلترناتیو جایگزین و رهبری سیاسی یک فریب بچگانه است. باید از این سران و سیاستمداران پرسید شما که به هر بهانهای متوسل شدید تا عراق و افغانستان را به اشغال خود درآورید و حکومتهای این کشورها را ساقط کردید چرا جمهوری اسلامی که دستش به خون نظامیان شما آغشته است و هزاران نیروی نظامی آمریکایی و اروپایی را در عراق و منطقه با عملیات نظامی و تروریستی ساقط کرده و منطقه را نیز به آشوب کشانده و به دنبال ساخت سلاح اتمی نیز هست همواره از گزند نظامی شما در امان بوده است؟!
شاید این سران و سیاستمداران برای موجه نشان دادن سیاستهای خود برای مهار جمهوری اسلامی و مقابله با رفتارهای خصمانه و خشونتبار این حکومت ضدبشری به تحریمهای اقتصادی روی آورده و مغلطه کنند. اما خود آنها خوب میدانند فشار و اثر این تحریمها تنها برگرده ملت به فقر کشیده شده ایران بوده و سود حداکثری برای سران نظام با دور زدن تحریمها و برخی شرکتهای اروپایی و آمریکایی داشته است. این سیاستمداران زیرک نمیتوانند با بهانه قرار دادن تحریمها اصل ماجرا یعنی مماشات و حمایت پشت پرده از رژیم ملایان را لاپوشانی کنند.
دولتمردان و سیاستمداران و اتاقهای فکر آمریکا بهتر از هر کسی از آشفتگی و جدال اپوزیسیونهای مخالف جمهوری اسلامی با یکدیگر که عامل اصلی شکل نگرفتن رهبری و یا شورای رهبری بوده است آگاهی دارند اما هیچگاه کوچکترین تلاش و کمکی برای شکلگیری یک آلترناتیو و یا یک رهبری به اپوزیسیونهای مخالف جمهوری اسلامی انجام ندادند و بر عکس با نمایندگان و لابیگران حکومت ملایان در آمریکا امثال نایاک در تماس و مشورت و رایزنی هستند.
دشمن ایران و ایرانی در داخل کشور نظام آخوندی و حامیان این حکومت در برونمرز کشورهای غربی و کارتلها هستند. مردم ایران باید آگاه باشند جز خود حامی دیگری ندارند و هیچگونه توقعی از دولتهای خارجی برای حمایت نباید داشته باشند. مردم و جوانان شجاع ایران باید با تکیه بر همبستگی ملی که کلید رمز پیروزیست، انقلاب و خیزش ملی برای سرنگونی حکومت ملایان را به پیش برده و به قدرت کوبنده خود متکی باشند.
دولتهای حامی نظام آخوندی اگر متوجه شوند مردم مبارز و آزادیخواه ایران حکومت را در سراشیبی سقوط قرار دادهاند و راه نجاتی برای حکومت باقی نمانده به سرعت تغییر موضع و سیاست میدهند و برای حفظ منافع خود و ایجاد رابطه و دوستی با حکومت آینده کشور خود را کنار مردم ایران قرار داده و به سقوط رژیم سرعت بیشتری خواهند داد.
برگرفته از کیهان لندن