کاملیا انتخابی فرد
در پی تحولات جاری در منطقه خاورمیانه، ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه، ۱۱ اردیبهشت (سوم مه)، در راس هیاتی به سوریه سفر کرد.
سوریه که بهنظر میرسد اینک امکان بازگشت به اتحادیه عرب برایش فراهم شده و به زودی هویت خود را در کنار جامعه عرب بازسازی خواهد کرد، سالیان سال حیاط خلوت جمهوری اسلامی ایران و بخشی مهم و اصلی از سیاست «عمق استراتژیک» این نظام در خاورمیانه محسوب میشد.
سوریه، شاهراهی که از یکسو ارتباط جمهوری اسلامی ایران را با لبنان و گروه حزبالله میسر و از سوی دیگر، آنها را در نزدیکی مرزهای اسرائیل مستقر میکند، مهمترین کشور دوست و متحد جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود.
بازگشت سوریه به جامعه عرب و رفع تحریمها، میلیاردها دلار در جهت بازسازی و سرمایهگذاری و همچنین توسعه و زیرساخت به این کشور سرازیر خواهد کرد.
از آغاز جنگ داخلی در سوریه، جمهوری اسلامی ایران در کنار روسیه از کلیدیترین متحدان بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، بوده است و شبهنظامیان وابسته به ایران نقش مهمی در سرنوشت مناقشات داخلی این کشور ایفا کردهاند. اینک و با توجه به تحولات اخیر، ادامه حضور این نیروها در سوریه با پرسشهای بسیاری روبرو شده است.
ابراهیم رئیسی در حالی قدم به دمشق گذاشت که سراسر منطقه در تکاپوی رفع تنشها، با خوشبینی به آتشبس در یمن و ازسرگیری رابطه ایران و عربستان سعودی مینگرد.
این تحولات با اقدامات ولیعهد عربستان سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان، در جهت تنشزدایی در منطقه آغاز شد و در این راستا نخست قطر و ترکیه و پس از آن ایران، روابط دیپلماتیک خود را با پادشاهی عربستان سعودی از سر گرفتند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران نیز با تاسی از سیاست تنشزدایی ولیعهد عربستان سعودی و نیز منافع اقتصادیای که در پی بهبود روابط با کشورهای منطقه به دست میآورد، به اقدامات بیسابقهای دست زده است؛ از جمله امکان برقراری رابطه بین ایران و بحرین و گفتوگوی تلفنی وزیر خارجه اردن با امیرعبدالهیان در ۳۱ فرودین، که هیچیک بدون تایید و نگاه مثبت سعودی امکانپذیر نبود.
سفر ابراهیم رئیسی به سوریه میتواند آغازی برای سفرهای منطقهای او به جهان عرب، بهویژه عمان، عراق، امارات متحده عربی و عربستان سعودی باشد.
سوریهای که جمهوری اسلامی ایران میلیاردها دلار برای شبهنظامیان وابسته به خود و نگاه داشتن اسد در قدرت در آن هزینه کرد، اینک بر اساس برآورد کارشناسان و ناظران بینالمللی، برای بازسازی به ۴۰۰ میلیارد دلار، طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده نیاز دارد.
این مبلغ هنگفت میتواند از محل سرمایهگذاری کشورهای متمول عرب تامین شود و جمهوری اسلامی ایران به راحتی این فرصت اقتصادی را از دست نخواهد داد.
قراردادهایی که در بخش ارتباطات، حملونقل، توسعه خطوط راهآهن (از ایران به سوریه)، بازسازی و نفت و گاز منعقد شده، با نگاهی به آینده و تضمین سهم جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است.
از آنجا که بعد اقتصادی این سفر برای حکومت جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد، تهران باید بساط شبهنظامیان حاضر در سوریه را نیز برچیند تا بتواند از فرصت همکاریهای اقتصادی استفاده کند. بنابراین گام بعدی حکومت ایران، تبدیل و جایگزینی شبهنظامیان با تعریف کاربری تازه و در قالب «شبه نظامیاناقتصادی» خواهد بود؛ به این معنا که شبهنظامیان سپاه، به هیات و قالب دیگری درمیآیند تا کارگزاران اقتصادی ایران در سوریه باشند.
نمونه مشابه این شرایط، وضعیت افغانستان پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۳ میلادی است که بخش اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهمنظور «بازسازی» و عقد قراردادهای ساختوساز و صدور کالاهای ساخت ایران، فعالیت گستردهای را در افغانستان آغاز کرد.
چنانچه برنامه نظام حاکم بر ایران برای بهبود رابطه با کشورهای عرب منطقه بدون مشکل پیش رود، پس از حل بحران یمن، باید شاهد تحولی دیگر و این بار در لبنان و انتخاب رئیس جمهوری در این کشور پس از ماهها بیدولتی و بلاتکلیفی به دلیل بنبستی باشیم که گروههای وابسته به حزبالله یا همانا جمهوری اسلامی ایران، ایجاد کردهاند.
ایران به نشست بعدی سوریه که در ماه جاری میلادی در مسکو برگزار خواهد شد، نیز دعوت شده است. در این نشست که با هدف ترمیم رابطه سوریه و ترکیه برگزار می شود، وزیران امور خارجه کشورهای ترکیه، سوریه و ایران حضور دارند و با توجه به نقش آفرینیهای اخیر چین در رویدادهای منطقه، به نظر میرسد از این کشور نیز دعوت بهعمل آید. نمایندگانی از مخالفان اسد در سوریه نیز در این نشست دعوت دارند.
این نشست میتواند موافقتهای نهایی را برای خاتمه جنگ در سوریه تامین کند و گام نهایی بهمنظور بازگشت کامل سوریه به اتحادیه عرب و برداشته شدن تحریمها تلقی شود.
جمهوری اسلامی ایران میداند بازگشت سوریه به جامعه عرب، از عمق نفوذ راهبردی ایران در این کشور خواهد کاست و از اینرو، سعی دارد به سرعت زمینههای لازم را برای تغییر کاربری حضور سپاه پاسداران در سوریه فراهم کند.
البته به ثمر رسیدن توافقهای امضا شده بین ایران و سوریه، منوط به رفع تحریمهای سوریه و حلوفصل مناقشه غرب با تهران بر سر پرونده هستهای این کشور است.
تا زمانی که این دو امر مهم تحقق نیافته باشد، قراردادهای بزرگ و مهم بین تهران و دمشق نیز صرفا در حد توافقهای کوچک برای دور زدن تحریمهای دو کشور باقی میماند.