هنگامه افشار
سایبریهای حکومت ملایان، این روزها به خیال خودشان کوسهماهی به تور انداختهاند. عکسهای خانم یاسمین پهلوی همسر آقای رضا پهلوی را بههمراه معلم یوگای او، تام مارلی در شبکههای اجتماعی میچرخانند و با انداختن باد در بلندگوهای رسانهای میگویند: «دیدی بالاخره گرفتیمش!»
البته منظورشان خانم یاسمین نیست که خود شخص رضا پهلوی است که این روزها با انتشار پتیشن وکالتنامه، جو اپوزیسیون را در هم ریخته و موافق و مخالف را به صحنه زد و خورد لفظی و اغتشاش انداخته است!
ولی چرا خانم یاسمین باید سپر بلای این بازی قرار بگیرد؟!
نظام حاکم در ایران از وارد شدن عملی آقای پهلوی به صحنه سیاست به وحشت افتاده، آن هم در بدهنگامترین موقعیت تاریخی خود که هر روز ستونهای قدرت و نفوذش بین اقشار مردم در حال فروکش و ریزش است؟! نظام از محبوبیت یا عدم محبوبیت رضا پهلوی بین مردم مردد مانده و قادر نیست ذهن جامعه را بخواند بویژه که بعد از انتشار پتیشن وکالت، کل جو انقلاب، تحتالشعاع جریانی غیر منتظره واقع شده است!
اتاق فکر نظام، از بین افکار کثیفی که در ذهنش برای کوبیدن و خوار کردن آقای پهلوی آماده کرده بود، متوسل شد به یک قضیهی ناموسی! یک پروژه بیرحمانه و چرک، نظیر پروژههایی که طی چهل و چهار سال اخیر، برای قربانی کردن زنان در ایران طراحی کرده است!
مردی که با خانم یاسمین پهلوی عکس انداخته کیست؟
نامش تام مارلی و یکی از محبوبترین مربیهای یوگا در لسانجلس است که برای آموزش، هم به کشورهای مختلف سفر میکند و هم از طریق نت، تعلیم میدهد. بیشتر مشتریانش زنان جوان و زیبای آمریکایی هستند؛ «تیپ و طبقهای که در آمریکا بیشتر به کلوپهای لوکس یوگا جذب میشوند.»
بعض خانمهایی که به آموزش دستهجمعی یوگا میروند، برای رهایی از چنگال بیماریهای جانکاه روحی و جسمی است. ورزش یوگا گاه بیماریهای ناعلاج را بهبودی میبخشد که یکی از شاخصههای این ورزش محبوب شرقی است.
تام مارلی از شیوههای ابتکاری نظیر تمرین در فضای باز، در اطراف استخر و حتی در نقاطی خارج از شلوغی شهر، گروه خود را با اسلوب اعجازانگیز یوگا به تمرکز فکر هدایت میکند. وی حرفهاش را میشناسد و با ایجاد زنجیرهای از همدلی و عطوفت، مراجعین را دلبند این ورزش میکند.
چند فیلم از او حین آموزش تکنیکهای یوگا در یوتیوب وجود دارد که با لهجهی کاملا امریکایی توضیح میدهد. جوانی است، شوخ طبع، خوش ترکیب و صمیمی. حساس و آشنا به روحیه انسان و نزدیک و رفیق با تکتک اعضای کلوب. بررسی فیلمها و حرفهایش، خوی و طبیعت او را نشان میدهد. در امریکا رابطه در حرفه، حرف اول را میزند. هیچکس حاضر نیست پول و وقت خود را در جایی هزینه کند که احساس تعلق نکند.
رونق بیزینس آقای تام مارلی از همین رو است؛ ایجاد رابطهای آرام و تهی از تنش بین او و اعضای باشگاه. پیوندی که بعض آدمها خارج از حلقه، درک نمیکنند.
عکسهای دیگری هم از این مربی حین بغل کردن هنرجویانش در وبسایت یوگای او دیده میشود؛ آیا این عکسها نشانگر رابطه عاشقانه یا جنسی این مربی با اعضایش است که اگر چنین بود، حتما تا به حال یک عضو حسود، او را به جرم سکچوال هرسمنت که در امریکا روال داغی دارد، به دام قانون انداخته و کسب و کارش را تخته کرده بود. در واقع این آقای تام مارلی است که حالا میتواند با استناد به این اتهام، از طریق قانون برای خود اعادهی حیثیت کند.
من بیش از چهل سال در این کشور زیستهام و با اجتماعات مختلف آمریکایی اخت شده و آمیزش کردهام، این نوع روابط را درک میکنم. رفقای آمریکایی داشتهام که شیفتهی مرد زندگی خود هستند در عین حال در محیط کار، ورزش، آموزشگاههای هنری و تفریحی، همکار یا مربی مرد را نه به شکل جنس مخالف و مذکر که با حس یک دوست و برادر نگاه میکنند. برای عکس یادگاری یکدیگر را بغل میگیرند، دست بر شانه هم میگذارند و در آلبوم خاطرات حفظش میکنند که روالی است بسیار معمول و طبیعی.
ارتباط مربی و هنرجو در آموزشگاه یوگا، ویژه و متفاوت است که جز خارج از حلقهی خود اعضا، نگاه از بیرون سخت بتواند پیوند زیبای گروهی را هضم کند. کسی که با روانشناسی محیط نا آشنا است، ممکن است ارتباطها را به غلط سکچووال و جنسی، به خیال ببافد و به تصویر بکشد، بهویژه اگر نگاه متعصبانه باشد و ضد زن و بیمار! فردی که زن را پیوسته به عنوان کالای جنسی برای اطفای شهوت تصور میکند هرگز قادر نیست از زیر نگاه تعصبگرانه، رفاقت بیریای یک زن و یک مرد را نشئت گرفته از حسن نیت بداند. بافت فکری او عاجز و از چنین تربیتی محروم بوده است!
در وبسایت تام مارلی، عکسهای گروهی از اعضا دیده میشود که صمیمیت جمعی را بیان میکند. حتی در یکی، خانم یاسمین از پشت سر، دستها را بر گردن یک عضو خانم حلقه کرده و هر دو لبخند بر لب و شاد مینمایند.
چند عکس خانم یاسمین با مربی خود، چگونه رابطهی عاشقانهای را تعریف میکند که نظام تا به استخوان فاسد جمهوری اسلامی، موشک نشاط و پیروزی به هوا کرده است! نظامی که ناموس و سنگسار، کفههای دو طرف ترازوی قضاوت آدمهایش بوده و با انداختن دختران مستاصل و درمانده به منجلاب، فحشا را برند شیک و گرانقیمت عبای دروغگوهایش کرده است!
ج.ا - چهل و چهار سال از داخل، نسبت به زنان شریف ایران بیغیرتی کرده چگونه است بهناگاه رگ غیرتش در مورد نجابت یا عدم نجابت زن رقیب سیاسیاش بالا میزند؟!
باید پرسید، شما که چند عکس را فساد اخلاقی مینامید، برای ربودن و تجاوز به دختران مردم، چه هجمهای از فساد اخلاقی رقم میزنید که مردان کریهچهرهی غولپیکرتان در اتاقهای تاریک، با پخش اذان مرتکب میشوند؛ با چنان نمایشی از درندهخویی که گویی تجاوز به دختران با عصمت ایرانزمین، از آداب عبادت حکومت ملایان به دستگاه الهی است؟!
ننگ در عکس صمیمانه دو موجود است یا در انگ زدن ذهنهای پریشان شما و محاکمهی صحراییتان به زنی شوهردار که با مربیاش عکس به یادگاری میگیرد؟ مگر برای اثبات یک رابطهی عاشقانه باید مدرک در آلبوم نگهداشت تا به دست تبلیغاتچیهای بیماری چون شما بیفتد؟!
چگونه است به انگلهای خود در کوچه و خیابانهایی که متعلق به مردم هستند، مجوز پاشیدن اسید بر چهرهی زیبای دختران جوان میدهید و بهجای مجازات، به نشئه و کیف دچار میشوید و مجرمی دستگیر و گرفتار نمیشود اما، برای رابطهای که هیچ از آن نمیدانید، طبل رسواییتان گوشها را کر کرده است؟!
چه کسی باید شرم کند؟ حکومتی که خود را نماینده الله جا میزند، بریدن سر زن را توسط مرد جایز میداند و بهجای مجازات و اجرای قانون، بر خون ریختهای مادر بشریت میرقصد یا زنی که بدون پنهانکاری، یادبودی از حریم خصوصیاش در آلبوم گوشی تلفن نگه میدارد؟
باید به پروندهسازیهای حکومتی که جنایت و فسادش از چاه ویل هم عمیقتر رفته و قادر است هر آشیانهای را ویران سازد، با شک و تردید نگاه کرد!
برگرفته از ایران امروز