ایمان فروتن - با درود به شرکت کنندگان در این وبینار و هم میهنان گرامی
در زمینه سالگشت فاجعه 22 بهمن مطالبی را آماده کرده بودم که به آگاهی شما گرامیان برسانم ولی نامه ای از سوی یکی از همراهانمان از ایران دریافت کردم که مایلم مطالب آنرا با شما در میان بگذارم
جناب دکتر فروتن عزیز.
با تقدیم بهترین درودها و آرزوها به شما و مبارزان راستین سرزمینم. اکنون که در آستانه سالروز تاریکترین و کثیفترین اتفاق تمام دوران سرزمینمان یعنی ۲۲ بهمن هستیم، به عنوان یک ایرانی در درون کشوربا خودم گفتم با شما درد و دلی کوتاه کنم .
هنگامی که مبارزان سیاسی در سپهر اپوزیسیون بر سر پست و مقام و جایگاه آینده خود چانه زنی میکردند، بدترین روزهایی را که یک انسان میتواند به چشم ببیند، دیدم و سخت ترین لحظهها را از سر گذراندم و پرسشهایی در درونم شکل گرفت که تاکنون جوابی مطمئن برای آنها نیافته ام.
چهل و سه سال است ایران عزیزمان با اتکا به خیانت نان به مزدانی که خود را روشنفکران آن زمان می نامیدند و پشت سر خمینی دجال راه افتادند، بدست حرامیانی افتاده که تا آنجا که توانستند ایران را نابود کردند و مردم نجیبش را تحقیر کردند و تا جایی که جا داشت کشتند و شکنجه کردند. در تمام این سالها چشم امید ما به اپوزیسیون خارج از کشور بود و مثل کسی که چشم به راه عزیز سفر کرده اش هست چشممان به در سفید شد. چرا که میدیدیم هربار شکست از پی شکست می آمد تا امروز...
حالا بعد از سالها این پرسش اساسی مطرح شده است که چگونه میشود به گروهک ها و افرادی در اپوزیسیون اعتماد کرد و پشت سرشان راه افتاد که بخش عظیمی از آنها نقشی اساسی در نابودی ما و کشور داشته اند. کسانی که پادشاه فقید و خدماتش را نادیده گرفتند و چشم بستند به روی میهن و آتش زدند میهن را!
دلیل کار این جماعت از دو حال خارج نباید بوده باشد
۱ - بی سواد بودند و توان دیدن حقیقت را نداشتند
۲ - خائن بودند و به دنبال گرفتن جایگاه و قدرت دست به چنین جنایتی زدند
اگر اولی درست بوده باشد.چرا اکنون باید به آنها اعتماد کنیم و دنبالشان راه بیوفتیم در حالی که تشخیص آنها ما را با مصیبتی گران روبرو کرد و آزمون خود را پس داده اند و از قدیم گفته اند آزموده را آزمودن خطاست
اگر دومی درست باشد که تکلیف روشن است و گمان میکنم کم کم میتوان فهمید چرا این جمعیت هنوز بعد از ۴۳ سال نتوانسته اند متحد شوند. چون سهمی که در فردای ایران برای خود تعیین کرده اند را با هیچ چیز معاوضه نمیکنند. حتی اگر به قیمت کشتن تک تک ما تمام شود. اینها مردان و زنان خرید و فروش هستند، مردان و زنان اهل معامله، نه میهن پرستانی که هدفشان مبارزه باشد به قیمت جانشان
چهل و سه سال است که اپوزیسیون گرفتار جدال های سیاسی و قدرت طلبی ها است و با این انتخاب هولناک، ملتی را به سراشیبی ویرانی کشانده اند. اکنون دریافتهایم تنها در پی آنهایی باشیم که آزمون خود را شرافتمندانه از سر گذرانده اند. همانند شاهزاده رضا پهلوی که صدای ملت است. چرا که پیام و خواست شاهزاده همان است که همیشه بوده. به ایران بیاندیشیم و متحد شویم. ایشان برای این مقصود حتی از حقشان که پادشاهیست چشم پوشید و باز هم اتحاد شکل نگرفت. از سوی دیگرهمه میدانیم صادراتیهای نظام هم درون اپوزوسیون رخنه کرده اند تا جایی که هنگامی که قیامی شکل میگیرد در تلویزیونها توی چشم ملتی که قیام کرده زل میزنند و دروغ میگویند و توی دل مردم را خالی میکنند. این را در آبان خونین هم گفتند و در خیزش خوزستان و اصفهان هم تکرار کردند.
اکنون که بسیاری از خانوادهها علاوه بر دادخواهی، خونخواه فرزندانشان هستند اپوزیسیون راستین، نباید درکنار نیروهایی قرار گیرند که پیشتر سرنگونی یا براندازی را انکار کرده بودند.
حرف بسیار است دکتر فروتن عزیز. دلمان بی اندازه پر است و من شانس این را داشتم تا با شما این پرسشها را مطرح کنم و امیدوار باشم که پاسخ های شما را داشته باشم.
میم. بیداری
نامه این هم میهن اینجا تمام می شود و پاسخ مفصل این هم میهن نیز داده شده است ولی مایلم تاکید کنم که ضرورت دارد اپوزیسیون این نوع هشدارها را که کم هم نیستند جدی بگیرد و برای یک همبستگی گسترده و پیدایش یک آلترناتیو مردمی بیش از این تعلل و فرصت سوزی نکند. گردهمایی حول محور پیمان نوین شاهزاده می تواند راهگشای جاده رهایی ایران باشد که از خاکریز های خودی و نفوذی های جمهوری اسلامی پر شده و حرکت به جلو را کند و حتی در مقاطعی متوقف کرده است. ما در این مسیر رهایی همراه همه آزادیخواهان و ایراندوستان هستیم.
با سپاس