الاهه بقراط
همزمان با سالروز درگذشت دو پادشاه پهلوی که یکی از مهمترین دستاوردهای دوران آنان بیرون آمدن نیمی از جمعیت ایران از چادر و چاقچور و اندرونی و پیوستن به زندگی سیاسی و اجتماعی بود، در یکسو حمله و تخریب و «جهاد تبیین» توسط زمامداران جمهوری اسلامی و وابستگانش در داخل و صادراتیهایش در خارج علیه پهلویها شدت گرفته و در سوی دیگر، زنان مقاومت جانانهای را علیه انواع تهدیدات و مقررات نوظهور پیش میبرند.
در جمهوری اسلامی علاوه بر مجلساش، دولت و قوه قضاییه نیز مرتب در حال ارائه لایحه و طرح علیه کشف حجاب و حقوق زنان هستند. نیروی انتظامی و «پلیس امنیت اخلاقی» که یادآور نهادهای مشابه در آلمان نازی، البته نه برای حفظ «نژاد برتر» بلکه برای ترویج «دین برتر» است، مرتب در حال ارسال پیامک و خط و نشان کشیدن و بازداشت و توقیف هستند؛ حاکمان شرع پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و به صدور احکام عجیب علیه زنان بیحجاب از جمله مراجعه به روانشناس میپردازند.
آمران به معروف و حزباللهیهای آتش به اختیار نیز در اماکن عمومی مزاحم خانوادهها و زنان و دختران میشوند.
با اینهمه نه تنها زنان از حق و اختیار خود عقبنشینی نمیکنند بلکه ایام عزاداریهای محرّم نیز تازه آنها را به فکر ابتکاراتی در پوشش و نمایش موهای افشان و رقص و آواز انداخت.
در این میان، شهروندان به تجربه درک میکنند که آزادی و آزادیخواهی امری انسانی، فراگیر و جهانشمول است و مرزبندیهای قومی و جنسیتی و مذهبی و غیره نمیشناسد. از همین رو سالهاست که زنانِ باحجاب که هیچ اُنس و الفتی با رژیم و خانوادههای مافیایی حکومت ندارند نه تنها از حق پوشش اختیاری دفاع میکنند بلکه حجاب اجباری را توهین و تحقیر به خود نیز میشمارند زیرا بر این باورند که بر اساس اعتقاد و اختیار خویش از حجاب استفاده میکنند و نه به این دلیل که نظام مذکر و مذهبی آن را تبلیغ و تحمیل میکند! آنها به هیچ وجه مایل نیستند حجاب نشانهی وابستگی آنان به جمهوری اسلامی و فاشیسم مذهبی برداشت شود. به همین دلیل بسیاری از آنها در شبکههای اجتماعی با اعلام برائت از حکومت به صفوف انقلاب ملی میپیوندند و با قدردانی از پهلویها، حمایت خود را از نجات و آزادی میهن اعلام میکنند.
زنان باحجاب ایران نیز آرزو دارند مانند دوران پیش از وقوع انقلاب۵۷ و تأسیس جمهوری اسلامی و مثل جوامع عادی و کشورهای دیگر بتوانند همه جا حاضر شوند بدون آنکه به آنها به چشم وابستگان حکومت یا خبرچین و یا «فاطی کوماندو» نگاه کرده شود!
بر بستر چنین تغییرات ذهنی در جامعه است که گشت ارشاد و انواع تهدیدات و مجازاتها دیگر جواب نمیدهد. جامعهای را که به آگاهی فردی و اجتماعی دست یافته، نمیتوان به عقب راند به ویژه وقتی نیمی از این جامعه زنانی هستند که باحجاب یا بیحجاب، مسلمان یا غیرمسلمان، حقوق مشترک در برابر نظام مذهبیِ مذکر دارند و عزم خود را برای به دست آوردن این حقوق جزم کردهاند.
برگرفته از کیهان لندن