جمشید عنبرستانی
شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در اثر فقر و فلاکتی که حکومت وی به مردم تحمیل کرده و مشکلات افسارگسیخته اقتصادی و بیپولی دولت و از اینها مهمتر خطر احتمالی شورش گرسنگان که امکان وقوع آن دور از انتظار نیست و اعتراضات ضدحکومتی مردم و خاصه جوانان که چندین ماه متوالی است که با فراز و نشیب ادامه دارد، سرنوشت و آینده حکومت را در یک وضعیت پیچیده و خطرناکی قرار داده و مجبور به نوشیدن جام زهر شده و دست تسلیم را در برابر آمریکا و متحدین اروپایی این کشور بالا برده است تا بتواند از این طریق به پولهای بلوکه شده دسترسی پیدا کند و فشار تحریمها را کاهش دهد و اوضاع از هم گسیخته اقتصادی را کمی بهبود بخشد و از نارضایتی حداکثری مردم نسبت به حکومت بکاهد.
اما یک احتمال دیگر که قابل تصور است تسلیم شدن آمریکا و غرب مقابل خواستههای جمهوری اسلامی است. چرا که لاس زدن و مماشاتهای چندشآور این دولتها با حکومت ملایان در بیش از چهار دهه نتیجهای جز باز گذاشتن دست حکومت در شرارت و ایجاد ناامنی در منطقه و سرکوب و جنایت علیه مردم ایران نداشته و این واقعیت که فشار تحریمها باعث عقبنشینی جمهوری اسلامی از گسترش برنامههای هستهای و موشکی آن نشده است. از طرفی مشارکت غیرمستقیم و غیرقابل قبول حکومت ملایان در جنگ اوکراین در کنار روسیه و ارسال ادوات نظامی و به ویژه پهپادهای ساخت جمهوری اسلامی که روسیه هر روزه در کشتار مردم بیگناه و بیدفاع اوکراین از این پهپادها استفاده میکند باعث نگرانی آمریکا و متحدین اروپایی شده است. بخش بزرگی از هزینههای مالی و نظامی کشور اوکراین در این جنگ نابرابر را دولتهای اروپایی و آمریکا تامین میکنند و این جنگ تاثیر ناخوشایندی بر اقتصاد کشورهای اروپایی داشته و آنها به دنبال راهکاری هستند تا به این جنگ ویرانگر پایان دهند و کمکهای جمهوری اسلامی به روسیه به ادامه و تداوم این جنگ کمک میکند. از این جهت دولتهای اروپایی و آمریکا برای کاهش تنش و تشویق جمهوری اسلامی برای عدم دخالت و قطع کمکهای تسلیحاتی و نظامی به روسیه و همچنین توافق بر سر مسائل هستهای و موشکی مقابل خواستههای حکومت ملایان کوتاه آمده و تن به سازش دادهاند.
اما بدون در نظر گرفتن اینکه کدامیک از طرفین درگیر، جمهوری اسلامی یا دولتهای غربی و آمریکا به سازش تن داده است به خوبی آشکار است که معامله بزرگی میان این دولتها و جمهوری اسلامی در حال انجام شدن است که چگونگی آن در آینده مشخص خواهد شد.
دولتهای اروپایی و آمریکا چهار سال پیش زمانی که یک روزنامهنگار تبعه عربستان سعودی به نام جمال قاشقجی در سفارتخانه این کشور در ترکیه به قتل رسید چنان هیاهویی در جهان به راه انداختند که انگار رییس جمهوری آمریکا به قتل رسیده و این اتفاق به مدت چند هفته تیتر اول رسانههای معتبر در آمریکا و اروپا بود و تهدید کرده بودند که این قضیه برای عربستان گران تمام خواهد شد. اما پشت پرده تمام این نمایشهای مسخره تحت فشار قرار دادن بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی برای باجخواهیهای سیاسی و اقتصادی و خاصه بالا بردن سقف تولید نفت و کاهش قیمت نفت بود. اما سرنوشت تلخ شاه فقید ایران و خیانتی که آمریکا و اروپاییها به پادشاه ایران کردند که حاضر نبود به این کشورها باج بدهد و منابع انرژی کشور را مفت و ارزان در اختیار آنان قرار دهد، این دولتها ملایان فاسد با تفکرات عصر حجری را با فروپاشی نظام پادشاهی ایران به قدرت رساندند و این حکومت ضدایرانی کشور را در طی چند دهه به یکی از مفلوکترین کشورهای جهان تبدیل کرده است.
واقعه تلخ و شوم شورش سال پنجاه و هفت و فروپاشی نظام پادشاهی ایران که سرنوشت ملت و کشور ایران را دگرگون کرد و به سوی تباهی کشاند، سرمشق و تجربهای بزرگ برای بن سلمان ولیعهد نواندیش و امروزی عربستان سعودی بوده است که باید با قدرت و اراده مصمم با جهانخواران برخورد و عمل کند و اگر اهمال و سستی از خود نشان دهد سرنوشت شاه فقید ایران در انتظار او و آل سعود خواهد بود و در ماجرای قتل قاشقجی نه تنها باجی به آمریکا و اروپا پرداخت نکرد و تسلیم خواستههای آنان نشد بلکه دست بالا را هم مقابل مفتخورهای جهانخوار پیدا کرد.
از طرفی در ایران تحت اشغال ملایان هر روز جوانانی توسط مزدوران جنایتکار حکومت بطور فجیعی کشته میشوند اما این جنایات ضدبشری حکومت در هیچیک از رسانههای معتبر اروپایی و آمریکایی منعکس نمیشود و اهمیتی به آن داده نمیشود. دولتهای غربی و آمریکا هم چون سود و منفعتی در پیگیری این جنایات رژیم برایشان حاصل نمیشود بیتفاوت از کنار اینهمه ظلم و جنایات رژیم علیه مردم ایران میگذرند و اگر از طرف افکار عمومی مورد سرزنش قرار بگیرند به یک محکوم کردن آبکی بسنده میکنند. رژیم ملایان، آمریکا و دولتهای اروپایی با وجود انکارهای کذب و دروغین خود در چند هفته گذشته که گویا برجام در دستور کار قرار ندارد و سازشی در این مورد مطرح نیست و آزاد کردن بخشی از پولهای بلوکه شده نادرست است، ولی همه این انکار کردنها بر عکس از آب در آمد و معاملهای بزرگ که رضایت هر دو طرف را در بر دارد در حال مذاکره و انجام شدن است.
مردم ایران باید خیلی نگران این اتفاق باشند زیرا در مواقعی که سازشی میان حکومت ملایان و غربیها صورت میگیرد جنایات رژیم علیه مردم ابعاد گستردهتر و شدت بیشتری پیدا میکند.
اکنون هیچکس خوشحالتر از حسن نصرالله آخوند گردنکلفت و مفتخور تروریست و رهبر حزبالله لبنان از سازش و معامله رژیم ملایان با غرب نیست زیرا این آخوند الدنگ با شادی و شعف منتظر صدها میلیون دلاری است که با آزاد شدن پولهای بلوکه شده مردم ایران به حساب وی واریز خواهد شد. دیگر گروههای تروریست در فلسطین، عراق و سوریه نیز با خوشحالی منتظر دریافت دلارهای سبز آمریکایی هستند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به حلقوم آنان بریزد.
از آزاد شدن پولهای بلوکه شده سهمری به صاحبان اصلی آن یعنی مردم ایران نخواهد رسید. حاکمان و نوچههایشان از هماکنون جیبهای گشاد خود را برای سرازیر شدن دلارهای آمریکایی باز کردهاند. اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج و دیگر مراکز سرکوب حکومت نیز تکهای از کیک دلاری نصیبشان خواهد شد تا با عشق و علاقه بیشتری از نظام منحوس آخوندی پاسداری کنند و با شدت عمل بیشتری به سرکوب مردم دردمند و به فقر و فلاکت افتاده ایران بپردازند.
معامله رژیم ملایان با غرب دست و بال اپوزیسیون در اروپا و آمریکا را خواهد بست. اما این سازش و معامله نباید خللی در مبارزه مردم و جوانان غیور و شرافتمند ایرانزمین در مصاف با حکومت اوباشان دزد و اشغالگر کشور ایجاد کند.
دختران و جوانان بیشماری در خیزش انقلابی زن زندگی آزادی همه چیز خود را در راه آزادی کشور در تقابل با رژیم ملایان و مزدورانش فدا کردهاند و بسیاری از این گلهای زیبا توسط مزدوران حکومت در کف خیابانها و یا در سیاهچالهای خوفناک رژیم پرپر شدند و هزاران نفر نیز همچنان در اسارت مزدوران حکومت هستند و روزهای سخت و وحشتناکی را در چنگال دژخیمان رژیم سپری میکنند.
مردم ایران باید به این واقعیت و حقیقت پی برده باشند که برای حفظ و نگاهداری مرزهای کشور و رها شدن از شرّ نظام ملایان و حامیان و اربابان شرقی و غربی آن تنها سلاحی که در اختیار دارند اتحاد و هبستگی ملی در یک مقیاس گسترده است و حضور میلیونی در کف خیابان برای به چالش کشیدن و ساقط کردن رژیم ضدبشری و ضدایرانی ملایان.
ایرانیان خارج کشور باید در یک حرکت نمادین که باعث دلگرمی مبارزین داخل کشور و جلب توجه دوباره جهانیان به مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران علیه رژیم ملایان خواهد شد، به راهپیماییهای اعتراضی چند هزار نفره به سوی سفارتخانههای رژیم و سلب آرامش از سفارتخانههای حکومت در اروپا و پایین کشیدن پرچم منحوس رژیم و به اهتزاز درآوردن پرچم سه رنگ شیروخورشید نشان بر بام سفارتخانههای حکومت بپردازند.
برگرفته از کیهان لندن