منصور امان
تنها ساعاتی پس از آنکه سرکرده سپاه پاسداران، کارکُنان نشریه فُکاهی "شارلی ابدو" را به "انتقام گیری" تهدید کرد، این هفته نامه با انتشار کاریکاتورهای بیشتری از ولی فقیه ج.ا، پاسُخ دندان شکن و رُسوایی سازی به این تهدید داد.
طنزنامه فرانسوی در تازه ترین شماره خود در روز چهارشنبه بار دیگر "مقام مُعظم" را سوژه خود قرار داد و او و نقش خونبارش را به شلاق تصویر کشید. به این ترتیب، بازی "نظام" با مُهره تروریسم، در عمل نتیجه باژگونه ای به بار آورد و دامنه کاریکاتور شدن آن را گُسترده تر و همگانی تر کرد.
دستگاه حاکم پیش از این تلاش کرده بود از مجرای دیپلُماتیک، "شارلی ابدو" را سانسور و از نظر سیاسی مُنزوی کند. در پی ناکام ماندن این تلاش و تاکید دولت فرانسه بر آزادی مطبوعات و پُشتیبانی از این هفته نامه، قطار ولایت به ریل اصلی خود برگشت و پایوران آن دهان به عربده کشی و زبان به تهدید گشودند. در این راستا بازجوی سرمقاله نویس در روزنامه کیهان خواهان بسته شدن تنگه هُرمُز شد و پاسدار سلامی "فرانسویها و مدیران" شارلی ابدو را به چاقوکشی و "دُچار شدن به سرنوشت سلمان رُشدی" تهدید کرد.
بی اعتنایی دردناک در فرانسه به ژست "پدرخوانده تروریسم" و "مُقدسات" آن در حالی صورت می گیرد که مردُم، رسانه ها و نیروهای مُترقی و دموکراتیک در چهار قاره با شگفتی و تحسین به جُنبش انقلابی ایران و مضمون تقدُس شکنانه آن خیره شده اند. استبداد مذهبی و نماد آن، آخوند علی خامنه ای، در سراسر کشور آماج مُستقیم حملات مُعترضان قرار گرفته و در سراسر کشور حُباب تقدُسی که دستگاه های تبلیغاتی و اُرگانهای مغزشویی و ترویج خُرافات گرد وی دمیده بودند، از نفس آتشین، صریح و بی آرایش آنها می ترکد و پوچ می شود.
تراشیدن مقام مُقدس برای "راس نظام" فقط وظیفه ارضای شهوت جاه طلبی و خودبُزُرگ بینی وی را بر عُهده ندارد، فراتر از آن، این امر پایه امنیت و مشروعیتی است که حکومت دینی بر آن اُستوار گردیده. جایگاه آسمانی و معصومیت "رهبر"، تسمه انتقال اتوریته و سُلطه دین به دولت و به عبارتی، به "نظام" است. نمایندگی خُدا بر زمین نقش حصاری را بازی می کند که توده را از طریق کشاندن به فرمانبُرداری و سرسپاری بر آستان قُدسی دارالوکاله، بیرون از دایره قُدرت و ثروت نگه می دارد.
توده اما مُدتهاست که به پُشت صحنه این خیمه شب بازی نظر انداخته و آنچه که می بیند را از دیرباز در شُعارهایی همچون "اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن"، "حُسین حُسین شُعارشون، دُزدی افتخارشون" توصیف کرده است. خیزش شهریور این آگاهی را به گونه بی بازگشت تعمیق داده و بازی قُدرت استبداد مذهبی را به طور قطعی برهم زده است.
فقط صد روز و اندی پس از شکل گیری مُقاومت در برابر استبداد مذهبی، جبروت روحانی آن به کاریکاتوری تبدیل شده است که در خیابان ترسیم می شود، با شُعارها رنگ می گیرد و در ذهن و عمل جامعه مُعترض نشر و پخش می شود. تندیس ملکوتی که رژیم ولایت فقیه طی چهار دهه از خود ساخته و بالا برده بود، فرو ریخته و پیرامون سکوی خالی اش، "آقا" و گزمه هایش خشمگین و پریشان تکه پاره های مشروعیت دستگاه فاسد شان را جمع می کنند.
برگرفته از ایران پرس نیوز