الاهه بقراط
با وجود اطمینانی که هم جامعه و هم حکومت از بروز خیزشهای اعتراضی داشته و دارند، اما هیچکس نمیدانست از ۲۲ شهریور ۴۰۱ که مهسا امینی توسط گشت ارشاد اسلامی در تهران دستگیر میشود و بر اثر ضرب و جرح به کما فرو میرود، تجمعاتی که از حوالی بیمارستان کسری در پایتخت شکل گرفت، فراتر از تکرار اعتراضات سراسری، به یک انقلاب ملی فرا خواهد رویید که جهان را مشغول خواهد ساخت.
در حالی که کشتار آبان ۹۸ و شلیک موشکی به پرواز پیاس ۷۵۲ دامنهی دادخواهی چهل و اندی ساله را گسترش داده بود، کیهان لندن اوایل شهریورماه و پیش از قتل حکومتی مهسا، دختر ایران، در سرمقالهای با عنوان «دادخواهی بسی فراتر از دردِ مشترک» یادآوری کرده بود: «تمامیت ارضی ایران و تعلق به آب و خاکی که همزیستی مسالمتآمیز جمعیتِ از همه نظر متنوع ایران را تداوم بخشیده، همواره از سوی قدرتهای داخلی و خارجی و گروههای وابسته به آنها به پرسش کشیده شده و نه از سوی مردمانی که به دور از ترفندها و دسیسههای متکی بر منافع سیاسی، با صلح در کنار هم زندگی کردهاند.
ایران مانند هر کشور متحد و یکپارچه دیگر در تمامیت مشترک و همه ساکنان خود معنی پیدا میکند. این تمامیت از سوی هیچکس جز جمهوری اسلامی که به بدخواهان ایران فرصت بهرهبرداریهای ضدملی را میدهد در خطر قرار نگرفته است» اما «از آنجا که مثلث زیانبار و خرابکار آخوند- امنیتی- سپاه برای حفظ قدرت خود بر سرکوب بیامان استوار است، پس همزمان سبب شکل گرفتن فراگیرترین گروه اجتماعی شد که هدفاش نه تنها در صنف و سیاست با دیگر گروههای اجتماعی مشترک است بلکه حقوقی نیز هست: دادخواهان!»
کیهان لندن بر این نکته نیز تأکید کرده بود که «دادخواهیِ مشترک و همگرای ایرانیان در برابر این اقلیت حاکم قادر به برانداختن آن و تغییر شرایط موجود است. اینهمه پروژه و پولپاشی جهت دروغ و تحریف و تفرقه برای به تعویق انداختن این رویداد محتوم صورت میگیرد». اندکی بعد در اوج خیزش انقلابی ۴۰۱ بیش از پانصد تن دیگر کشته شده و بر شمار خانوادههای دادخواه باز هم افزوده شد.
ولی درست به همین دلیلِ اهمیت و گستردگی، دادخواهی نیز میتواند مورد سوء استفاده از جمله برای تفرقه و همچنین کاسبیهای سیاسی و اقتصادی جهت کسب سود شخصی و گروهی قرار گیرد آنهم در حالی که تنها در یک نمونه، منوچهر بختیاری و ناهید شیرپیشه، پدر و مادر پویا، یکی از شاخصترین نمادهای کشتار آبان ۹۸، مدتهاست در زندان و حبس در تبعید بسر میبرند و خانوادههای دادخواه ۴۰۱ زیر شدیدترین فشارها قرار دارند.
در این میان، یک نکته مسلّم است: پیگیری دادخواهی در جمهوری اسلامی ممکن نیست اما سوء استفاده از این جنبش فراگیر و همگانی نه تنها توسط وابستگان رژیم بلکه افرادی که سیاست و حقوق بشر برای آنها به منبع درآمد تبدیل شده، کاملا محتمل و ممکن است. درست است که بیشترین امکانات جمعآوری اسناد و مدارک و شواهد در خارج کشور فراهم است و شماری از نهادهای حقوق بشری با جدیت به انجام وظیفه و مسئولیت مشغولند اما در مواردی که درباره آنها شک و شبهه وجود دارد، یک معیار اینست که دید در عمل چه تأثیر مثبتی داشتهاند! وگرنه با صراحت باید اعلام کرد: شما، بله، شمایی که خود بهتر از همه میدانید با کدام انگیزه و هدف ناراست مشغول فعالیت هستید، بس کنید! با خون جانباختگان و زندگی دادخواهان کاسبی نکنید!
برگرفته از کیهان لندن