نادر زاهدی
مبارزات پیگیر و مستمر ملت ایران در بیش از سه ماه اخیر، در مرحلهای همگانی خواهان گذار از جمهوری اسلامی است؛ شعارها و تظاهراتهایی که در بیشتر شهرها و شهرستانهای کشور جریان دارند، ماهیتی انقلابی به آنها دادهاند. این مرحله از مبارزات ملی و مردمی، زمانی به وجود آمده که شهروندان خواهان سرنگونی رژیم اسلامی و تغییر ساختارهای اجرایی و سیاسی بوده و نظام سیاسی مشروعیت خود را در اداره و کنترل جامعه از دست میدهد. با چنین مواردی انقلاب ضرورت مییابد و لازم میشود. در غیر این موارد و شرایطی که هر حرکت اجتماعی را به موقعیت انقلابی میکشاند، انقلاب نالازم خوانده میشود.
انقلاب لازم در سودای پشت سر گذاشتن فضای امنیتی و توأم با خشونت و فساد است که حاکمان فعلی بر جامعه و مردم تحمیل نمودهاند؛ انقلابیون همانطور که از شعارها پیداست
– برای آزادیهای اجتماعی
– حفظ چارچوب سرزمینی وطن
– ایجاد دولتی دمکراتیک و سکولار
تلاش میکنند و در راه رسیدن به اهداف و آرمانهای خود، در مرحله جنبش انقلابی، از هیچ سعی و تلاشی کوتاهی نمیکنند.
انقلابیون در سطح ملی و صحنههای بینالمللی، تمامی تلاشهای خود را معطوف به از بین بردن ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم کرده و ارکان اجرایی و تبلیغاتی آن را چه در فضای اجتماعی و چه در فضاهای مجازی و رسانهای، مورد حمله خود قرار میدهند؛ طرفه آنکه فعالین مدنی و فرهنگی همراه و همپا با کنشگران سیاسی و احزاب و سازمانهای مخالف حکومت اسلامی، از پایههای اصلی و مبانی مهم انقلابی لازم به شمار میروند؛ ایجاد هماهنگی در فعالیتهای ضد دیکتاتوری، برقراری جلسات اطلاعرسانی برای خارجیان و ایرانیان خارج کشور، دیدارهای دیپلماتیک و حقوق بشری با مراکز دمکراتیک و گروههای آزادیخواه در کشورهای مختلف، از اهم مواردی هستند که پایههای بیرونی- بیرون از خیابانهای کشور- انقلاب لازم را به وجود میآورند؛ این موارد درواقع مرحلهای از انقلاب است که افراد و شخصیتهای شاخص و احزاب و سازمانهای فعال در مبارزه، از آن به وحدت مبارزاتی با حفظ اصول و سازمان سیاسی سخن میگویند.
انقلابیگری لازم نیز چنانکه در مرحله اعتراضی با تشکیل آکسیونهای تبلیغی و اطلاعرسانی همهجانبه فعال هستند، در تبیین و تشریح و اعلام برنامههای آتی برای ایران دمکراتیک و سکولار آینده هم کوشش میکنند؛ بیتردید هر مبارزهای در راستای گذار از رژیم فعلی بوده و در صدد تأسیس دمکراسی و ایجاد نهادهای اجرایی حقوقی برای ازادی، رفاه و امنیت شهروندان است. از این جهت بخشی از رفتارهای لازم برای یک انقلاب واقعی و لازم، شکل و ماهیت دمکراتیک برنامههای مبارزاتی است.
در مقابل انقلاب لازم، انقلاب نالازم و یا انقلاب ناتمام، اعمال و رفتارهایی هستند که با ساماندهی اتاقهای فکر در پی مصادره اهداف و خواستههای ملی و مردمی بودن و یا اینکه آنها را به صورت نیمه و ناقص در فضاهای عمومی- اعم از اجتماعی یا رسانهای- مطرح کرده و آدرسهای انحرافی و چه بسا در خدمت حکومت ایجاد میکند؛ همچنین بایستی به این مسئله مهم و سرنوشتساز اشاره کرد که انقلاب نالازم، ارگانهای مستقر نظام دیکتاتوری را با انجام اصلاحاتی در شکل و شمایل آن میخواهند؛ انقلابیگرانی که از نظر اصول و موقعیت و یا منافع مالی و ایدئولوژیک به حکومت اسلامی وابسته هستند، ماهیت آن را دست نخورده و با ظاهری آراسته، از بحرانهای انقلابی لازم و همهجانبه گذر داده و تنها به جابجایی مهرهها- افراد و یا برخی نهادها بسنده میکنند؛ در حالی که افراد و احزابی که دنبال انقلاب لازم برای هممیهنان و وطن هستند، برای تغییر همهجانبه رژیم اسلامی و ایجاد دولتی دمکراتیک و حفظ شأن انسانی شهروندان ایرانی تلاش میکنند.
در شرایط فعلی که کشور ما در وضعیت انقلابی لازم بسر میبرد، بایسته است که با روشنگری در شعارها- اهداف و آرمانهای ملت ایران، هم از تفرقهافکنی و عوامفریبی دوری جسته و هم با شفافیت و صداقت ملی و مدنی، وضعیت انقلابی را به دوران تثبیت اهداف دمکراتیک و حقوقی انقلاب لازم فعلی پیوند زنیم.