الاهه بقراط
کیهان لندن در همان دورانی که چاپ میشد و نه اینترنت و تلویزیونهای فارسیزبان در کار بود و نه رسانههای اجتماعی، روند پهلویستیزی توسط جمهوری اسلامی را زیر نظر داشت و نوسانات آن را با شرایط اعتراضی جامعه دنبال میکرد. از همان زمانی که عدهای جلاد و مقامات بعدی که یا بر مسند نشستند و یا در «حصر» قرار گرفتند دور رهبرشان خمینی بر زمین نشسته و به کنایههای او درباره «رضای دوم» که «چنان محبوبیتی دارد که مردم همَه با او هستند» نُقلی میخندیدند و خمینی هم توصیه میکرد که «این بچَه بِرَه سراغ تحصیل و بِرَه سراغ یه کاسبی» چون «مردم اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگَه سلطنتطلب نیستند؛ این شکی در کار نیست!»
حالا بعد از اینهمه سال باید پرسید اگر «شکی در کار نیست» پس اینهمه تبلیغات و «جهاد تبیین» و تحریف و تخریب و حتا تهدید به ترور برای چیست؟! این تلاش نحیف برای پروژه نمایشی مشروطه و ملیگرایی که یکبار در دوران احمدینژاد توسط اصلاحطلبان به راه افتاد و حالا دوباره آن را عَلم کردهاند بر سر چیست؟
در این میان، مشکل اصلی جمهوری اسلامی در پیشبرد این پروژه آنجاست که چون مشروطه و ملیگرایی با دوران پهلویها گره خورده، پس میبایست آن را هرطور شده از پهلوی تهی کرد! یکی از دلایل افزایش اظهارات مقامات رژیم و انتشار مطالب بیپایه علیه دستاوردهای زیربنایی آن دوران از جمله در زمینه صنایع و اقتصاد و رفاه و حتا ارتش از یکسو برای توجیه ناکارآمدی مزمن نظام انجام میشود و از سوی دیگر در خدمت همین نمایش ملیگرایی قرار دارد. غافل از اینکه مردم همه رشتههای تبلیغاتی رژیم را پنبه میکنند. همان مردمی که در زمان ده سال رهبری خمینی بر جمهوری اسلامی نیز در صف کالاهای کوپنی زیر لب میگفتند «نور به قبرت بباره!» و اکنون نسلهای تازه شعارهای صریح و روشن خود را علیه کل نظام جمهوری اسلامی در خیابانها فریاد میزنند.
خیزش ملی کنونی نیز عین انقلاب مشروطه برای پیوستن به جهانِ بهروز و آینده است. پهلوی بخش ناگسستنی از این پیوستن، چه آن زمان و چه این زمان، است.
مشروطه و ملیگرایی در ایران، بدون پهلوی دستور کاریست که از درون دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی و در مقابله با اعتراضات و تمایلات و ارادهی مردم صادر شده و در خارج با عوامل پیدا و پنهاناش و در داخل با فشار و تطمیع بین «چهره»ها پیش برده میشود.
اما غیرعقلانیست اگر گمان شود که آنچه بیش از چهار دهه نتیجهی عکس داده، اکنون به نتیجهی دیگری به سود جمهوری اسلامی میانجامد!
در شرایطی که حکومت دینی سالهاست خطر ذهنی و عینی علیه خود را در پهلویها به عنوان منادیان مشروطه و ملیگرایی تشخیص داده، آیا هنوز برخی مدعیان دموکراسی ترجیح میدهند همگام با رژیم همچنان با پهلوی مبارزه کنند؟!
برگرفته از کیهان لندن