tanabفرد صابری

هنوز چند روز از انتخاب رئیس دوره‌ای مجمع اجتماعی حقوق‌ بشر سازمان ملل نگذشته که جمهوری اسلامی با به دار آویختن سه جوان دیگر، چهره‌ی واقعی رای‌دهندگانی را که مافیای تروریستی ملاپاسداران را برای این مهم برگزیده‌اند، نشان داد.

بی‌گمان پرسش همیشگی اکثریت غالب ایرانیان به عنوان قربانیان حقوق‌ بشری در جمهوری اسلامی از کمیته حقوق بشر سازمان ملل و همچنین اعضای آن که یک قاتل بالفطره را در جایگاه قاضی انتخاب کرده‌ و در حقیقت فاجعه‌ای انسانی رقم زده‌اند این است، آیا کشورهای رای دهنده به جمهوری اسلامی کودک‌کش، عامل و تروریست بین‌المللی با چنین انتخابی شریک جرم جنایات روزانه‌ی این حکومت نیستند؟

با توجه به اینکه شواهد مستدل همین سازمان، جمهوری اسلامی را به عنوان ناقض مکرر حقوق‌بشر نسان می‌دهد؛ اعمال این رای‌دهندگان در چارچوب حقوق‌ بشر همین سازمان ملل، نمایانگر این است که، رای‌دهندگان به انتخاب جمهوری اسلامی در این جایگاه، خود اگرچه عامل اصلی این جنایات نیستند ولی حامی کشتار و جنایات بی‌وقفه‌ی دزدسالاران حاکم در ایران بوده یا مشوق آن هستند!

در دوران هیتلر، او خودش به تنهایی دست به جنایات بزرگ و نسل‌کشی نزد بلکه، تمام دولتمردان و سیاست‌گذاران کشورهایی که با هیتلر به هر شکلی به همکاری می‌پرداختند و به او کمک می رساندند، بخش اعظم عوامل آن جنایایات بزرگ بودند. امروز همان سناریو به شکل دیگری تحت عنوان «دیپلماسی» و پشت درهای بسته اجرا می‌گردد و عمرش به اندازه‌ی تولد بدشگون انقلاب اسلامی در ایران است.

همکاری پنهان و پیدا با نظامی که تمام قواعد انسانی و اصول بین‌المللی را زیر پا گذاشته و به هیچ اصولی پایبند نیست بر کسی پوشیده نیست. فلسفه‌ی جمهوری اسلامی که از بنیانگذار و رهبر تا کارگزارانش به صراحت اعلام کرده‌اند و بر موشک‌های‌شان نیز تاکید می‌کنند، نابودی کشورهای دیگر به ویژه اسرائیل است.

شاید عده‌ای این رفتار را فقط در حد یک شعار قلمداد کنند اما، این نگاه کاملا ساده‌لوحانه و از عدم شناخت قدرت تخریب «آیت‌الله‌»های خرابکار نشات گرفته چرا که عملکرد این رژیم تبهکار نشان می‌دهد علاوه بر ویران ساختن ایران، از یمن و عراق تا سوریه و لبنان را به کام مرگ فرستاده و حتی یگانه عامل فلاکت در همان فلسطینی است که خزانه‌ی ملت ایران را به خاطرش به چپاول عریان نشسته است.

غربی‌ها به عنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی، در مقابل فرزند چهل و چهل ساله‌ی ناخلف‌شان، در طول سال‌هایی که چهار نسل به واسطه‌ی این تحفه‌ی شرم‌آور قربانی شده و ایران را به روز سیاه نشانده، زبان مماشات را پیشه کرده و این رفتار با برخورد والدینی شباهت دارد که دارای بچه‌ای ننر می‌باشند!

از سوی دیگر استاندارد دوگانه‌ی غربی‌ها در مواجهه با جمهوری اسلامی باز طرفه حکایتی تراژدیک کمدی است. همین چند ماه قبل در خلال انقلاب ملی که در ایران جریان دارد، به خاطر نقض حقوق زنان، جمهوری اسلامی را از کمیته‌ی امور زنان سازمان ملل اخراج کردند اما، اکنون کلید اجتماعی حقوق‌بشری را برایش در سینی طلا گذاشته و آیت‌الله بعداز این حاتم‌بخشی غرب، سه جوان را به دارش حلق‌آویز می‌نماید.

عدم پایبندی به اصول و ارزش‌های غربی که جزء لاینفک فرهنگ و زندگی اروپا و آمریکایی‌هاست، اکنون از سوی سیاستمداران غربی به گونه‌ای فراموش شده که، برخوردها یا بهتر، مراودات آنان با جمهوری اسلامی این فرضیه را گسترش می‌دهد که درهمان مثال «کمال همنشینی» تعریف شده وغربی‌ها در ورطه‌ی تباهی جمهوری اسلامی غوطه‌ور شده‌ و آنها نیز برسرسفره‌ی انقلاب، نمک‌گیر شده‌اند.

واقعیت تلخ پیش‌رو اینجست که، باید به حال این مناسبات خندید یا گریست. طبعا، تامین بخش مالی یا بودجه‌ی مجمع اجتماعی حقوق‌بشر سازمان ملل از طریق مالیات‌دهندگان کشورهای مختلف تامین می‌شود. به تعریف ساده چنین می‌شود؛ سیاستمداران فاسدی که جمهوری اسلامی را در این مقام برمی‌گزینند، حتی آن شهروندی که در این کشورها به سختی کار کرده و مالیات می‌پردازد را نیز، بسان شرکت سهامی، در جنایات علی خامنه‌ای و اعوان و انصارش سهیم می‌کنند!

آنچه شواهد نشان می‌دهد؛ با آغاز انقلاب ملی-میهنی در ایران به نام زن، زندگی، آزادی، مردم دیگر قادر به تحمل این نظام بی‌کفایت را نمی‌باشند.در همین راستا، نظام پوسیده‌ی جمهوری اسلامی که عملا از اداره‌ی مملکت عاجز مانده، تنها راه بقاء را در ایجاد هراس‌افکنی به عنوان سرکوب پیشگیرانه می‌بیند و در طول شش ماه گذشته، بالغ بر ۳۰۰ تن را تا امروز اعدام و سر به نیست کرده است.

این تعداد تنها آماری‌ست که دارای هویت بوده و افراد زیادی هم گمنام مانده‌اند. جمهوری اسلامی همچنان در تلاش است تا پشت درب‌های بسته با غرب به تامل و مماشات بپردازد و غربی‌های طماع را با وعده و وعیدهای مبتنی بر سود کوتاه مدت، وارد از این بازی ستون به آن ستون خود نماید.

جمهوری اسلامی نقطه ضعف غرب را در این سال‌ها پیدا کرده و نبض کار را در دست دارد و آن هم تا صحبت از حقوق‌بشر و رفتار وحشیانه‌ی جمهوری اسلامی به میان می‌آید؛ بلافاصله واژه‌ی «دیپلماسی» یواشکی را از عمامه جادویی‌اش درآورده و می‌گوید: حقوق‌بشر از سیاست جداست.

تمام سفارتخانه‌های کشورهای غربی در ایران، نارضایتی‌های مردم ایران و مهمتر مخالفت آشکار آنان در نفی دزدسالاران حاکم را کاملا رصد و می‌بینند ونیک آگاهند که ملت ایران از رژیم خامنه‌ای و تفکر خمینیستی منزجر و گذر کرده اما، هیچکس نمی‌داند؛ این سفارتخانه‌ها چه گزارش‌هایی به دولت‌های خود می‌دهند ! آیا آنها نمی‌بینند که مردم ایران جمهوری اسلامی نمی‌خواهند و برای پایین کشیدن اهریمن اشغال‌گر چه جانانه مبارزه می‌گنند؟

غربی‌ها به جای اینکه سفرای خود را فرا بخواند و سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی به عنوان محل‌های ترویج و خشونت و ترور را ببندند، تروریست‌ها را اخراج و تمام مراکز اسلامی تروریستی به همراه هزاران شرکت صوری اقتصادی-فرهنگی تعطیل نمایند؛ بر گردن جمهوری اسلامی تاج گل انداخته و با اعتباربخشیدن به اعدام و شکنجه، بر اعمال ننگین تروریسم بدون مرز، صحه می‌گذراند.

طبیعتا انتظار می‌رود؛ غرب باید روی قطعنامه‌های سازمان ملل محکم ایستادگی کند و کشورهای ناقض حقوق بشر را از این سازمان اخراج نماید در غیراین صورت، به جای مجمع حقوق‌بشر سازمان ملل، به مجمع ناقضان حقوق‌بشر با تکیه بر حمایت همه‌جانبه از تروریسم و مظلومیت تروریست‌ها تغییرنام وکاربری دهند!

آنچه مشخص است حرکت و رفتار و عملکرد یک مجمع یا یک سازمان بین‌المللی که در جهت گفتمان انسانی بنا شده و مدعی حمایت از جوامع قربانی به دست تروریسم است باید با اسم آن خوانایی داشته باشد وگرنه، چرا در جایی که جمهوری اسلامی کرسی‌های مختلف برایش در نظر گرفته می‌شود؛ نباید طالبان و دیگر اسلاف راهزن فی سبیل‌الله حضور یابند؟ آیا این تبعیض نیست هنگامی‌که جمهوری اسلامی به مقام ریاست مجمع اجتماعی حقوق‌بشر برگزیده می‌شود؛ طالبان هیچ نماینده‌ای در شورای حقوق‌بشر ندارد؟

برگرفته از کیهان لندن

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید