من بعنوان شاهد عینی آنروزها معروضم؛
در ابتدای تظاهرات ضد سلطنتی، خمینی چندان شناخته شده نبود. اما گروههای سیاسی به ترتیب سابقه و قدمت شامل؛ حزب توده، جبهه ملی و دو سازمان چریکی مجاهدین خلق و فدائیان خلق، هر یک دارای پایگاههای مردمی بودند. جبهه ملی و حزب توده در میان اغلب میانسالان و دو سازمان چریکی نامبرده در بین دانشجویان و دانش آموزان سمپاتهای گسترده ای داشتند که تظاهرات های اولیه را به انجام رساندند، که ماهها بعد با پدیده خمینی گله های غرق در جهل و خرافات آخوندی به تظاهرات پیوستند.
چهل و چهار سال سراسر فاجعه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی گذشت، سالهای سرشار از خون و غارت و ویرانی، از سینما رکس آبادان تا متروپل در همان شهر بلا دیده.
اما آیا رهبران این چهار گروه نامبرده، حداقل احساس مسئولیت کردند و گذشته خود را مورد نقد قرار دادند؟ هرگز که طلبکار هم هستند. چهار گروه نامبرده نه دغدغه مردم غرق در فقر و فلاکت دارند و نه فروپاشی کشور به شخم شان است، وگرنه همان گفته های نیم قرن پیش را نشخوار نمی کردند.
موضع گیری های اخیر چهار گروه در مقابل سخنان رضا پهلوی، که در دوران جیک جیک مستانه این گروهها در تجمعات صد و صد وپنجاه هزار نفری، او نوجوانی بود که کسی رویش حساب نمی کرد. رهبران این گروهها چهل و چهار سال را به بطالت گذراندند، امروز که خود را بازنده می بینند، می خواهند که در واکنش به بازگشت رژیم پهلوی به تاریخ پیوسته، محسن چریک مخملباف شوند، آنهم در شرایطی که بلحاظ فیزیکی از حمل مسلسل پلاستیکی هم عاجز اند.
کاش این گروهها که صرفا با هدف مبارزه با شاه تاسیس شده بودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شان و ساقط شدن رژیم سابق، منحل می شدند، که نه دهها هزار طرفدار جوان و نوجوان کشتار می شدند و نه نام ننگی از خود در تاریخ باقی می گذاشتند. احمد مقیمی / پاریس / 7/1/2022