تحلیل ویژه شبکه خبری دماوند - چند وقتی است خامنهای جبهه به ظاهر تازهای گشوده و فرمان تازهای صادر کرده است.
خودش نامش را گذاشته جهاد تبیین! اما در وبسایتها، وبلاگها، شبکهها و اکانتهای حامی حکومت جز نشخوار مکرر این شعار حرف تازهای دیده نمیشود. همان مالهکشیهای قدیم است که این بار زیر عنوانی جدید قرار است بودجهای تازه از جیب ملت بزند و به حلقوم همیشه باز ارزشیها بریزد.
تنها جنبه جدید این جهاد مالهکشان، تمرکز بر پهلوی و تلاش برای بیاعتبار کردن این معتبرترین برند سیاسی ایران امروز است.
البته که تلاشی بیهوده و خیالی باطل است. مانند همه خیالات باطل این ۴۳ سال تباهی: از مبارزه با دستگاه پخش ویدیو تا اسلامی کردن جامعه و نابودی اسرائیل و هزار و یک توهم دیگر که تنها عمر و سرمایه ایرانیان را تلف میکند. اصولا حکومت جمهوری اسلامی چیزی نیست جز یک ماشین تولید توهم که سوخت آن عمر و سرمایه ایرانیان است.
در این میان اما شاید تازهتر از همه حضور مجاهدانی تازه در کنار ارزشیها باشد. ظاهرا طراحان جهاد تبیین در اتاقهای فکر و توهم نظام، مجاهدان تازهای هم برای این جهاد در نظر گرفتهاند. کسانی که شاید در گذشته میشد برخی از آنها را در شمار منتقدان و مخالفان منصف یا بیانصاف عصر پهلوی بشمار آورد. اما این بار و همزمان با صدور فرمان جهاد تبیین، چنان تمام قد به میدان آمده و مجاهدت و ایفای نقش میکنند که تردیدی باقی نمیگذارد که در راه جهاد تبیین میکوشند.
همزمانی صدور این فرمان و افزایش شدید تبلیغات ضد پهلوی از جانب این مجاهدان صحنه را چنان روشن کرده است که دیگر نمیتوان با چند شعار علیه حکومت، هویت واقعی خود را مخفی کرد.
تقریبا از هر قماشی در بین مجاهدان عصر تبیین دیده میشود: از تجزیهطلبان و قومگرایان وابسته به حکومت تا برخی خفتگان جبهه ملی که سابقا فقط سالی یک بار در روز ۲۸ مرداد از زیر پتو بیرون میآمدند! از فیلسوفنمایانی چون مهدی خلجی، شوهر مرجان دزده تا یاسر میردامادی، شارح احکام شرع در لندن و حومه. از پسماندههای دانهدرشت اصلاحات چون گنجی و عبدی و کرباسچی و مهاجرانی تا فعالان متوهم جنبش دانشجویی چون علی افشاری و طبرزدی. حتی خرده زبالههای کم نام و نشانتر و دنبالهروان جریان امنیتی تدبیر و امید چون پیمان عارف، احسان منصوری، مهدیه گلرو، مجتبی نجفی و تیرداد بنکدار و مزدنویسهای وبسایتهای اصلاحطلب هم در صف جهاد حاضر شدهاند.
همه آمدهاند! برخی برای نان، برخی برای دفاع از تهماندههای سفره انقلاب! برخی برای دفاع از هویت سیاسی خود و برخی هم صرفا به قصد خودشیرینی!
طبیعی هم هست: فرمان جهاد صادر شده و جهاد بر همگان واجب است!
اما همه این مجاهدتها بیهوده است...
محمدرضا شاه در یکی آخرین مصاحبههایش با چهرهای تکیده و غمگین پیشبینی چنین روزی را کرده بود. آن روز اکنون فرا رسیده است و خورشید پهلوی از پشت ابرها بیرون آمده و بر همگان آشکار است. نمیتوان با گرد و خاک کردن آن را از نظرها پنهان کرد. مجاهدان عصر تبیین تنها به صورت خود خاک میپاشند. چهرههای خاکگرفته مجاهدان عصر تبیین را بیاد بسپاریم!