م. بیداری
‏سیزیف در میان اساطیر یونان باستان،به اسطوره ناامیدی معروف است.او که به خشم خدایان گرفتار شد،محکوم شد تا سنگ بزرگی را بر دوش گذاشته و از کوهی عظیم بالا ببرد.تلاش او تکرار بی‌فرجامی را تصویر میکند که متفکرین او را در نام «اسطوره نا امیدی و تکرار »می‌شناسند.چرا که همواره در میانه راه سنگ از گرده اش جدا می‌شد و باز به نقطه آغازین خود باز میگشت و او دیگربار این تلاش غم انگیز و رقت آور را به انجام میرساند.دوباره و دوباره، تکرار هولناکی که تا ابد ادامه خواهد داشت و این سرنوشت سیزیف نفرین شده است…

‏اکنون پس از بیش از صد و بیست روز از قیام میهن پرستان ایران و ایرانیان سراسر جهان،قدرتهای در سایه که نمیخواهند چیزی جز خواست خود ‌و دست نشانده‌های خود را در این سرزمین کهن ببینند،با کمک اتاقهای فکری درون و خارج از مرزهای ایران،طرحی در افکندند که اکنون پس از این مدت، وقتی از دور آنرا مینگرم،سیزیف و تکرارش را به یاد می آورم.آنها ملت ایران را که چون سیزیف در مقابل خدایان دروغین عصیان کرده را با ترفندی زیرکانه به هزارتویی سردرگم گرفتار کرده‌اند تا تنها،مقابل یک چیز را بگیرند و آن عدم دستیابی آنها به اتحادی عظیم است.

برای اینکار رسانه ها بسیج میشوند تا تفرقه بیاندازند و از سوی دیگر مزدورانی در لباس دایه دلسوز تر از مادر و مبارزان جانباخته با قصه‌های فریبنده از کف خیابان،فراخوانهایی هدایت شده خلق کرده و میکنند تا مقابل انسجام قدرتمند این ملت متحد، خلل ایجاد کنند.تا در این سر درگمی به دو چیز دست یابند.یک ایجاد سردرگمی و فرسایش روانی در دل ملت عاصی،دو تحمیل کردن رهبری جز آنکه مردم حول محورش متحد شده و نامش را در خیابان فریاد میزنند.بدیهی‌ست که رژیم خونریز هم از این رهگذر،فرصت میکند انسجام خود را بدست آورده و با بازسازی،نیروهای وحشت زده اش را ترمیم کند.همچنین با اعدام و دستگیری و ربایش فرزندان دلیرمان وحشت را در دل جامعه نهادینه کند که همه این اتفاقها،به واقع در سایه، خواست گردانندگان سیاست‌های جهان است،به همین دلیل نظاره‌گرهستند و تنها به بیانیه و تشری تو خالی اکتفا میکنند…

 

در این میان فراخوانهای پراکنده، برای رژیم سنگ محکی‌ست تا با ارزیابی استقبال یا عدم استقبال از آن بتواند میزان توفیقش در خانه نشین کردن مردم را بررسی کند.اما آنها که سیزیف را، که محکوم ابدی‌ست تا آن گوی غلطان را هربار به تکرار ی عبث، بالای کوه حمل کند و بی توفیق به نقطه بازگشت خود برگردد، به اشتباهی فاحش در تعریف از این اسطوره در مفهوم نا «امیدی» دست زده اند.چرا که با وجود این تکرار عبث باید از خود بپرسیم به راستی چه چیز سیزیف را وا میدارد که پس از هربار افتادن سنگ و بازگشت به نقطه آغاز،بازگردد و کارش را از نو‌آغاز کند؟پاسخ در ناامیدی نیست.که درست نقطه مقابل آن «امید»است.تنها امید است که سیزیف را وا میدارد تلاشی هزاران باره را تکرار کند تا سرانجام به توفیق دست یابد و نجات پیدا کند.

امید در واقع چیزی‌ست که از ملت ایران مخفی میکنند و در تعاریف تلخ و پوچ سعی در ناامید کردن ما دارند.این کوه سترگ برای ما همان نجات از اهریمن است.آن سنگ بزرگ فریب‌ها و نیرنگهای بیشماری‌ست که هر روز بر دوش و دهنمان سنگینی میکند و وا میداردمان در تکراری عبث یا هزارتویی پیچیده سردر گم و گرفتار شویم.کافی‌ست متوجه امیدی که ما را بار دیگر به خیابان میکشد توجه کنیم و از رسانه‌ها که همان مارهای دوش ضحاکند و مغز میخورند، فاصله بگیریم و دست در دست هدایت‌گر راستین‌مان ⁧شاهزاده رضا پهلوی این مسیر را تا پایان برویم . برای توفیق لازم است از او جلوتر گام بر نداریم.شاید بد نباشد با اشاره تمثیلی به داستانی کهن مقصودم را برسانم.در هزار و یکشب،افسانه ایی هست که شاهزاده ایی برای نجات خواهرش از نا امیدی،راهی سفری میشود تا گیاهی سخنگو را بدست بیاورد.بعد از گذشت رنج سفر به ابتدای راهی میرسد که پیرمردی بر آن نشسته است.او خردمندی‌ست که جای گیاه را میداند و میگوید انتهای این جاده کوهی عظیم است که بر قله آن این گیاه رسته است.اما توصیه میکند که تو جوانی و از همین راه بازگرد و جان شیرینت را بر سر این قمار نباز.

جوان دلیلش را میپرسد و پیرمرد میگوید:پیش از تو چهل و دو شاهزاده دیگر ، این راه را آمدند و اکنون همه مرده‌اند.چون در هنگام بالا رفتن از کوه اشباحی تو را صدا میزنند و میترسانند و تهدید میکنند و تو اگر سر بچرخانی که آنها را ببینی به سرعت تبدیل به مجسمه نمک میشوی.پس راز پیروزی تو عدم توجه به این صداها و هیاهوهای فریبنده است.جوان پند را میشنود و به سمت کوه حرکت میکند و در کمال حیرت مجسمه های نمک را که هرکدام شاهزادگان کشوری بودند میبیند.او هوشیاری به خرج میدهد و در گوشهایش پنبه میگذارد و در طول راه چون صدایی نمیشنود توفیق حاصل میکند.

‏آن کوه نماد اهریمن است.آن گیاه سخنگو هدف ما برای سرنگونی ضحاک و آن صداها و اشباح فریبنده که وحشت و ناامیدی تزریق میکنند،همین رسانه ها و مزدورانشان در سوشیال مدیا هستند که تک صدایی ملت را به چند صدایی بدل میکنند و در نهایت آن چهل و دو مجسمه تعداد سالهای مبارزه ما و فریب ما و متوقف شدن ما در راه است.اگر میخواهید اینبار موفق شویم امیدمان را تبدیل به عامل پیروزی کنیم و از رسانه ها و مزدوران تفرقه افکن و تخم نا امیدی پراکن دوری کنیم و پشت ⁧‫#شاهزاده_رضا_پهلوى‬⁩ گام برداریم که در این صورت پیروزی نزدیک خواهد بود.تنها در این صورت است که ما بر ضحاک پیروزیم.اجازه دهیم تشکل‌ها شکل بگیرند، اگر لازم شد نقدشان کنیم و هرکجا دیدیم راهشان فریب است دورشان بیاندازیم و آن را که با مردم است و دل در گرو نجات ایران دارد و در جهت استقرار حاکمیت ملی و میهنی‌ گام بر میدارد، همراهی کنیم.مشروطه‌خواهان پادشاهی در این کارزار باید هوشیار و در پیشانی مبارزه آگاهی دهند و یادمان باشد در این تاریکی آنچه روشنگر راهمان است،تزریق آگاهی و دمیدن روح امید بر جانهای فرسوده،نگران و دل نگران است.تا همه با هم بتوانیم از این شب تیره عبور کنیم و آزادی را در آغوش خسته بگیریم…

 

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید