بهنام چنگائی
ما در زمین سوخته و ناگوار ملائی، و در زمانه ی تلخ و ناراست " اسلام پوسیده و سیاسی زندگی می کنیم. حکومت اسلامی ایکه در بالای آن نیرنگ بازترین عنصر یا ولایت فقیه مطلق جاخوش کرده است؛ و در پیرامون آن انگل تبارترین گروه های حرفه ای و سیستماتیک ترین سازمان های ضدبشری داخلی و خارجی و بیاری دارائی های تسخیر و چپاولشده مردمی اینان، باهم گره سرمایه سالاری لیبرال خورده و بنام خدای رحمان شان در ایران، حکومت اعدام و آدمخواری براه انداخته و چرخانندگان و پیشبرندگانش که ملاها و مکلاها باشند درین دیار به خون نشسته خودکامگی دینی می کنند. اینان کشور ایران را ویران و زندگی ما ایرانیان را به روز سیاه نشانده اند.
این پلشتان و پلیدان تاریخ در پشت پرده ی خدا و در زیر سپر اسلام، سپاه، بسیج و دریغا مشتی ساده دل پاکباخته و نیازمند یاری چه ها که بر سر ستمزدگان، بیدادرسان و دادجویان نیاورده اند. اینان از هر اهرمی برای گمراهی توده های ساده دل از یکسو و از سوی دیگر بر علیه روشنگران و افشاگران ترفندها و ریاکاری های خود، چه خردورزان و انقلابیون بزرگ باشد و چه نیروهای مردمی ای را درین 43 سال نکشته و یا چه از جان سیرشدگان گرسنه و بیکاری را بخاطر اعتراض بارهای بار سرکوب و اسیر نکرده و نمی کنند. از حال و هوای سیاهچال های الهی ولائی هیچ نمی گویم که مشهور ایران و جهانند. این بساط الهی ـ ملائی پوسیده در برابر خیزش بزرگ و انقلابی " مهسا " شکست آشکار خورده و سراسر ایران علیه فساد و بیدادگری شان بپاخاسته اند و فرجام دین دولتی جز فرو رفتن در کنام ننگین تاریخ سیاه و خنین میسرنیست.
اینان ورزش و همین فوتبال را نیز بمیل و بسود تحکیم استبداد دینی خویش، سیاسی کرده و بازیکنان سرخورده و زیر زور خود را ناگزیر به خودفروشی نموده، و چه ورزشکاران بی شماردیگری را نیز در خدمت به اهداف دین دولتی ملاها بارها بکارگرفته و همچنان می گیرند. در همین قطر برای ایجاد نفاق بین همبستگی مردمی با بازیکنان تیم و بسود حمایت خرافه خدائی خویش چه هزینه های هنگفتی را که برای برد درین قمار ورزشی سیاسی و بقیمت گرسنگی بیشتر مردم بتاراج ندادند. و با این نیرنگ رنگ باخته، چه ساده و آسان بازیکنان تیم را برابر مردم نگذارده و رسوای شان نساختند؛ ورزشکارانی که یا زیر زور، ترسیده و کم آوردند و یا بخاطر پاداش و الکی گول مفت ملا را خوردند. بهررو آنان سزاوار چنین سرنوشت تلخی نمی بایست می شدند و از مردم دوری نمی جستند.
این تبهکاران اسلامی از یکسو مکارانه رودرروئی ورزشی با صهیونیست های راسیست را ردمی کنند، که امری بسیار پوچ و مسخره است. ولی از دیگرسو خود با امپریالیسم آمریکا در همه عرصه ها رودرروئی ورزشی دارد که این تناقض، بی معنی بودن این فرهنگ بی اساس را روشن و آشکار می کند. و چندش انگیزی این تناقض در بازی فوتبال دیشب درین بود که رژیم برای گمراهی خواست توده های از بازیکنان که نمی خواستند تیم شان سرود آخوندی را بخواند، و رژیم درین میانه با ساده لوحی شفاف میلیون ها دلار هزینه کرد تا مگر هم سرود خوانده شود و هم بتواند بر خشم توده ای فائق آید؛ و هم بر حمایت و حکمت الهی خویش که بقول شان همیشه یاور آنهاست بنازد و ببالد و سپس پس از بازی فوتبال " ایران آمریکا "بتواند شمشیر اعدام و استبداد را دوباره از روبسته و به خیال خام خود به فرمانروائی مطلق اش یاری ورزش سیاسی برساند که نتوانست و درین بازی سراسر پوچ و مسخره شکست خورد و یا بهتر است بگوئیم که خدا و ملا در برابر اراده ی مردم ایران باخت.
شگرد و ستیز با صهیونیسم اسرائیل و راسیسم آن علیه ملت مظلوم فلسطین نیز یکی از ابزارهای بهره وری ناشایست این رژیم بسود خودفریبی وابستانش و همزمان گمراهی توده های خودی و دشمن بکارفته و می رود. همچنانکه همزمان ایستادگی در برابر بهره کشی و زور امپریالیسم امریکا نیز یکی از دسیسه های بی آبرو و چهره باخته ی حکومت است که دیگر بکار نرفته و توان فربیکاری خود را از دست داده است. چرا؟ چون بقول بخشی از توده های ساده دل و ناآگاه از تاریخ که می گویند " دشمن ما همینجاست" نه آمریکا! اینکه دین دولتی دشمن ماست جای چک و چانه ندارد و جز این نیست. همزمان اما شایسته نیز نیست هرگز فراموش کنیم که (( انگلیس و آمریکا ))
این امپریالیست های کهنه و نازه سه انقلاب بزرگ ما در آسیا را به شکست کشانده اند. انقلاب مشروطیت، انقلاب ملی کردن نفت و انقلاب شکست خورده 57 را. این امپریالیسم آمریکا در سرتاسر جهان جه جنایت هائی که با داشتن بیش از 1200 پایگاه مدرن نظامی نکرده است که جای گفتمانش در اینجا نیست. و بهررو ما سازشی با این ساختار درنده و جهانخوار نداریم و نبایدداشته باشیم.
برگ برنده ی خیزش انقلابی کنونی در این است که بیش و پیش از همیشه ی تاریخ گذشته ی زن ستیز و مردسالار آن درین انقلاب پیشارو، رهبری دگرگونسازی فردا را زنان دارند. زنانی که در قاموس اسلامی انسان کامل نیستند و همیشه آسیب پذیرند و بنا بر فرمان قرآن مرد اسلامی باید بداند که " حکمت خدا " آگاهانه زن را کامل خلق نکرده است تا زن مطیع اراده مرد باشد و برای او جز کشتزار کامورزی و فرزندآوری نباشد. آری این نگاه پست و خردستیز و ضدانسانی جایز نیست بر اراده و اداره ی سیاسی اقتصادی ما بیش ازین سوارماند و تباهی و تیره روزی برای مان بنام خدا برپاسازد. ما تا سرنگونی این بساط وامانده از پا نخواهیم ایستاد. اعتصاب های کلان و اعتراض های گسترده کارگری هم وارد میدان نبرد با پاسداران نادانی شده اند.
بهنام چنگائی نهم آذر 1401