حنیف حیدرنژاد
دادگاه استکهلم پایتخت سوئد که رسیدگی به پرونده حمید نوری را به عهده داشت سرانجام روز ۱۴ ژوئن ۲۰۲۲ برابر با ۲۳ تیر ۱۴۰۱ حکم خود را در مورد اتهامات حمید نوری (حمید عباسی) اعلام و او را به دو جرم «جنایت جنگی» و «قتل عمد» به حبس ابد محکوم کرد.

محاکمه حمید نوری ۹ ماه طول کشید و طی ۹۲ جلسه، شهادت ۳۴ شاکی، ۲۴ شاهد و اظهارات ۹ کارشناس شنیده شد. هزینه دادگاه که بالغ بر چندین میلیون دلار می‌شود از مالیات‌دهندگان سوئد تامین شد.

حمید نوری با نام مستعار حمید عباسی در دهه شصت خورشیدی به عنوان دادیار در زندان‌‌های اوین و گوهردشت کار می‌کرد. او از سوی دادستانی استکهلم متهم شد که در قتل شمار زیادی زندانی سیاسی که در تابستان سال ۱۳۶۷ مشارکت داشته است.

قاضی ساندر، قاضی دادگاه حمید نوری در توضیحات خود هنگام اعلام حکم، اتهامات دادستان علیه حمید نوری مبنی بر «جنایت جنگی از نوع بین‌المللی» و «قتل عمد» را تائید و حمید نوری را به حبس ابد محکوم کرد. حبس ابد در سوئد می‌تواند تا ۲۵ سال زندان باشد. دادگاه می‌تواند پس از سپری شدن دو سومِ مدت محکومیت و به درخواست متهم آزادی مشروط او را بررسی کند. این در حالیست که وکلای حمید نوری علیه حکم صادرشده حق اعتراض دارند که در این صورت دادگاه تجدید نظر به بررسی آن خواهد پرداخت.

با اعلام حکم حبس ابد برای حمید نوری، یک دوره تقریبا سه ساله تردید و انتظار و خشم و اضطراب به پایان رسید. به این ترتیب یک فصل بزرگ و مهم در کتاب قطورِ عدالت در جنبش دادخواهی ایران علیه حکومت اسلامی بسته می‌شود. فصلی پر از درد و رنج، پر از خون و غم و پر از اشک و آه و فریادهای در گلو خفه شده. بسته شدن این فصل اما به معنی پایان کار نیست، پس از این، فصل‌‌های بعدی گشوده شده و مبارزه برای حقیقت‌یابی و اجرای عدالت همچنان ادامه خواهد داشت.

حمید نوری می‌تواند بعد از اعلام حکم علیه آن درخواست تجدید نظر کند. اینکه روند این پرونده پس از این چه خواهد شد، باید منتظر ماند.

تا اینجا دستگیری، محاکمه و محکومیت حمید نوری یک پیروزی بزرگ برای حقوق بشر، برای مردم ایران، برای دادخواهان و برای همه آنانی است که در ۴۳ سال گذشته حکومت اسلامی حاکم بر ایران، عزیزی را از آنها گرفته است. امروز مردم ایران می‌توانند در کنار غم و اندوهی که روزانه بر آنها آوار شده به عدالت باور پیدا کرده و طعم شیرین آن را مزه مزه کنند. این آغازیست برای روزی که همه آمرین و عاملین جنایت در جمهوری اسلامی به محاکمه کشیده شوند.

اشاره‌ای به برخی از مهمترین تجارب، دستاوردها و پیامدها

– بی تردید دادگاه حمید نوری در کنار اهمیت تاریخی آن، تجارب و درس‌‌های بسیار زیادی برای جنبش دادخواهی به همراه داشته است. امید آنکه تجارب این دادگاه که بر اساس استانداردهای بین‌المللی برگزار شد در ایرانِ آزادِ فردا، ایرانِ بعد از جمهوری اسلامی، برای محاکمه جنایتکاران به کار گرفته شود. تجربه‌ای مبتی بر دستگاه قضائی مستقل، کار تخصصی و کارشناسی، عدم ورود به جار و جنجال‌‌های حاشیه‌ای، رعایت حقوق متهم در آئین دادرسی و در همه مراحل دادگاه.

– جنایتکاران باید بدانند که نمی‌توانند از چنگال عدالت بگریزند. آنان که هنوز در ماشین سرکوب و کشتارِ جمهوری اسلامی به این نظام جنایتکار خدمت می‌کنند باید بدانند که تا دیر نشده از این نظام جدا شده و به مردم بپیوندند. حمید نوری نمونه خوبیست برای این حقیقت که ۳۳ سال بعد از وقوع جنایت هم گریزی از دستگیری و نشستن بر روی صندلی اتهام وجود ندارد.

– حمید نوری یک از عاملین دست چندم نقض حقوق بشر در ایران بود. او اما نماینده نظام جمهوری اسلامی است. صدور حکم علیه او تمامیت نظام جمهوری اسلامی و رهبران آن را نشانه گرفته است. در سلسله مراتب کشوری و لشکری، دیگر رهبران و مسئولین نظام جمهوری اسلامی در مورد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ مسئولیت دارند. علاوه بر این، آن اسلام سیاسی و ساختار و نظام ایدئولوژک- سیاسی- قضائی که چنین جنایتی را ممکن کرده نیز در زمینه‌سازی، اجرا و پنهان نگه داشتن یا توجیه آن جنایت مسئولیت داشته و باید پاسخگو باشد.

– یک نتیجه بلافصل حکم دادگاه، زیر ذره‌بین رفتن ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کنونی حکومت اسلامی است که در زمان کشتار سال ۶۷ عضو هیئت مرگ زندانیان سیاسی بوده است. بعد از حکم دادگاه استکهلم، مسافرت ابراهیم رئیسی به کشورهای غربی بسیار بسیار سخت خواهد شد. اگر چه او از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است، اما از موج سوال خبرنگاران در این مورد نمی‌تواند خود را کنار بکشد. از این پس تیترهای منفی و جنجالی رسانه‌‌های بزرگ جهان در انتظار مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی و مسافرت‌‌های آنها نشسته است.

– حقوق بین‌الملل نیز بر اساس تجربه دادگاه حمید نوری باید به تغییرات احتمالی و ارتقاء استانداردهای خود فکر کرده و برای مثال به این پرسش پاسخ دهد: وقتی حمید نوری با حکم یک دادگاه بین‌المللی محکوم شده است، تکلیف رئیس و فرمانده او، ابراهیم رئیسی که عضو هیئت مرگ بوده چه می‌شود و با مصونیت دیپلماتیک او یا افرادی همچون او چه باید کرد؟ بدین ترتیب حلقه عدالت بر دورِ جنایتکارن در سطح جهانی باز هم تنگ‌تر و دنیا برای آنها کوچک‌تر خواهد شد.

– جا دارد تا از تیم قضات و تیم دادستانی پرونده حمید نوری به خاطر استقلال و کار حرفه‌ای تقدیر کرد. آنها تحت تاثیر تهدیدهای حکومت اسلامی در ایران قرار نگرفتند (دستگیری و محاکمه دو تبعه سوئد در ایران به اتهام مواد مخدر و تهدید به اعدام دکتر احمدرضا جلالی، زندانی دوتابعیتی).

– یک پیامد مهم دیگر دادگاه حمید نوری اینکه: مردم ایران می‌توانند امیدوار باشند که مبارزه آنها برای دادخواهی و اجرای عدالت سرانجام به نتیجه خواهد نشست. باید صبر داشت، تلاش کرد و مبارزه پیوسته‌ای همچون مادران خاوران را به پیش بُرد. حکم دادگاه حمید نوری دلیلی است که مردم ایران قوی‌تر و با انگیزه‌تر به مبارزه خود برای تحقق عدالت ادامه دهند.

– دادگاه حمید نوری اهمیت مستندسازی و دقت در این کار و نیز اهمیت دقت در بیان خاطرات را به خوبی روشن کرد. همچنین مشخص شد که وجود سازمان‌‌های حقوق بشری مستقل برای جمع‌آوری این اسناد تا چه اندازه مهم است. همچنین ضرورت یک کار هماهنگ بین سازمان‌‌های حقوق بشری در راست‌آزمائی اسنادِ موجود بیش از پیش روشن شد.

راه طولانی پیش رو  و ضرورت ترجمه حکم محکومیت حمید نوری

نظر به انبوه شهادت و شواهد ارائه شده در دادگاه حمید نوری و نظر به استدلال‌‌های متنوع حقوقی متفاوت و گاه متضاد از سوی دادستان‌‌ها، وکلای شاکیان و شاهدین و نیز از سوی خود حمید نوری و وکلایش، همچنین نظر به اظهارات کارشناسی متفاوت که در دادگاه ارائه شد، می‌توان انتظار داشت که هیئت قضات باید برای صدور حکم، استدلاهای حقوقی بسیار قوی ارائه داده باشند. آگاهی دقیق از این استدلال‌‌های حقوقی می‌تواند به ایرانیان در کشورهای مختلف غربی کمک کند به شناخت ظرفیت‌‌های حقوقی در کشور محل سکونت خود پرداخته، تا در صورت امکان برای تحت تعقیب قرار دادن عاملین و آمرین نقض حقوق بشر که به آن کشورها می‌آیند اقدام کنند.

دستگیری و محاکمه حمید نوری نشان داد که در کنار روش‌‌های اعتراضی، مانند تظاهرات و گردهمائی و یا ملاقات با سیاسمتداران در کشورهای مختلف… راهکارهای حقوقی بین‌المللی ظرفیت‌‌هائی دارد که می‌توان از آنها به خوبی استفاده کرد.

چند تجربه منفی

– دستگیری و محاکمه حمید نوری نشان داد موضوعی که می‌توانست زمینه یک همبستگی ملی قوی بین ایرانیان شود، چگونه از سوی برخی نیروهای سیاسی یا افراد به موضوعی برای تسویه‌حساب‌‌های فردی تبدیل و دادخواهی جلوی پای منافع شخصی و سیاسی آنها قربانی شد.

جامعه ایران همچون همه کشورها متکثر است. نیروهای سیاسی مختلف و نیز بسیاری از چهره‌‌ها و شخصیت‌‌های منفرد، منافع مختلف و گاه متضادی را نمایندگی می‌کنند. اما اینکه این مخالفت‌‌ها به چه زبانی و با چه روشی بیان می‌شود موضوعی است که می‌تواند نشان دهنده سطح بلوغ، فهم و درک و شعور آنها از دمکراسی باشد. متاسفانه در این زمینه تجربه دادگاه حمید نوری با نمونه‌‌های منفی و حتی مشمئزکننده همراه شد. نویسنده پیشتر و در برخی از نوشته‌‌های خود به مواردی از این دست به ویژه در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق یا افراد وابسته به آن اشاره کرده است. این تجربه نشان می‌دهد که در ایرانِ بعد از جمهوری اسلامی، حقیقت‌یابی و یا برگزاری دادگاه جنایتکاران از حساسیت بالائی برخوردار بوده و باید کارشناسان مستقل مانع از نفوذ اهداف سیاسی و شخصی در روند بررسی پرونده و اجرای دادگاه و صدور حکم شوند.

– رسانه‌‌های فارسی‌زبان بزرگ که مخاطبین میلیونی دارند در ابتدا به موضوع دستگیری و محاکمه حمید نوری کم اهمیت دادند. اگرچه به تدریج این توجه بیشتر شد، اما در حد گزارش‌‌های خبری محدود ماند. میزان بررسی محاکمه حمید نوری از زاویه کارشناسی و از دیدگاه‌‌های مختلف و کاوش در ویژگی‌‌های شخصیتی او، نه فقط به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان یک محصول ایدئولوژیکِ جمهوری اسلامی، کم و یا سطحی بود. البته این موضوعی است که این رسانه ها می توانند در آینده به آن پرداخته و عقب افتادگی خود را جبران کنند.

– اگرچه حکومت جمهوری اسلامی با یک برنامه از قبل تعیین شده در سکوت و بطور مخفیانه به کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ اقدام کرد، اما این موضوعی نبود که بطور کامل دور از اذهان جامعه باقی مانده باشد. عدم حساسیت اجتماعی به این کشتار، سکوت و یا توجیه این جنایت از سوی افرادی که از آن باخبر بودند یک مسئولیت اجتماعی را در این کشتار یادآور می‌شود. موضوعی که بخش مهمی از یک نسل آنقدر در برابر آن سکوت کرد که نسل‌‌های بعد از آن بی‌اطلاع ماندند. در طول محاکمه حمید نوری نگاهی به واکنش نسل‌‌های جوان‌تر در شبکه‌‌های اجتماعی نشان دهنده آن است که یک شکاف بزرگ بین نسل‌‌هایی که بعد از آن کشتار به دنیا آمده‌اند با نسل‌‌های قبل از آن وجود دارد. از این نظر یک انتقادِ جمعی لازم است تا مشخص شود چرا جامعه ایران تا این حد در مورد نقض حقوق بشر حساسیت خود را از دست داده و یا چرا به آن تن در داد؟ موضوعی که اگرچه امروز از شدت آن کاسته شده، اما لازم است تا هر جا که هنوز وجود دارد، به آن پرداخته شود.

*****

در پایان با احترام به همه آنان که جان خود را فدای ایران آزاد و دمکراتیک کردند، آنان که در ۴۳ سال گذشته دادخواه خون عزیزان خود بودند و از پای ننشستند و آنان که صدای خفه شده و حقایقِ پنهانِ مرتبط با نقض حقوق بشر و جنایت‌‌های جمهوری اسلامی را برای افکار عمومی‌داخلی و بین المللی پژواک دادند.

 نوشته های هم میهنان که در این تارنما منتشر می شوند، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع نهاد مردمی را منعکس نمی‌کنند

 

 

 طناب دار - توماج

 

ايران مينو سرشت - شيفته 

عضویت در نهاد مردمی

عضویت هم میهنان و افراد در نهاد مردمی به دو صورت پشتیبانان حقیقی برای ساکنین خارج کشور و یا پشتیبانان مستعار برای هم میهنان ساکن در ایران  می باشد.
از شما هم میهن گرامی دعوت می شود برای همکاری با هموندان  نهاد مردمی که برای استقرار نظامی دموکراتیک در ایران تلاش می نمایند به نهاد مردمی بپیوندید و ما را در اجرای پروژه های سرنگونی فرقه تبهکار اسلامی حاکم در ایران یاری فرمائید.

برای خواندن راهنمای ثبت عضویت اینجا کلیک کنید

تولیدات نهاد مردمی

در دفتر روابط عمومی نهاد مردمی، در بخش تولیدات با همکاری گروه محتوا و گروه نویسندگان کلیپ هائی برپایه اخبار روز و رویدادهای مربوط به ایران تهیه می شود که در شبکه های مجازی نهاد مردمی شامل فیسبوک، یوتیوب، تلگرام و اینستاگرام منتشر می شوند.
برای بازدید و یا اشتراک در شبکه های مجازی نهاد مردمی روی لوگوهای زیر کلیک نمائید