رضا تقیزاده
ارزیابی منتسب به دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا درباره وضعیت تولید بمب اتم در ایران، یک روز بعد از انتشار گزارش نهادهای اطلاعاتی آلمان، هلند و سوئد که هشدار دادند «جمهوری اسلامی با دور زدن تحریمها به حرکت برای ساخت بمب اتم ادامه میدهد»، پاسخی سلیقهای به اعلام خطر اروپا و اقدامی بود که به منظور باز نگه داشتن در مذاکرات با جمهوری اسلامی صورت گرفت.
واکنش فوری آمریکا به موضعگیری اروپا در مورد وضعیت فعالیتهای اتمی ایران که ضرورت انجام دادن آن پرسشبرانگیز است و میتوانست با سکوت واشنگتن مواجه شود، نه تنها به روشنتر شدن موضوع فعالیتهای اتمی غیرقانونی حکومت تهران کمکی نمیکند که ابهام درباره چندوچون آن و همچنین وجود اتفاق یا اختلافنظر بین آمریکا و اروپا در مورد نحوه برخورد با آن را افزایش میدهد.
موضعگیریهای خصمانه اخیر اروپا در قبال حکومت تهران که عمدتا متاثر از جنگ اوکراین و نتیجه همکاریهای نظامی جمهوری اسلامی با رهبران کرملین است و از یک سو تغییر اولویتهای امنیتی آنها در مقایسه با دیگر اعضای ناتو، به دلیل قرار داشتن در منطقه درگیری و از سوی دیگر، پذیرایی پرهزینه از شش میلیون پناهنده اوکراینی را بازتاب میدهد، پس از انتشار هشدار اتمی روز یکشنبه سه کشور اروپایی، تشدید شد و دولت بایدن را که همچنان به ادامه مذاکره تهران به عنوان بهترین راهحل مقابله با تخلفات اتمی تهران بر آن اصرار دارد، در شرایط دشواری قرار داد.
تحول بسیار بااهمیتتر از تقابل نهادهای اطلاعاتی اروپا و آمریکا در خصوص برنامه اتمی ایران روز دوم ژوییه ۲۰۲۳ دیده شد که طی آن، بنا بر گزارش خبرگزاری رویترز، کشورهای اروپایی اعلام کردند که از اجرای دومین مرحله بندهای غروب (Sunset Clauses) در توافق اتمی حمایت نمیکنند.
بنا بر مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در اجرای توافق برنامه جامع اتمی ایران (برجام) که ۱۵ ژوییه ۲۰۱۵ رسمیت آن اعلام شد، پیشبینی شده بود که تحریمهای اتمی علیه جمهوری اسلامی (تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی) در سه مرحله لغو شوند.
در اکتبر ۲۰۲۰، زمان سررسید مرحله نخست لغو تحریمهای نظامی (اجرای نخستین مرحله بند غروب) علیه ایران و دو سال بعد از اعلام خروج آمریکا از برجام در دولت ترامپ، آمریکا با ارائه طرحی به شورای امنیت خواستار لغو نشدن تحریمهای نظامی علیه ایران شد. در آن زمان، اروپا که پیشتر با دولت ترامپ بر سر تعرفههای تجاری و افزایش مشارکت مالی در تامین هزینههای پیمان دفاعی ناتو اختلافهای جدی داشت، از قطعنامه پیشنهادی آمریکا پشتیبانی نکرد و تلاش واشنگتن حتی بدون وتو اعضای دائم شورای امنیت به دلیل نداشتن اکثریت، به شکست انجامید.
حرکت تازه اروپا برای مخالفت با لغو دومین مرحله از بندهای غروب در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳، شبیه اقدام سال ۲۰۲۰ آمریکا است؛ با این تفاوت که دولت آمریکا این بار برای لغو تحریمهای اقتصادی ناگزیر به کسب مجوز از کنگره است و به دلیل نداشتن اکثریت در مجلس نمایندگان و اکثریت شکننده در سنا (یک رای)، بخت براورده شدن چنین درخواستی بسیار اندک است.
در میان بندهای غروب مرحله دوم، آنچه موردنظر اروپا است، حفظ تحریمهایی است که با توسعه و فروش و کاربرد موشکهای بالیستیک مرتبط است و البته موضوع پهپادها هم به آن علاوه شده است.
مشروح مرحله دوم بند غروب که در اجرای آن پیشبینی شده است تحریمهای نظامی علیه ایران لغو شوند، عبارتاند از:
۱ــ لغو تحریمهای سازمان ملل در زمینه تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشکهای بالیستیک با قابلیت حمل کلاهک اتمی
۲ــ لغو ممنوعیت واردات و صادرات فناوری مرتبط با صنایع موشکی نظیر موشک و پهپاد با برد ۳۰۰ کیلومتر یا بیشتر
۳ــ درخواست دولت آمریکا از کنگره برای پایان دادن به تحریم بخشهای اقتصادی ایران
۴ــ لغو تحریمهای آمریکا علیه افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هستهای ایران
۵ــ لغو تحریمهای باقیمانده اتحادیه اروپا علیه برنامه هستهای ایران
در فاصله سه ماه تا فرارسیدن زمان پیشبینیشده برای لغو تحریمهای نظامی و اقتصادی علیه ایران، دولت بایدن که رابرت مالی، طراح دیپلماسی اتمیاش با جمهوری اسلامی، را نیز از دست داده، اینک علاوه بر مخالفتهای کنگره با مشکل اقدام مستقل اروپا در رابطه با تهران نیز روبرو شده است.
نکته قابل توجه در واکنش غیرمستقیم اخیر آمریکا به موضعگیری اروپا تایید تلویحی تخلفات اتمی جمهوری اسلامی و در عین حال استفاده از این عنوان گمراهکننده است که «ایران در حال حاضر در حال تولید سلاح هستهای نیست»!
پرسش مطرح در قبال چنین ادعایی این است که اگر جمهوری اسلامی در حال تولید بمب اتمی نبود و نیست، پس در طول چند دهه گذشته کدام هدف اتمی را تعقیب میکرده که شش قطعنامه تنبیهی و توبیخی شورای امنیت علیه آن تصویب و به اجرا گذاشته شده است و وجه تسمیه برجام چیست که مدعی است فاصله جمهوری اسلامی با بمب اتمی را به بیش از یک سال افزایش داده است؟
البته تصمیم سیاسی برای ساخت بمب اتم یا مبادرت به آزمایش اتمی با تعیین تاریخ آن هنوز اتخاذ نشده است و تنها با اشاره به این بخش از برنامه اتمی ایران، میشود به گونهای ابهامبرانگیز و انحرافی مدعی شد که حکومت مذهبی تهران در حال تولید بمب اتمی نیست و در عین حال، با تکیه بر مستندات میتوان عنوان کرد که جمهوری اسلامی هرگز از تعقیب هدف دست یافتن به سلاح اتمی دست برنداشته و امروز بیش از هر زمان دیگر به تحقق هدفهای طرح آماد و ساخت پنج بمب اتم در فاصله شش ماه نزدیک است.
در اجرای قانون موسوم به لغو تحریمها که در سال ۱۳۹۹ با هماهنگی مسئولان ارشد حکومت به تصویب مجلس یازدهم رسید، جمهوری اسلامی بیاعتنا به تمامی تعهدات مندرج در توافق برجام به تولید اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد مشغول شد، کیفیت سانتریفیوژها را افزایش داد، با ایجاد مرکز زیرزمینی تازهای در نطنز حاشیه امنیت بیشتری در مقابل حملات احتمالی نظامی علیه مرکز مونتاژ سانتریفیوژها به وجود آورد و همزمان مغایر با مندرجات قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، منابع کلانی را برای تولید موشکهای بالیستیک و ساخت پهپادهای نظامی اختصاص داد.
اتحادیه اروپا، فرانسه و بریتانیا طی سه سال گذشته فرصت داشتند که با استناد به تخلفات اتمی جمهوری اسلامی و بر اساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی دایر بر نقض برجام، «مکانیسم ماشه» را به منظور قرار دادن حکومت تهران زیرفشارهای واقعی فعال کنند اما با وجود تهدیدهای شفاهی به اجرای چنین اقدامی، از کنار تخلفات تهران بیتفاوت گذشتند.
به دلیل بیتفاوتیهای غرب به برنامههای توسعه اتمی دارای ابعاد نظامی جمهوری اسلامی، کشورهای مسلمان منطقه از مصر تا عربستان سعودی و امارات تا ترکیه اینک با سرعت در مسیر اتمی شدن گام برمیدارند. امارت کوچک ابوظبی دارای چهار رآکتور فوقپیشرفته اتمی با ظرفیت تولید چهارهزار مگاوات برق اتمی است و عربستان سعودی سودای وارد شدن به حیطه غنیسازی در کشور خود را دارد.
بعد از شکست برنامههای اتمی با ابعاد نظامی نافرجام عراق، لیبی و سوریه، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به دلیل برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در شرف ورود به دوره تازهای از رقابتهای تسلیحات اتمیاند.
امروز فیل اتمی جمهوری اسلامی را در اتاقی تاریک قرار دادهاند و به مصداق داستان تمثیلی فیل و شش مرد کور که ریشه در روایات بودایی دارد و به ادبیات صوفیانه و شعر سنایی و جلالالدین بلخی هم وارد شده و هدف آن اثبات نقص دانستههای لمسی یا موضعی در مقایسه با کلیت یک ماجرا است، هریک از طرفهای ذینفع، در مورد آن قضاوتی دارند، باب سلیقه روز و نه لزوما در اثبات ماهیت کلی آن.
شش مرد داستان هر یک با کشیدن دست بر یک اندام فیل قضاوت خود را عرضه میکنند؛ کسی که دست بر پای فیل کشیده است، آن را ستون میخواند، کسی که دست بر خرطوم دارد، آن را ناودان و دیگری که دست بر دم فیل دارد آن را شاخه درخت و آن دیگری که شکم فیل را لمس میکند آن را دیوار میخواند؛ چنانکه یکی عاج فیل را شیپور و دیگری که دست بر سر فیل دارد، آن را کوزه معرفی میکند!
برگرفته از ایندیپندنت فارسی