علی لاهیجی
در این یادداشت نیازی به مقدمه نویسی نمی¬بینم زیرا اهمیت اتحاد اپوزسیون و انتخاب فردی به عنوان رهبر یا وکیل از طرف مردم ایران جهت مذاکره با سران کشورهای تاثیرگذار روشن است مضافا" هماهنگی بیشتر با معترضین نیز ضرورت دارد. مقاله¬ای که در ده سال پیش تحت عنوان "حمایت از رضا پهلوی یا اصلاح طلبانی که هنوز رو به قبله جماران نماز می خوانند" نوشتم بر لزوم انتخاب شاهزاده رضا پهلوی به عنوان رهبری اپوزسیون با ذکر دلایل تاکید کردم. این مقاله در بیش از پنج سایت خبری پر بیننده منتشر شد. همچنین در سال 93 در مقاله " دلایل سکوت اپوزسیون و وظیفه ما" که در سایت تلویزیون ایران فردا (نشریه خلیج فارس) منتشر شد دلایل سکوت اپوزسیون را هم توضیح دادم و اذعان کردم که سکوت اپوزسیون ناشی از موفقیت رژیم در به میدان آوردن بخش کثیری از جمعیت خاموش( خاکستری ) به انتخابات و هیجانات انتخاباتی بوده است.
اما بعد از چند سال سکوت و ملاحظه کارنامه اصلاح طلبان و کارگزاران و اعتدال ، مردم حیله نظام را درک کردند و شعار اصلاح طلب – اصولگرا دیگر تمام شد ماجرا را سر دادند. مردم بجز این شعار شهامت این را پیدا کردند که شعار " رضاشاه روحت شاد" را فریاد بزنند. البته این آگاهی که چه کسانی دنبال استمرار نظام جمهوری اسلامی هستند و چه کسانی در گذشته به این مردم خدمت کردند را مدیون خبررسانی رسانه های گروهی و شبکه های اجتماعی هستیم که باعث شد مردم به تاریخ ایران آشنا شوند و ببینند که واقعیت ان چیزی نیست که در مدارس آموختند. مردم عملکرد رضا شاه و فرزندش محمدرضا شاه را دیدند و شنیدند. مردم کارنامه ملی مذهبی ها را دیدند ، مردم کارنامه مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و توده ای ها را دیدند. مردم حکمرانی مراجع تقلید را دیدند. مردم بد و خوب و یا خیر و شرّ را تشخیص دادند. این مردم به آگاهی لازم برای گذر از جمهوری اسلامی رسیدند و این چنین است که در دی ماه 96 آبان 98 و همچنین در اعتراضات سه ماه گذشته ضمن نفی کلیت رژیم، خواهان بازگشت شاهزاده شدند. شاهزاده ای که در تمام این سالها مواضع درست و مردم پسند داشته تا جائیکه اکنون اکثریت مردم از همه گرایشات سیاسی مستقل او را رمز عبور از جمهوری اسلامی می دانند.
در کنار این اقبال عمومی به شاهزاده که حتی در اخرین گردهمایی مردم در شهر ایذه دیده شد و شعار "شاهزاده پهلوی - وکیل ما شمایی" یا شعار فرمان بده شاهزاده - ایذه شده آماده" سر می داند اما متاسفانه هنوز عده¬ای از نیروهای اپوزسیون که در کشورهای غربی هم زندگی می کنند هنوز شرایط را درک نمی-کنند. البته من به گروههای سیاسی مثل مجاهدین و احزاب کرد حق می دهم که با توجه به تجارب پیشین و هزینه های که برای مبارزه با رژیم متحمل شدند با تامل بیشتری تصمیم گیری کنند. اما سنگ اندازی صحیح نیست چون امروز خواست مردم ایران باید در اولویت باشد.
علی¬ایحال ، در میان مخالفان رژیم افراد و گروههای هستند که احتمالا برای گذر از استبداد حاکم به شاهزاده وکالت یا وکالت مشروط نخواهند داد. این گروهها و افراد غالبا در این پنج دسته قرار می¬گیرند:
1- گروه اول گرایشات اصلاح طلبانه شامل گروههای ملی - مذهبی ، نهضت آزادی، دفتر تحکیم وحدت و اصلاح طلبان صادراتی مقیم اروپا و امریکا هستند. اینها هم با رژیم همکاری داشتند و هم سالها تنور انتخابات را گرم می کردند و انتقاد هم می¬کردند. برخی از افراد وابسته به این گرایشات حتی به زندان رفتند و الان هم در زندان هستند اما بین توده مردم محبوبیت ندارند. اینها همچنین انتظار داشتند بخش چپ حاکمیت و جمعیت خاموش را به سمت خود بکشانند اما ناموفق بودند. اغلب این افراد و گروهها جسارت پذیرش گرایش مردم به سمت شاهزاده را ندارند و مطمئنا ایشان را وکیل خود جهت گذر از جمهوری اسلامی معرفی نخواهند کرد.
2- گروه دوم، گروههای چپ و کمونیستی مثل اعضای فداییان خلق و توده¬ای ها که بین روس و آزادیخواهی گیر کردند و فقط منتقد هستند با کارنامه غیر قابل قبول از سوی مردم.. سران این گروهها بجای زندگی در روسیه ، در کشورهای اروپایی ساکن شدند و پایگاه قابل توجهی بین مردم ایران ندارند. بنابراین اینها حتی اگر گرایش به روس نداشته باشند ولی به جهت افکار و ایدئولوژی خود نمی توانند شاهزاده را وکیل خود در دوره گذار معرفی کنند.
3- سومین گروه مجاهدین خلق هستند که با این همه سال مبارزه در مقابل رژیم و اعدام و کشته شدن هزاران تن از اعضای خود نتوانست جایگاهی بین آحاد مردم داشته باشد. شاید خیلی ها فکر کنند که نداشتن اقبال مردمی به دلیل تبلیغات رژیم علیه این سازمان است. اما نه این چنین نیست چون رژیم 44 سال است که مدام عملکرد خاندان پهلوی را زیر سوال برده اما گرایش مردم به این خانواده هر روز بیشتر شد. مشکل سازمان مجاهدین این است که طی چهل سال گذشته هرگز نتوانست خود را بروز کند و اصلاحات لازم را انجام بدهد و تصمیمات درست اتخاذ کنند. حتی در خارج از کشور که فضای سیاسی باز است می بینیم که هواداران¬شان بسیار کمتر از مشروطه¬خواهان هستند. لذا انتظار اینکه این سازمان جهت گذار از جمهوری اسلامی شاهزاده را وکیل خود اعلام کند دور از ذهن است. چون خودشان مدعی هستند.
4- چهارمین گروه ، احزاب قومی و زبانی مثل حزب کومله و حزب کردستان و سایر احزاب کوچکتر هستند. این گروهها در بین مردم کُرد محبوب هستند اما انتظاراتی دارند که در مرحله گذار کسی نمی تواند تضمین کند. افراد رده بالای این احزاب توانایی تحلیل شرایط را دارند و میدانند که شاهزاده بیشترین اقبال عمومی را دارد و حتی در استان های کردنشین محبوب است اما شاید بخاطر مسایل سازمانی نتوانند به میدان بیایند و شاهزاده را وکیل خود در دوره گذار معرفی کنند. اعتقاد من این هست که افراد وابسته به این احزاب بصورت فردی به میدان بیایند و همراه مردم ایران شاهزاده را وکیل خود معرفی کنند.
5- گروه پنجم جمهوریخواهان هستند که بیشترشان مستقل عمل می کنند و سازمان و تشکیلات فرا گیر ندارند. بسیاری از افراد این گروه که نزدیک به گروه اول هستند شاهزاده را به وکالت انتخاب نخواهند کرد. اما گروهی که مستقل هست مثل نویسنده این یادداشت در همان روز اول به شاهزاده وکالت دادم چون شاهزاده محبوبیت زیادی بین توده های مردم دارد. این ادعا نیست . چون اگر در ایران زندگی می کنید این را بوضوح می بینید و اگر در خارج از کشور هستید توصیه می کنم با بستگان و آشنایان خود تماس بگیرید تا به نتیجه¬ای برسید که من ده سال پیش رسیدم و در موردش چندین یادداشت و مقاله نوشتم.
همانطوریکه گفتم، ما از گروهها و سازمانها و حتی افراد مستقل با گرایشات نزدیک به ملی- مذهبی انتظار نداریم که به شاهزاده رضا پهلوی وکالت بدهند اما انتظار من از شخصیت های مستقل سیاسی و علمی، تحلیلگران سیاسی و اقتصادی، روزنامه¬نگاران ، مجریان معروف رسانه¬ها، خوانندگان ، هنرپیشه ها، ورزشکاران و همه کسانی که تاثیر گذارند تقاضا دارم که شرایط کشور و مردم ایران را حس کنند و لحظه ای خود را در جای انان قرار دهند. مردم از جان و ناموس خود گذشتند. ایرانیان خارج از کشور هر هفته در سرما و گرما به خیابان امدند تا صدای مردم ایران را به مقامات کشورهای غربی برسانند. ایرانیان موفق و نمایندگان ایرانی در پارلمان کشورهای مختلف بدون چشم داشت تلاش می کنند تا هموطنان ایرانی به آزادی برسند.. حالا نوبت ماست که کنار مردم ایران باشیم.
بخاطر بسپاریم باتوجه به شرایط ایران و توجه ویژه¬ای که جهان به اعتراضات زنان و جوانان ما داشته ، ما نمی توانیم از مسئولیت تاریخی خود شانه خالی کنیم یا دو پهلو موضعگیری کنیم و هم صدا با اصلاح طلبان حکومتی شعار "نه شاه میخواهیم نه رهبر" بدهیم که باعث اختلاف در جبهه اپوزسیون شود. شکی نیست از سه هفته گذشته که اعتراضات بشدت سرکوب شد و اعتراضات خیابانی کمتر شده، وزارت اطلاعات رژیم و برخی افراد ناآگاه فرصتی پیدا کردند تا با شعارهای اصلاح طلب پسند و بردن پرچم به میان جمعیت معترض تفرقه ایجاد کنند. هم در زاهدان دیدیم و هم در استراسبورگ.. برای شکاف در جبهه اپوزسیون وزارت اطلاعات رژیم خودشان چنین شعاری می¬نویسند و به میان جمعیت می آورند. پرچم بلند می کنند و نیرو می فرستند تا چنین شعاری بدهند. با این نیّت که بین اپوزسیون اختلاف بیندازند و از طریق عوامل خود به کشورهای غربی بگویند اینها با خودشان مشکل دارند و متحد نیستند.
دوستان و هموطنان عزیز، ما وکالت مادام¬العمر به شاهزاده ندادیم و همانطوریکه در تفویض وکالت مطرح شده این مسئولیت تا پایان مرحله گذار از رژیم جمهوری اسلامی می¬باشد تا بتوانند با پشتوانه مردمی با سران و نهاد های بین¬المللی صحبت و هماهنگی انجام دهند. لذا در خاتمه از هموطنانم می خواهم با مردم ایران رو راست باشیم. سکوت یا دو پهلو صحبت کردن نه جایز است و نه اعتباری نزد مردم خواهد داشت. مردم در خیابان خون دادند و خواستار سقوط رژیم هستند. مردم با دیدن مواضع یا سکوت شما متوجه اهداف شما خواهند شد. نرسد روزی که مردم هنگام صحبت شما در تلویزیون صدای شما را قطع کنند. کنسرت یا فیلم شما را تحریم کنند، برای هر پست شما در شبکه¬های اجتماعی هزاران کامنت بگذارند و سرزنش تان کنند!؟. صدای مردم (شاهزاده کجایی به داد ما بیایی) را بشنویم و همراه شان باشیم.
علی لاهیجی
21 ژانویه 2023
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید