آری من با دین شما مخالفم ،
ای روحانیون ، ای اساتید محترم ، معلمان عزیز و متفکران جامعه ،
انسانهای معتدل و آزاد اندیش ، آدمهای دیندار و متعصب ،
من با ایدئولوژی اسلام مشکل دارم .
من با باور مذهبی شما ،
با حقیر شمرده شدن زن ،
با نصف مرد بحساب آمدنم ،
با بازیچه شهوت رانی مرد بودن ،
با اسیر تمایلات جنسی مرد شدن ،
بعنوان کالای جنسی پاداش داده شدن ،
با خانه نشینی و فقط مسئول تولید مثل بودن ،
با بازی فاسدان ریاکار و عمامه بسر با زنان ،
با شکنجه و شلاق جلادان ،
با فحشا و اعتیاد رایج در مملکت ،
با فقر و گرسنگی ، با درد و عذاب ،
با دندان روی جگر گذاشتن و تحمل این تضادها ،
با قبول بدبختی در این دنیا به امید دنیای فردا !
با فلسفه ی دنیای دیگر و دادخواهی در آنجا !
با حساب پس دادن در دوزخ و بهشت !
با همه اینها من مشکل دارم .
من این بی عدالتیها را از یک پروردگار نمی پذیرم ،
اینها باور یک حیوان وحشی و یک مرد شهوت ران میباشد .
چرا پاداش بهشتی فقط برای مردان است ؟
چرا باز ما (دختران باکره ) باید پاداش مردان باشیم ؟
آنهم هفتاد و دوتا باکره برای یک مرد ! ؟
آیا کلا زنان نیز به بهشت راه می یابند ؟
یا فقط دختران باکره ! آنهم برای سرویس دادن به مردان مکتبی !؟
چرا بانوان متعهد قول پاداش در بهشت را نمیگیرند ؟
آیا برای زنان مسلمان و مکتبی ، حداقل هفت تا مرد زیبا رو ، خوشبو و خوش هیکل در بهشت هست ؟
آیا برای نامسلمانان عدالت الهی خشکیده ؟
یا اصلا ورودشان به بهشت غدغن میباشد ؟
...
من تحمل درد و عذاب و بی عدالتی و شکنجه و تحقیر در این دنیا را ، وقتی میتوانم تحمل کنم که حداقل وعده بهشت و پاداشم : مردان عادل ، خوش تیپ و تنومند باشند .
چرا باید در هر دو دنیا از من سو استفاده شود ؟
چرا خدای شما بزرگترین پاداش را در ارضای جنسی مرد میبیند و بس !
حتی روی شتر نیز بفکر شهوت او میباشد ؟
چرا خدای شما از احساسات زن آگاه نیست ؟
مگر زبانم لال خدایتان عادل نیست ؟
چرا خدای شما پاداش مرا با آزادی جنسی ام در بهشت نمیدهد ؟
یا خدای شما لذت جنسی را نیز مخصوص مردان کرده است و بس !
چرا خدای شما از طبیعت و علم و صنعت سخن نمیگوید ؟
چرا در منطق او ویروس ، کروموزم ، کهکشان و اینترنت نمیگنجد ؟
چرا برای آلودگی محیط زیست ، قحطی و بی آبی چاره ای نمی اندیشد ؟
چرا برای فقر و فحشا و اعتیاد خانمانسوز علاجی ندارد ؟
چرا خدای شما جلوی دزدیهای کلان مسئولان را نمیگیرد ؟
خدای شما یا کور است یا نا آگاه و یا اینکه این موارد یادش رفته ؟
خدای شما گویا مردیست نامتعادل !
چرا خدای زن نداریم ؟
چرا خدای شما اینقدر زن ستیز است ؟
من وعده بهشتی میخواهم که حقوق مساوی با مردان داشته باشم !
وگر نه در این دنیا به من حق ازدواج ، طلاق ، ارث ، کار ، حق صیغه بمانند مردان بدهید !
من هم حق انتخاب میخواهم ،
من هم شراب و شهد میخواهم ،
من برده و کنیز نیستم ،
من انسان بودن و انسان وار زیستن میخواهم .
...
اگر جوابم را دادید و قانعم کردید ، من از فردا به خیل خواهران زینب شما خواهم پیوست ...
والا ، مرا راحت بگذارید و بگذرید ،
امیدی به خیر شما نیست ، لطفا از این بیشتر به بشریت شر مرسانید .