کیهان لندن
پدیده «عمامهپرانی» به موازات کشف حجاب به یکی از ابزارهای جوانان مبارز در ایران و یکی از محورهای انقلاب ملی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است. گسترده شدن این حرکت مدنی- سیاسی واکنشهایی از سوی اصلاحطلبان و اصولگرایان در پی داشته است.
در هشت هفته گذشته نه تنها زنان زیادی با کشف حجاب و سوزاندن روسریها با یکی از مهمترین نمادهای تبلیغات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی یعنی «حجاب اسلامی» به مبارزه پرداختهاند، بلکه عمامهپرانی از سر آخوندها نیز به یکی از ابزارهای مبارزان خیزش ملی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
از ابتدای اعتراضات اخیر نیز بارها مردم در شعارهای خود مشروعهای را که از انقلاب۵۷ بر ایران حاکم شده زیر سوال برده و رد کردهاند و در مقابل خواستار حاکمیت قانون شدند که یک قرن پیش با انقلاب مشروطه در ایران بنیان نهاده شد. اتفاقا عمامهپرانی که به یکی از پدیدههای رایج این روزها در مبارزه جوانان علیه جمهوری تبدیل شده و ویدئوهای مختلف آن دست به دست میگردد، نخستین مورد ثبت شدهاش به دوران مشروطه باز میگردد که عمامه از سر شیخ فضلالله نوری از مشروعهخواهان آن دوران پراندند.
همانطور که حجاب اجباری برای زنان یکی از شیوههای جمهوری اسلامی برای ارائه تصویر اُمت اسلام از ملت ایران و حامل پیام ایدئولوژیک حکومت بوده، لباس آخوندی و عمامه هم از دیگر نشانههای حکومت اسلامی است.
در سرمقاله بیستم آبان کیهان لندن با عنوان «امروز و تداعیهای دیروز» به قلم الاهه بقراط آمده است «با «عمامهپرانی» که توسط جوانان شکل گرفته، بلافاصله اهداف انقلاب مشروطه و شعار «آزادی و تجدد» و سپس تلاش پهلویها برای راندن ملایان به کنج حجرهها و انجام امور معنوی که ادعای آن را نیز دارند، تداعی میشود. تلاشی که با توجه به نفوذ سیزده قرن تا عمق جامعه آسان نبود و انقلاب مشروعه و ارتجاعی ۵۷ نیز آن را اثبات کرد. با اینهمه مشروطه و سپس پهلوی بذر آزادی و مدرنیته را در بطن جامعه کاشتند تا سالها بعد که نسلهای دیگری برای حقوق خود مبارزه میکنند بتوانند از همان ریشه تغذیه کنند.»
الاهه بقراط تأکید کرده که «عمامهپرانی» فقط یک «حرکت شوخ و شنگ و بامزه» نیست بلکه «یک اقدام سیاسی و اجتماعی و مقابله با تفکریست که زیر عمامه قرار دارد! همان تفکر «هیچ» معروف که در بهمن ۵۷ بر ایران نازل شد و ملت و مملکت را در داخل و خارج به «هیچ» تبدیل کرد!»
با گسترده شدن پدیده عمامهپرانی در ایران، طی روزهای گذشته خبر بازداشت دو نفر در ارتباط با این اقدام منتشر شده است. روزنامه دولتی «ایران» خبر داد که نیروهای بسیج یک نفر را در منطقه ۱۰ تهران به دلیل «انداختن عمامه از سر روحانیون» بازداشت کردند. همچنین وبسایت خبری «صابریننیوز» نیز خبر داد که یک نفر در بابل به دلیل «انداختن عمامه یک روحانی» بازداشت شده است.
همچنین عمامهپرانی در رسانههای حکومتی نیز بازتاب داشته و با توجه به انتشار دهها ویدئو از عمامهپرانی در شهرهای مختلف، حامیان نظام نتوانستند در اینباره سکوت کنند و به روی خود نیاورند. برخی رسانههای داخلی از جمله خبرگزاری فارس، خواستار «برخورد جدی» با افرادی شده که به لباس روحانیت توهین میکنند! خبرگزاری فارس نوشته که بعضی از روحانیون خواهان رفع «خلاء قانونی» برای برخورد با «عمامهپرانی» شدهاند!
حجتالاسلام محمدتقی نقدعلی عضو مجلس شورای اسلامی در واکنش به عمامهپرانی گفته که «پدیده پراندن عمامه از سر روحانیون توطئه شیاطین است و کسانی که چنین کاری کردند باید بدانند امام علما و روحانیون آقا امام حسین نه تنها عمامهاش را پراندند بلکه سر را هم به همراه عمامه پراندند، اما روز به روز محبوبیت ایشان افزایش یافت.»
نماینده مجلس شورای اسلامی با تهدید جوانان افزوده که عمامه پرانی از سر روحانیون بازی کردن با دم شیر است و کسانی که چنین کاری میکنند بدانند نتیجه عملشان را خواهند دید: «کفتار هر روز با دم شیر بازی میکرد و شیر با او مدارا میکرد، اما زمانی که شیر دید مزه کار زیر دهن کفتار رفته، گوشمالی مفصلی به کفتار داد، بنابراین عرض میکنم ممکن است روحانیون مدارا کنند و حوصله به خرج بدهند، اما کسانی که با دم شیر بازی میکنند بدانند نتیجه عملشان را خواهند دید و این پیامی است برای کسانی که جوانان را تحریک میکنند.»
احمد زیدآبادی روزنامهنگار اصلاحطلب هم از جمله افرادیست که طی روزهای گذشته در نکوهش عمامهپرانی مطلب با فرضی کاملا بیپایه درباره «منطق» این کار نوشته است: «منطق تمام کسانی که این روزها از پدیده «عمامهپرانی» دفاع کردهاند، در این جمله خلاصه میشود که «چون روحانیون نوع پوشش دلخواه خود را به ما تحمیل کردهاند، بنابراین ما هم آنها را در پوشیدن لباسشان ناامن میکنیم». این منطق کاملاً معیوب است. در واقع منطقِ همان روحانیونی است که پوشش دلخواه خود را به دیگران تحمیل کردهاند. این منطق در ذاتِ خود زورمدارانه است و میدان سیاست و اجتماع را صحنه تلافیجویی، روکمکنی و انتقامکشی میداند. این منطق قادر است چرخه خشونت در یک جامعه را تا نهایت خونبارش پیش ببرد، زیرا در گام بعدی به فرض گفته خواهد شد، او میکُشد پس من هم میکشم، او شکنجه میدهد، پس من هم شکنجه میدهم، او زور میگوید پس من هم زور میگویم، مگر من چه کم از او دارم!»
این روضهخوانی احمد زیدآبادی درباره «منطق» عمامهپرانی و «خشونت» و «تلافی» در حالیست که جمهوری اسلامی که وی هنوز با اینهمه جنایت و تبهکاری نتوانسته از آن دل بکِنَد، حتا کودکان و نوجوانان را به خاک و خون میکشد و او نگران «عمامهپرانی» و «خشونت» جوانان بیدفاع در برابر حکومتی است که آنها را به وحشیانهترین شکل ممکن به قتل میرساند!
حجتالاسلام احمد حیدری آخوند اصلاحطلب نیز که مقام حکومتی هم داشته در مطلبی که در وبسایت انصاف نیوز با عنوان «از یک عمامه به سر به عمامهپرانها» منتشر کرده علیه عمامهپرانی نوشته است.
این آخوند اصلاحطلب عمامهپرانی را «نامقبول و نازیبا و منفور» دانسته و نوشته که «اقدام علیه «عمامه به سرهای مستضعف» و پراندن عمامهها جز نفرت و بدنامی نمیآورد و حیف است چهره زیبای اعتراض شما به ستم و بیعدالتی با این اقدام و اقدامهای مشابه مثلا علیه زنان با حجاب یا به آتش کشیدن اموال عمومی یا کتک زدن سرباز بیچارهای که مجبور به مقابله با شما بوده و… ملکوک و زشت گردد.»
با وجود امید و شهامت و شجاعتی که در اعتراضات مردم طی هشت هفته گذشته وجود داشته، احمد حیدری در ادامه از مردم خواسته که به شیوهی مظلومنمایی فریبکارانهی جمهوری اسلامی و جناحیناش، در حرکت اعتراضی خود که «اصل نظام» را هدف قرار داده و میخواهد آن را براندازد، «مظلوم، مضروب، اسیر و زندانی» باشند: «امید است عقلانیت و تدبیر را بر جریان اعتراض زیبایتان علیه ظلم و بیعدالتی حاکم سازید و به نفوذیها و خشمگینان تحت تأثیر احساسات غلیان کرده و گریزان از عقلانیت اجازه ظهور و بروز ندهید. شما اگر در حرکت اعتراضی خود مظلوم و حتی مضروب باشید و اسیر و زندانی و… تأثیرگذارتر خواهید بود از اینکه با این رفتارها در اذهان عمومی یا در اذهان قشر مذهبی منفور شوید. به خدا توسل و تمسک کنید و از او بر استواری بر طریق صحیح اعتراض کمک بخواهید که خدا قطعا با ستمستیزان و عدالتخواهان است.»
این واکنشها از طیف اصلاحطلب تا اصولگرای جمهوری اسلامی درباره «عمامهپرانی» نشان میدهد که اتفاقا جوانان انقلابی در ایران با این حرکت نمادین علیه حکومت عمامه به سرها، «هدف» را درست نشانه گرفتهاند! ضمن اینکه آنکه جامعه ایران را به جایی رسانده که عمامه از سر آخوندها بپراند کسی نیست جز حکومت آخوندها و جناحین و عوامل سرکوب و پاسدارانش!